علاوه بر این، افزایش شکافهای سیاسی، کشور را عقب نگه داشته است. امتناع گسترده جمهوریخواهان از پذیرش نتایج انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰، که منجر به حمله به ساختمان کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ شد، احتمال ظهور حرکاتی گستردهتر در آینده را نوید میدهد و چنین خشونتهایی ممکن است در ایالات متحده امری عادی شود.
تصمیمات اخیر دیوانعالی و واکنشهای متفاوت داخلی به آنها، تصور ایالات متفرقه آمریکا را تقویت کرده است. همه اینها و عقبنشینی دموکراتیک در ایالات متحده باعث شده مدل سیاسی آمریکا، جذابیت بسیار پایینی میان سایر کشورها داشته باشد.
در دهه اول قرن اخیر، سوءمدیریت اقتصادی در ایالات متحده به بحران مالی جهانی در سال۲۰۰۸ منجر شد و اقدامات اشتباه اخیر در آمریکا باعث افزایش سرسامآور تورم شده و به جایگاه آمریکا در عرصه بینالمللی ضربه زده است. در این میان، مهمترین ضربهای که آمریکا خورده، کاهش اعتماد سایر کشورها به ثبات سیاسی در این کشور است.
آمریکاییها در سالهای اخیر نشان دادهاند در عرصه بینالمللی فاقد اجماع داخلی هستند و نوسانات شدیدی که در سیاست خارجی این کشور در سالهای اخیر رخ داده سایر کشورها را در همراهی با آمریکا مردد کرده است. در همین زمینه میتوان به نفوذ فاجعهبار دولت جورج دبلیو بوش در عراق، عملکرد ضعیف دولت اوباما در خاورمیانه و بیکفایتی و معاملهگرایی دولت ترامپ اشاره کرد که باعث شده بسیاری از کشورها شک داشته باشند که آیا میتوان بر تعهدات آمریکا تکیه کرد یا نه.
البته از وقتی دولت بایدن روی کار آمده، تلاش کرده به متحدان واشنگتن اینگونه القا کند که قرار است اهمیت بیشتری نسبت به گذشته برای ائتلافها و مشارکتها قائل باشد، اما او نیز با انجام برخی اقدامات عملا باعث تردید بیشتر متحدان آمریکا در مورد شایستگی این کشور شده است. در همین زمینه میتوان به خروج فاجعهبار نیروهای آمریکایی از افغانستان در تابستان سال گذشته اشاره کرد.
این واقعیت که نمیتوان پیشبینی کرد چه کسی دفتر بیضیشکل کاخسفید را در آینده اشغال خواهد کرد، چیز جدیدی نیست، اما موضوع تازه این است که حتی برای متحدان آمریکا قابل پیشبینی نیست این شخص چه نگاهی به نوع روابط ایالات متحده با جهان خواهد داشت. نتیجه این است که متحدان و شرکای ایالات متحده چارهای ندارند جز اینکه به جای اتکای مستمر به واشنگتن به سمت گزینههای دیگر مانند خودکفایی بیشتر یا روابط با سایر کشورهای قدرتمند بروند. در این میان توانایی واشنگتن برای حمایت از متحدانش نیز بهشدت کاهش یافته و همین مسأله نیز جایگاه این کشور را متزلزلتر کرده است.
با این حال، در نهایت، بزرگترین خطر برای امنیت ایالات متحده در دهه آینده را باید در خود ایالات متحده یافت. کشوری که با شکافهای داخلی مواجه باشد قادر به تحمل فشارهای خارجی نخواهد بود و همچنین نمیتواند در جهان موثر باشد، زیرا ایالات متحده به عنوان یک شریک یا رهبر قابل پیشبینی و قابل اعتماد تلقی نخواهد شد. همچنین قادر نخواهد بود با چالشهای داخلی خود مقابله کند.
در کنار تمام این چالشها و تهدیدها، آمریکا با یک معضل دیگر در عرصه اقتصادی نیز مواجه بوده و آن جایگاه متزلزل دلار در عرصه بینالمللی است. بر همین اساس کارشناسان معتقدند اگر آمریکا با احتیاط بیشتری در حوزه اقتصادی عمل نکند و همچنان به اعمال مکرر تحریمها بهویژه تحریم بانک مرکزی کشورها ادامه دهد احتمالا سایر کشورها به سمت یک جایگزین برای دلار پیش خواهند رفت و این اتفاقی است که در همین مقطع نیز تا حدودی افتاده و بسیاری از کشورها به سمت مبادلات با ارزهایی دیگر به جز دلار رفتهاند. اگر این اتفاق در سطح گسترده بیفتد آنگاه آمریکا توانایی خود را برای استقراض با نرخهای پایین از دست خواهد داد و بدهی هنگفت این کشور که در حال حاضر بیش از ۳۰ تریلیون دلار است، افزایش خواهد یافت.
روزنامه جام جم