در دنیایی که همگان موفقیتهای یکشبه را ستایش میکنند، بهراحتی میتوان فراموش کرد که یادگیری فرآیندی تدریجی و آرام است که در طول چهار مرحله تکامل مییابد. باید توجه داشت که مغز ما هنگام یادگیری یا بهدستآوردن یک مهارت جدید، سفری شگفتانگیز را طی میکند. آگاهی از فرآیند یادگیری تصویری دقیق از چگونگی تکامل ما ترسیم میکند. این فرآیند درعینحال که پیشرفت خود را میطلبد، سازگاری ذهن انسان را به نمایش میگذارد. هر مرحله با چالشها و پیروزیهای منحصربهفرد خود، به رشد شناختی و شخصی ما کمک میکند. درک این مراحل میتواند رویکردی دلسوزانهتر و صبورانهتر برای یادگیری به ما ارائه دهد و درعینحال تلاش قابلتوجهی را که در پس هر مهارت بهظاهر بیدردسر وجود دارد، روشن کند.
ناآگاهی ناخودآگاه
ناآگاهی ناخودآگاه نخستین مرحله از فرآیند یادگیری است. زمانی که ما به آنچه نمیدانیم آگاه نیستیم. برای درک بیشتر زمانی را به یاد آورید که برای نخستینبار با یک زبان بیگانه مواجه شدهاید. شما هیچ درکی از دستورزبان، معنای کلمات یا حتی اصوات و لحن آن زبان در ذهن خود نداشتید و کاملا ناآگاه (نادان) هستید. در اینجا هدف شناسایی و تصدیق فقدان دانش ما است که اغلب کاری دشوار است، زیرا این مرحله مانند یک شمشیر دولبه ممکن است با اعتمادبهنفس کاذب یا با ناآگاهی، بیش از حد مبهم شود. پس از گذر از این مرحله درهای یادگیری باز میشوند. تکبر و منیت میتواند شما را در این مرحله اول گرفتار نگهدارد. داشتن فروتنی و پذیرش ناآگاهی در هر حوزهای میتواند شما را سریعتر از این فرآیند عبور دهد.
ناآگاهی آگاهانه
همانطور که پیش میرویم به ناآگاهی آگاهانه میرسیم. به این معنی که اکنون ما نسبت به چیزهایی که نمیدانیم آگاه هستیم. ما نقاط ضعف خود را تشخیص دادهایم. این مرحله اگرچه ممکن است فروتنانه یا حتی ناامیدکننده باشد اما گامی مهم و رو به جلوست. دوباره از مثال زبان بیگانه استفاده میکنیم. در مرحله دوم از فرآیند یادگیری تفاوت بین زبان مادری خود و زبان جدید را میدانیم و با توجه به آن درک میکنیم که برای یادگیری نیاز است چگونه و از کجا شروع کنیم. این مرحله بهطورمعمول ما را بهدنبال آموزش یا راهنمایی جهت تسلط بر مهارت مورد نظر و پرورش ذهنیت باز برای یادگیری میبرد. در این مرحله پرسشهای درستی را که باید برای یادگیری بپرسید، تشخیص میدهید و شروع به پر کردن شکافهای دانش خود میکنید.
خبرگی خودآگاه
سومین مرحله از فرآیند یادگیری که در مغز ما جریان مییابد، خبرگی خودآگاه است. در این مرحله شما آنچه برای یادگیری هر موضوع یا هر مهارتی نیاز بوده را فراگرفته و به آن آگاه شدهاید اما استفاده از این دانش یا مهارت جدید همچنان نیازمند تلاش و تفکر آگاهانه است. بهترین مثال برای درک این موضوع یادگیری مهارت رانندگی خودرو است. فردی که آموزش رانندگی را به پایان رسانده، به تمامی کارهایی که حین رانندگی نیاز است آگاهی دارد و میتواند رانندگی کند اما هنگام رانندگی به تفکر و توجه زیاد نیاز دارد. هرچه تمرین در این مرحله بیشتر باشد، مهارت طبیعیتر میشود. درنهایت بسیاری از فرآیندهای رانندگی خودکار میشوند و فرد به مرحله نهایی یادگیری هدایت میشود.
خبرگی ناخودآگاه
خبرگی ناخودآگاه آخرین مرحله و پایان سفر هیجانانگیز یادگیری است. رسیدن به این مرحله قطعا راحت نخواهد بود اما اگر در حین یادگیری هر دانش یا مهارتی بتوانید به مرحله چهارم از فرآیند یادگیری برسید، قله موفقیت را فتح کردهاید. رسیدن به مرحله چهارم یعنی کاری که میتوانید بدون هیچ تلاشی و بدون فکر انجام دهید. برای مثال به تایپ با صفحهکلید یا دوچرخهسواری فکر کنید. لازم نیست مراحل انجامشان را آگاهانه به خاطر بسپارید. این مرحلهای از تسلط است که در آن ضمیر ناخودآگاه شما مهارت را کنترل میکند و ذهن خودآگاه شما را آزاد میگذارد تا روی کارهای دیگر تمرکز کند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد