به گزارش
جام جم آنلاین، وی اضافه کرد: به گفته کربی، پیشنهادهای مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چیز جدیدی نیست و این طرحها تقریبا همان مواردی است که از ماه مارس روی میز است و آمریکا آمادگی پذیرش این پیشنهادها را دارد و این ایران است که باید دراینباره تصمیم بگیرد. این حرف بدین معنی است که جوزف بورل چیز متفاوتی را ارائه نکرده است. این کارشناس حوزه روابط بینالملل با بیان اینکه پیشنهادهای ارائهشده از سوی بورل هنوز انتشار عمومی پیدا نکرده است تصریح کرد: با این وصف، به نظر میرسد که این پیشنهادها برای ایران چندان جذاب نیست.
ازاینجهت براساس گفتههای کربی، شواهد نشان میدهد که آمریکاییها با محتوای آن مشکلی ندارند و اگر ادعاهای آمریکا درست باشد که ایران از ماه مارس در جریان این پیشنهادها قرار گرفته، اما تاکنون نشانهای از پذیرش آن از سوی ایران نیست نشاندهنده این است که پیشنهادهای مذکور مطالبات و دغدغههای ایران را تأمین نکرده است و اگر چنین بود توافق میتوانست در ماه مارس حاصل شود. ازاینجهت اتفاق خاصی رخ نداده و البته جوزف بورل در تلاش است پیشنهادهایی ارائه دهد که موجب پذیرش طرفین شود، اما من بعید میدانم که در آیندهای نزدیک تغییری در این وضعیت پیش بیاید.
ابوالفتح با بیان اینکه نرسیدن توافق درباره این پیشنهادها به معنای اعلام مرگ و پایان برجام نیست گفت: به نظر نمیرسد که ازاینپس هم طرفین توقف مذاکرات را اعلام کنند و دوباره رایزنیهای پشت پرده صورت بگیرد به این امید که شاید یک گشایشی شود و پیشنهادهای بهتری صورت گیرد و معتقدم موضوع مذاکرات همچنان ادامهدار خواهد بود. وی تحولات بینالمللی و موضوع انرژی را در فضای مذاکراتی مؤثر دانست و اظهار کرد: فضای سیاسی بهخصوص آن چیزی که مربوط به موضوع انرژی باشد حتما تأثیرگذار است، اما وضعیت کنونی بازار انرژی و تقاضا و نیاز غرب به انرژی حداقل از نظر اروپاییها مسأله مهمی است، اما شرایط آمریکا تا حدودی متفاوت است.
دولت بایدن اگرچه نیازمند کاهش قیمت انرژی است، اما این نیاز در حدی نیست که اصل و اساس و جهتگیری این کشور را نسبت به جمهوری اسلامی تغییر دهد. به این معنا که بهدلیل استیصال و اضطرار قضیه نفت، گاز و بنزین آنها حاضر نخواهند بود از سیاست خود در قبال ایران چشمپوشی کنند و به برجام برگردند. این کارشناس مسائل آمریکا درعینحال با اشاره به رخدادهای اخیر ازجمله سفر بایدن به منطقه و همچنین تبدیل ایران به کانون برخی تحولات دیپلماتیک و حضور روسایجمهور روسیه و ترکیه در تهران و مذاکرات آستانه خاطرنشان کرد: هرچقدر آسیبپذیری ایران نسبت به تحریم کاهش پیدا کند از انگیزهاش برای رسیدن توافق با آمریکا کاسته خواهد شد. بهعبارتدیگر اگر ایران با انجام اقداماتی بتواند شوک ناشی از خروج آمریکا را مدیریت کند و به شرکای تجاری خود تنوع ببخشد و زمینه را برای فروش بیشتر و بالاتر نفت فراهم آورد و به منابع مالی و پولی خود در سایر کشورهای دنیا دسترسی پیدا کند و نیازهای اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم را کاهش دهد دیگر انگیزهای ندارد تا با آمریکاییها یا غرب به توافق برسد. وی ادامه داد: توافق برجام ناشی از نیازهای آمریکا و ایران در سال ۲۰۱۴ بود.
در این سال ایران آسیبپذیرتر از الان بود و حداقل اینکه در آن زمان بنزین وارد میکرد و الان بهعنوان یکی از کشورهای صادرکننده بنزین درآمده است؛ بنابراین اگر همکاری تجاری ایران با روسیه، چین، ونزوئلا، عراق، هند و دیگر کشورها گسترش پیدا کند و بهویژه مبادلات پولی و مالی همشکل بگیرد دیگر جمهوری اسلامی نیازی ندارد که بخواهد پای میز مذاکره امتیازی بدهد تا امتیازی بگیرد؛ بنابراین الان موضع ایران سرسختانهتر است. در یک کلام باید گفت که گذشت زمان چندان به ضرر ایران نیست.
ابوالفتح با بیان اینکه گذشت زمان لزوما به نفع کشور تحریمکننده نخواهد بود گفت: واقعیت آن است که انشقاق و چنددستگی در نظام بینالملل در سال ۲۰۲۲ بهمراتب بیشتر از سال ۲۰۱۴ است. در سال ۲۰۱۴ ما نوعی اجماع را در بین کشورها درخصوص صدور برخی قطعنامهها با امضای روسیه و چین علیه ایران میدیدیم، اما الان این دو کشور در جنگ نیابتی با آمریکا هستند و تمایل دارند تا به ایران کمک کنند و یک ائتلاف ضدتحریمی را به وجود آورند و دردسرهای آمریکا را افزایش دهند و ایران هم میتواند از این فرصت استفاده کند.
طی چهار پنج سالی که از خروج آمریکا از برجام میگذرد اگر شرایط اقتصادی ایران به وخامت و بحران رسیده بود محتملا مجبور به پذیرش برجام با شرایط سخت و دشوار میشد، اما بعد از گذشت این چند سال به نظر میرسد که جمهوری اسلامی توانسته با وجود مشکلات وضعیت ثابتتری را به نسبت سال ۲۰۱۴ برای خود فراهم کند. حداقل گزارشهای رسانههای غربی نشان میدهد که ایران بهرغم همه تحریمها میخواهد پهپاد بفروشد، اقدام به ساخت نفتکش و فروش آن به ونزوئلا کرده و صادرات نفت خود را افزایش داده و با این شرایط وقتی ایران خود را در تنگنا و استیصال نمیبیند برای چه باید به توافقی تن دهد که مطلوبش نیست؟ ازاینجهت به نظر میرسد که زمان به نفع ایران است.