جزئیات جدید از شگرد کلثوم برای قتل‌های سریالی فاش شد

صندوقچه اسرار بیوه سیاه

گفت‌وگو با خانواده قربانیان و آشنایان قاتل سریالی مازندران

جزئیات جدید از جنایت‌های بیوه سیاه

دو روز از افشای راز‌های هولناک‌کلثوم، بیوه سیاه مازندرانی می‌گذرد. زن ۵۶ ساله‌ای که در مدت ۱۰ سال ۱۳ بار با مردان ۷۵ تا ۸۵ ساله ازدواج موقت کرد اما هفت نفر از آنان را در آرامش‌کامل و با استفاده از داروهای مختلف به قتل رساند.
کد خبر: ۱۴۲۱۸۳۳

حالا با این‌که راز سر به مهر ۱۰ ساله او فاش شده، اما پلیس و دادگستری مازندران در این باره اطلاع‌رسانی دقیقی انجام نمی‌دهند و همین باعث شده تا اخبار و شایعات با قدرت بیشتری ادامه داشته باشد. در این میان خانواده قربانیان سعی دارند در مصاحبه با رسانه‌ها ابعاد جنایات کلثوم را برملا کنند‌. 

اهالی محمودآباد و آنها که کم و بیش کلثوم را می‌شناسند، می‌گویند او اولین بار زمانی ازدواج کرد که سن و سال کمی داشت و پس از مدتی و به دلایلی نامعلوم از شوهرش جدا شد. او چند سال بعد  دوباره با مرد دیگری به طور رسمی ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند دختر و پسر شد، اما همسر دومش فوت و کلثوم دوباره تنها شد. با مرگ دومین همسر،کلثوم تصمیم گرفت به شیوه‌ای جدید به زندگی خود ادامه دهد؛ روشی‌که البته او با استفاده از آن برخی از خانواده‌های مازندرانی را داغدارکرد. او مردانی را برای ازدواج موقت انتخاب می‌کرد که هم سن و سال بالایی داشتند و هم وضع مالی‌شان خوب بود. کلثوم وقتی وارد زندگی مردان موردنظرش‌که در شهرهای مختلف زندگی می‌کردند، می‌شد، خیلی طول نمی‌کشید که شوهران صیغه‌ای‌اش به دلایلی نامشخص ناگهان بیمار و بدحال شده و جان‌شان را از دست می‌دادند. بعد از مرگ آنها، کلثوم مهریه‌اش‌ راکه پول و طلا تعیین کرده بود از ورثه شوهران صیغه‌ای‌اش می‌گرفت و سراغ طعمه‌های بعدی می‌رفت. مردادماه امسال اما با هوشیاری فرزند آخرین شوهر صیغه‌ای‌اش، دست کلثوم به عنوان قاتل پدرش رو شد. با افشای جنایت، بسیاری از اهالی مازندران و به خصوص محمودآبادی‌هایی‌که او را می‌شناختند، در شوک عجیبی فرو رفتند. 

آخرین شوهر صیغه‌ای کلثوم غلامرضا پیرمردی ۸۲ ساله بود که کمتر از یک ماه پیش با او ازدواج کرد اما با توطئه این زن جانش را از دست داد. یکی از اهالی روستای محل زندگی غلامرضا به خبرنگار جام‌جم می‌گوید:«حاج غلامرضا مردی سرحال و بشاش بود که وضع مالی خوبی هم داشت. ۸۲ ساله بود، اما مثل  ۵۰-۴۰ ساله‌ها توانمند و سرپا بود. همسر اول او چند سال پیش به رحمت خدا رفت‌. حاجی قبل از محرم با این خانم ازدواج کرد و من همسرش را فقط یک بار دیدم. او رفتار بسیار خوبی با اهالی روستا و حاجی داشت و به مردم گفته بود که پسرش در ۱۷ سالگی فوت کرده است، اما در مجموع ارتباط قابل قبولی با مردم داشت. حاجی و همسرش با هم زندگی می‌کردند تا این‌که اذان صبح یکی از روزها کلثوم به در خانه یکی از همسایه‌ها رفته و به آنها گفته که هرچه حاجی را صدا می‌زنم تا بلند شود و نماز صبحش را بخواند، جواب نمی‌دهد. شما بیایید ببینید مشکلش چیست. مرد همسایه وقتی آمد و سراغ حاجی رفت با بدن کاملا یخ و سرد او رو‌به‌رو شد. انگار قاتل جانش را اوایل شب گرفته و بدنش سرد و یخ شده بود.‌»

یکی دیگر از اهالی این روستا هم کم و بیش حرف‌های همولایتی‌اش را تکرار می‌کند و ادامه می‌دهد:« کلثوم به همه گفته بود فقط یک بار ازدواج رسمی کرده و با مستمری شوهر مرحومش زندگی‌اش را می‌گذراند. وقتی در مورد علت ازدواج صیغه‌ای از او پرسیده بودند، گفته بود برای این است که هم مستمری شوهرش قطع نشود و هم سربار دامادش نباشد. او رفتار خیلی خوبی با مردم و خانواده شوهرش داشت و حسی مادرانه و دلسوزانه به همه داشت. این زن خیلی خوب بلد بود نقش بازی کند. آن‌قدر خودش را مقید و اهل ایمان نشان می‌دادکه هیچکس ذره‌ای به او شک نمی‌کرد که ممکن است زیر پوشش تقید، او فرد دیگری باشد. بعد از مرگ حاج‌آقا، کلثوم اصرار داشت مهریه ۵۰۰ میلیونی‌اش را بگیرد. از طرفی خانواده‌اش می‌دانستند او سالم بود و مشکلی نداشت و همین باعث شد تا به کلثوم شک کرده و از او شکایت کنند. حتی از جسد هم نمونه‌برداری کردند و مشخص شد داروی دیابت و فشار خون را داخل دوغ و ماست مخلوط کرده و به حاجی خورانده و سپس با حوله او را خفه کرده بود. بعد از مرگ حاج‌آقا، کلثوم پنج، شش ساعتی صبر کرد و بعد با خانواده شوهرش تماس گرفت و گفت او جان داده است.»

در جلسه خانواده قربانیان  با سردار مفخمی چه گذشت؟

آن‌طور که اهالی به ما می‌گویند بعد از افشای این ماجرای هولناک، جلسه‌ای با حضور سردار مفخمی‌، فرمانده انتظامی استان مازندران تشکیل شد و برخی خانواده‌های مقتولان گفتند که کلثوم به تنهایی نمی‌تواند مرتکب هفت قتل شود و در این ماجرا به احتمال زیاد همدست یا همدستانی داشته است که به او در شناسایی مردان کهنسال ثروتمند و قتل آنها کمک می‌کرده است. عروس یکی از خانواده‌ها که در این جلسه حضور داشت‌ به خبرنگار جام‌جم گفت: «‌در این جلسه فرمانده انتظامی استان درباره اعترافات کلثوم و روند کشف جرم توضیح داد. خانواده قربانیان هم در صحبت‌هایی ادعا کردند که کلثوم به تنهایی نمی‌توانسته این قتل‌ها را مرتکب شود و به احتمال زیاد همدستی داشته است. برخی خانواده‌ها هم از مردی گفتند که کلثوم را به خانواده‌ها معرفی کرده بود. سردار مفخمی در پایان این جلسه قول داد به دغدغه خانواده‌ها رسیدگی کند و تحقیقات را تا روشن شدن کامل ماجرا ادامه دهد.» 

روش مشترک برای قتل سالمندان

این زن ادامه داد: «وقتی با خانواده دیگر قربانیان صحبت کردم متوجه شدم همه را به یک شیوه به قتل رسانده است. به همه گفته بود دو بار شوهر کرده یک بار عقدی که حاصل این ازدواج یک دختر و پسر بوده و یک بار موقت که هر دو شوهرش فوت کرده‌اند. درباره سرنوشت پسرش هم برای هر خانواده ماجرایی را تعریف کرده بود. به یک خانواده گفته بود بر اثر سرطان مرده و به دیگری که سکته قلبی کرده‌، به خانواده‌ای هم گفته بود هنگام ماهیگیری در دریا غرق شده است. »

عروس این قربانی در ادامه گفت: «به ما گفتند با رسانه‌ها مصاحبه نکنید اما شایعات درباره قربانیان زیاد است و کسی هم جواب نمی‌دهد. طوری گفته‌اند پیرمردهای پولدار که بعضی‌ها فکر می‌کنند افرادی با شاسی بلند و خانه‌های قصر مانند بوده‌اند که در خیابان با این خانم آشنا شده‌اند. قربانیان مردانی آبرومند بودند که از نظر مالی مشکلی نداشتند و فریب ظاهر‌سازی این زن را خوردند و فکر می‌کردند قرار است چراغ خانه‌شان باشد. این زن خیلی حرفه‌ای بود و طوری به پدرشوهرم می‌رسید که خیال‌مان راحت بود‌. پشت این قربان و صدقه رفتن او شیطانی مخفی شده بود که فقط به قتل و گرفتن مهریه فکر می‌کرد.»

۴۳ روز زندگی مشترک 

پسر، یکی از قربانیان کلثوم هم گفت: چند ماه بعد از مرگ مادرمان‌، یک راننده کلثوم را به ما معرفی کرد. وقتی او را دیدیم طوری رفتار کرد که فریبش را خوردیم‌. می‌گفت برای این‌که حقوق مستمری شوهرش قطع نشود‌، باید عقد موقت باشند. ما هم قبول کردیم و بعد از ۴۳ روز پدرمان فوت کرد. با اعتراف‌های او متوجه شدیم ابتدا با قرص پدر ۸۴ ساله‌مان را بی‌حال و بعد با حوله خفه‌اش کرده است. 

آن‌طور که پسر، یکی دیگر از قربانیان کلثوم گفته، پدرش هیچ مشکلی نداشت و از سوی دلالی این زن به آنها معرفی شد که فریب ظاهر مظلوم و آرام او را خوردند اما بعد از ۵۰ روز اسماعیل فوت شد. خانواده‌اش شکایت کردند اما چون به نبش قبر نیاز بود فرزندانش منصرف شدند.

کلثوم بعد از کشتن این دو قربانی از فرزندان گنجعلی ۲۵۰ میلیون تومان و از فرزندان اسماعیل ۱۲ سکه طلا به عنوان مهریه گرفته بود. 
​​​​​​​
حاشیه‌های ناتمام بیوه سیاه مازندرانی تمامی ندارد و هر روز ابعاد تازه‌ای از هفت جنایت او آشکار می‌شود. تا جایی‌که حتی خانواده همسر دومش شک کرده‌اند که مبادا کلثوم واقعا او را کشته و به مرگ طبیعی نمرده باشد. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها