وضعیت بسیار متفاوت بود و دموکراتها که انتخابات میاندورهای کنگره را در پیش داشتند و یک پایشان در محل مذاکرات غیرمستقیم با ایران بود در فضای کروات و ادکلن زده دیپلماسی خود تردید داشتند و برخلاف سازمانهای اطلاعاتی و اتاقهای فکر آمریکایی که بی پروا برای براندازی در ایران عملیات میکردند، آنها جانب رفتار دیپلماتیک و مواضع غیرمخرب را گرفته بودند، اما با ادامه دار شدن فضای التهابات در ایران، صبر دیپلماسی واشنگتن هم تمام شد و برای فعال کردن مکانیسم فشار بر تهران، ماشه تهدید نظامی توسط رابرت مالی چکانده شد تا وضعیت آمریکا علیه ایران از سازمان سیا تا میز مذاکره یکسان شود، اما چرا و چگونه این فضای جدید شکل گرفته است؟
واشنگتن در وضعیت پیچیدهای به سر میبرد، نیاز شدید به نتایج توافق با ایران در انتخابات کنگره سبب شده دولت آمریکا از همه جنبهها اعم از تهدید نظامی تا دیپلماتیک برای فشار به ایران استفاده کند تا نیاز اصلی خود را به نوعی کاور کند و به خواسته خود برسد، چراکه اگر جمهوریخواهان در ماه نوامبر کنترل یک یا هر دو مجلس کنگره را دوباره به دست گیرند، بیشترین تأثیر آن در بخش سیاست داخلی احساس خواهد شد، بنابراین دولت بایدن برای اینکه این اتفاق نیفتد، باید از برگ برنده یا اصطلاحا سازوکار اقناعی مناسبی درباره ایران، چین و روسیه ناظر به جنگ با اوکراین برخوردار باشد و مهمترین حقیقت درباره ایران هم توافق با کشورمان است؛ پس در همین وهله اول باید بدانیم توافق با تهران برای واشنگتن بسیار ضروری است.
در این شرایط هر اتفاقی که در ۸ نوامبر رخ دهد، رئیس جمهور آمریکا همچنان به کنگره برای تصویب بودجه، تایید نامزدهای خود در پستهای کلیدی و در جدیترین موارد، تایید استفاده از نیروی نظامی نیازمند خواهد بود و پیروزی جمهوریخواهان پیامدهایی بدی برای آنها خواهد داشت لذا میتوانیم بگوییم این انتخابات میاندورهای روی پیامدهای استراتژیک دولت بایدن نه فقط در مسائل ایران بلکه در حوزه جنگ روسیه و اوکراین هم سایه میاندازد و دولت بایدن نمیتواند نیاز خود را به توافق پنهان کند. پس باید ماشه تهدید و فشار علیه ایران را بفشارد و نیاز خود را به گردن ایران بیندازد. پس نباید مانند مارس ۲۰۲۲ بهدنبال یک موضع علنی مشخص از سوی دولت بایدن باشیم، چراکه حالا اهداف پنهان پررنگتر است. اما ببینیم در این مدت که مذاکرات متوقف شده و ناآرامیها در ایران برجسته بوده در فضای دیپلماسی بین تهران و واشنگتن چه گذشته است؟
فشار بر تهران برای گرفتن امتیاز
حقیقت قطعی اول، سوءاستفاده آمریکا از اغتشاشات ایران برای احیای برجام است. به این معنا که آمریکاییها در تلاشند از فرصت اغتشاشات در ایران برای تحت فشار گذاشتن تهران در راستای گرفتن امتیاز در برجام استفاده کنند و به همین دلیل آمریکاییها در پیامهای متعددی به ایران برای توافق اعلام آمادگی کردند و تاکید داشتند زودتر روند احیای برجام آغاز شود. خبری که اتفاقا امیرعبداللهیان هم اوایل آبان آن را تایید کرده و گفته بود آمریکا پیامی در خصوص توافق هستهای از طریق واسطهها به تهران ارسال کرده است. البته همان زمان هم پاسخ ایران شفاف بود و وزیر خارجه کشورمان تاکید کرد ما اجازه نمیدهیم آنها با برخی از پیامها به آشوب و اغتشاشات در ایران دامن بزنند و همزمان خواستار مذاکرات با ایران هم باشند. شنیدهها در این زمینه هم این قرائن را تایید میکند که آمریکاییها تقلا میکنند تا قبل از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره با ایران به توافق برسند و بنابراین فشار میآورند که ایران در این باره عجله کند، اما قاعدتا ایران هیچ عجله و نیاز ضروری برای توافق ندارد، چون اساسا روند خنثی کردن تحریمها را در دوره جدید به توافق گره نزده است، بنابراین واشنگتن باید مسیر فشار را آغاز کند.
ادعاهای رابرت مالی
حالا با این پیشفرض میتوانیم صحبتها یا بلوفهای پوشالی رابرت مالی را بهتر درک کنیم. رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران، بعد از اذعان به اینکه موضوع احیای برجام و مذاکرات رفع تحریمهای ایران حتی در دستورکار واشنگتن هم نیست، این بار تمرکز بر توافق هستهای را موجب اتلاف وقت توصیف کرده است؛ مالی در همایشی در اندیشکده کارنگی گفته است: آمریکا روی مسائلی از ایران تمرکز دارد که برایش مفید باشد و در حال حاضر اگر قرار باشد هیچ اتفاقی در موضوع توافق هستهای ایران رخ ندهد، واشنگتن هم وقت خود را روی آن هدر نمیدهد، اما داستان فقط محدود به همین اظهار بیمیلی به توافق نیست، نقطه اصلی آنجاست که رابرت مالی گفته اگر لازم باشد بهعنوان آخرین راهکار، به گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران متوسل میشوند! این دیپلمات آمریکایی با ادعای اینکه بارها در مذاکرات وین به حصول توافق برای بازگشت به برجام «بسیار نزدیک» شده بودند، اما اظهار داشت: هربار که ما نزدیک میشدیم، ایران درخواستهای فرعی جدیدی مطرح میکرد که مذاکرات را از مسیر خارج میساخت.
مالی درباره این ادعاهای خود توضیح داده این دقیقا نقطهای بود که ما در ماه آگوست و اوایل سپتامبر در آن قرار داشتیم، ولی از آن زمان تاکنون هیچ تحرکی انجام نشده است. هیچ اتفاقی درخصوص توافق هستهای رخ نمیدهد، پس ما همزمان خود را صرف آن نمیکنیم و وقتمان را برای هیچچیز هدر نمیدهیم. ما وقتمان را جایی صرف میکنیم که فایده داشته باشد، ازجمله حمایت از اعتراضات در ایران و تلاش میکنیم که انتقال تسلیحات از تهران به مسکو برای استفاده در جنگ اوکراین را متوقف کنیم. نماینده آمریکا در امور ایران با بیان اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق این کشور سعی کرد جایگزین برجام را امتحان کند، اما این کار جواب نداد، گفته است: «ما بهخاطر تلاشکردن عذرخواهی نمیکنیم و هنوز هم سعی میکنیم هر کاری بتوانیم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی انجام دهیم. ترجیح ما استفاده از دیپلماسی با ابزارهای فشار مخصوصا تحریمهاست. ولی اگر دیپلماسی شکست بخورد، تقریبا همه گزینهها را روی میز نگه داشتهایم!
ما منتظر توافق نیستیم
دور جدید مذاکرات رفع تحریمهای ایران پس از وقفهای پنجماهه ۱۳ مردادماه در شهر وین آغاز شده بود و این مذاکرات به مدت چهار روز ادامه داشت و روز ۱۷مرداد با پرواز هیاتهای شرکتکننده به پایتختها به پایان رسید. برگزاری این دور از مذاکرات پس از آن صورت گرفت که اتحادیه اروپا مدعی شده بود بسته پیشنهادی جدیدی روی میز گذاشته که حاوی راهکارهای بهروزشدهای درخصوص رفع تحریمها و گامهای هستهای ایران است. تحلیلگران میگویند برخی عوامل مانند فشارهای رژیمصهیونیستی، اختلافات با کنگره و مشکلات داخلی در آمریکا دلیل بیمیلی دولت بایدن برای بازگشت به برجام در ماههای گذشته بوده است، اما درحالحاضر یک وارونه نمایی درباره نتیجه مذاکرات شکل گرفته است. البته سخنگوی وزارت خارجه پاسخ نیاز ایران یا آمریکا به توافق را داده و تاکید کرده است: «ما منتظر توافق نمیمانیم». این موضع از سوی تهران طبیعی هم هست؛ وقتی در مقطعی با درک واقعبینانه از بیاثر بودن تحریمها علاقهمند به انجام گفتگو و مذاکره با جمهوری اسلامی ایران شدند، مذاکرات از آذر پارسال استارت خورد و در این مدت ایران میز مذاکره را ترک نکرده و نمیکند و وارد روند مذاکرات شد، اما در همان روند مذاکرات باز به دلیل محاسبات غلط خود طرف غربی و شرایط داخلی دولت آمریکا و منافع سیاسی که رژیمصهیونیستی از دولت آمریکا مطالبه میکرد، آنها دچار نوعی بدفهمی برای پیگیری روند گفتگو و تفاهم با ایران شدند.
تحریم نهادهای آمریکایی
نکته مهم دیگر این است که آمریکا در موضعگیری پیدا و پنهان در حد نماینده امور ایران عمل نکرده و عالیترین سطح سیاسی خود را هم برای اعمال فشار بر تهران وارد کار کرده است؛ کمااینکه دولت آمریکا بعد از اغتشاشات اخیر در ایران ضمن صدور بیانیهها و اظهارات مداخلهجویانه در چند نوبت اقدام به تحریم اشخاص و نهادهای ایرانی کرد و بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز سوم آبانماه در ادامه حمایتهای خود از اغتشاشات در ایران اعلام کرد که طی روزهای آینده تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال میشود و یک روز بعد هم وزارت خزانهداری آمریکا روز چهارم آبانماه در حمایت از اغتشاشات اخیر در ایران ۱۳فرد و سه نهاد را در فهرست تحریمها قرار داد، اما ایران هم هیچوقت در چنین رویکردهای غیرمنطقی و زورگویانه طرف ساکت و منفعل ماجرا نبوده است؛ بنابراین وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران هم (دوشنبه) ۹ آبانماه در بیانیهای از تحریم تعدادی از اشخاص و نهادهای آمریکایی خبر داد که براساس مصوبات مراجع ذیربط و در راستای اجرای قانون مقابله با نقض حقوقبشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه، اشخاص و نهادهایی را به دلایل ارتکاب فعالیتهای ضدحقوقبشری، دخالت در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران، ترویج خشونت و اغتشاش در ایران، تحریک و تشویق اقدامات تروریستی، مقابله با تلاشها و فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم و در نهایت افزایش فشار بر ملت ایران که مصداق تروریسم اقتصادی است، تحت تحریم قرار داد.
روزنامه جام جم