رهبرانقلاب بارها و بارها از سرمایه دفاعمقدس به عنوان یک گنجینه برای کشور یاد کردهاند. دفاعمقدس، هم گنج است و هم گنجینه، هم مهد تربیت نیروهای نخبه شد و هم معدن فرهنگ و تجربیاتی که برای بیمهکردن یک کشور کافی است. حالا که سالها از دوران جنگ گذشته میتوان با نگاهی جامع گفت که شاید هیچ حادثه و امتحانی همچون جنگ تحمیلی نمیتوانست مردم و جوانانی را که توانسته بودند غول طاغوت، آن هم با پشتیبانی ابرقدرت جهان را از پا درآورند، همچون زبرالحدید و پارههای آهن در کوره آزمونها و سختیهای خود پخته و آبدیده کند. هشت سال دفاعمقدس و فرهنگ شکلگرفته ناشی از آن، چنان جوانان ۲۰ساله را رشد داد که گویی عمری ۷۰ساله را در سیر و سلوک، استخوان خرد کردهاند و چه زیبا فرمودند امام شهدا خطاب به جستوجوگران طریق سلوک: «۷۰سال عبادت کردید، خدا قبول کند ولی بروید یکی از وصیتنامههای شهدا را بخوانید. اینها ره ۷۰ساله ما را یکشبه طی کردند». اما ریشههای اصلی وقوع جنگ تحمیلی چه بود؟در تحلیلی فرامتنی به این رخداد میتوان گفت که به سه علت، هشت سال جنگ به ما تحمیل شد. نخست اینکه استکبار جهانی، صهیونیسم و برخی کشورهای ارتجاع منطقه از ایدئولوژی انقلاب اسلامی، ضربه تئوریک خوردند.
سالها بود که در مجامع دانشگاهی، دین را افیون تودهها میخواندند اما ناگهان با یک جریان انقلابی و دینی که مردم را از رخوت و کسالت به تحرک و مبارزه فرامیخواند مواجه شدند، بدون شک این یک ضربه تئوریک بود. علت دوم وقوع جنگ اما این بود که ابرقدرتها منافع خود در ایران را از دست دادند. علت سوم هم این بود که حیثیت و ابهت هژمونی آمریکا با انقلاب اسلامی در هم شکسته شده بود. دشمنان سالها با تئوریها، روشها و عملیاتهای مختلف سعی داشتند نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند اما هرگز نتوانستند و چون به این نتیجه نرسیدند، ۲۶تیر۵۸ بدون اختلاف تصمیم به جابهجایی قدرت گرفتند و صدام را به جای حسن البکر روی کار آوردند، چراکه میدانستند البکر آنچنان توانمند نیست که بتواند خواستههای آنها را عملیاتی کند. صدام را که عروسک خیمهشببازی بسیار خوبی برای آنها بود به قدرت رساندند و سپس و ارتش بعث عراق را تقویت کردند تا بتوانند حکومت ایران را که در یک سال اول بعد از انقلاب اوضاعش نابسامان بود، ساقط کنند اما به نتیجه نرسیدند و سرانجام جنگ را بر ایران تحمیل کردند. امام خمینی(ره) نقشههای دشمنان را از قبل پیشبینی کرده و تدابیر لازم را اندیشیده بودند. یکی از این تدابیر صدور فرمان تشکیل ارتش ۲۰میلیونی بسیج ۱۰ماه قبل از شروع جنگ تحمیلی بود. دشمنان کشورمان با وجود خیانتهای ابوالحسن بنیصدر هم کاری از پیش نبردند و با فرار بنیصدر که آن زمان ۱۰ماه از جنگ گذشته بود، وحدت بسیار مطلوبی میان نیروهای مسلح شامل ارتش، سپاه، بسیج، جهاد و نیروهای نامنظم به فرماندهی حضرت امام(ره) به وجود آمد و همین امر باعث شد عملیاتهای موفقیتآمیز یکی پس از دیگری توسط فرماندهان جوان سپاه و ارتش طراحی و پیروزی حاصل شود. در چهار عملیات ثامنالائمه(ع)، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس در سالهای ۶۰ و ۶۱ به نتایجی بسیار عالی رسیدیم و ضربه بسیار مهلکی بر پیکره استکبار جهانی وارد شد و در نهایت این ملت اجازه نداد یک وجب از خاک کشور را از دست برود. اما چرا پیروز شدیم؟ به نظر میرسد که دو عامل باعث موفقیت ما در برابر دشمنان شد؛ عامل اول «حضرت امام خمینی(ره)» و عامل دوم «مردم ولایتمدار». در واقع این نظام امام- امت بود که توانست کشور را از بحران جنگ عبور دهد و هنوز هم که هنوز است همین نظام امام- امت است که میتواند کشور را از گردنههای خطرناک و بحرانی عبور دهد. محصول الگوی امام- امت در دفاعمقدس، تربیت نیروهای جهادی بود که همین نیروهای جهادی بعد از جنگ، مدلی از مدیریت جهادی را ارائه کردند. بسیاری از پیشرفتهایی که امروز در کشور شاهد آن هستیم، به واسطه نیروها و استعدادهایی است که در دوران دفاعمقدس تربیت شده و رشد یافتهاند. ملت ایران اسلامی خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از روزهای جنگ و دفاعمقدس در خاطر دارند؛ خاطراتی از یاران سفرکرده و پرستوهای عاشقی که در روزهای سخت جنگ با دستهایخالی و سلاحهای بدونفشنگ دربرابر تانکهای دشمن برای دفاع از خاک و ناموس وطن سینهسپر میکردند.۳۱شهریور۵۹ رژیمبعث عراق با طرحقبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی، جنگی تمامعیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد و صدام، دیکتاتور عراقی با ظاهرشدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پارهکردن قرارداد۱۹۷۵الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعث به خاک ایران را اعلام کرد.