قاچاقچیان حیاتوحش یک مشت سارق طبیعت هستند که جانوران را یکروز بهخاطر زیباییشان، یکروز بهخاطر نغمههای دلنشینی که از حنجره بیرون میدهند، یکروز به سبب کمیاب بودنشان و روزی دیگر برای ارضای باورهای خرافی ملتها از دل زیستگاههای طبیعی جدا میکنند و در شبکهای مخفی و مویرگی به اقصینقاط دنیا میفرستند.ایران ما هم در این چرخه کثیف سهم دارد، چون هم مبدایی برای قاچاق برخی از جانوران است و هم مسیری تزانزیتی است برای رسیدن حیوانات بختبرگشته به دست مشتی مشتری ثروتمند تا دمی تفریح کنند و خوش بگذرانند. ماجرای شاهینها، بالابانها، بحریها و هوبرههایی که در کشورمان به تور شکارچیان غیرمجاز میافتند و سپس در چنگ دلالان حیاتوحش اسیر میشوند و آنگاه با مبالغی غیرقابلتصور به مردمان خوشگذران همسایه فروخته میشوند، تابهحال بارها روایت شده است. خبر تازه اما رشد قاچاق حیاتوحش و بهویژه پرندگان شکاری درکشورمان است که حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست آن را «قاچاقی بهشدت رو به افزایش» توصیف کرده است. فصل پاییز و قبل از آنکه آسمان بارانی شود در برخی از استانهای کشورمان فصل شکار سلاطین آسمان است؛ در استانهایی مانند بوشهر، هرمزگان، سیستانوبلوچستان و خراسانهای شمالی و جنوبی که به گفته حسن اکبری صدرنشین آمار قاچاق و کشفیات محمولهها هستند. قانون اما در مقابل این قاچاق گسترده و دستدرازی بیحدوحصر به طبیعت، دهانی بسته دارد؛ آنقدر بسته که حسن اکبری میگوید: «درمورد قاچاق حیاتوحش فقط در ماده ۲۵ قانون مبارزه با قاچاق کالا صحبت شده»؛ موضوعی غمانگیز که حیاتوحش را کالا دیده و مبارزه با قاچاق حیاتوحش را فرآیندی شبیه قاچاق کالا دیده است.
دستهای بسته محافظان
وقتی قاچاق حیاتوحش پس از قاچاق موادمخدر دومین تجارت پرسود در جهان است، بدیهی است که شکارچیان غیرمجاز پرندههای شکاری در کشورمان نیز از این طریق به نان و نوایی برسند. اکبر، که یک شکارچی توبهکرده است سن و سایز پرندهها را در قیمتشان موثر میداند و به ایسنا میگوید: «هر پرنده صیدشده در کشورمان تا ۲۰۰ میلیون تومان خرید و فروش میشود اما همین پرندهها به دست واسطهها که میافتند قیمتها ناگهان میلیاردی میشود که مشتریان هم ابایی ندارند و این مبالغ را میپردازند.» اما آیا مسئولان دولتی و متولیان حفاظت از حیاتوحش جلوی این تخلفات آشکار و کسبوکار کثیف میایستند؟ معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست که به این سؤال پاسخ مثبت میدهد ولی توضیحاتی تکمیلی ارائه میدهد که از آن پاسخ مثبت مهمتر است: «ما در یک روز بیش از هزار تله شکار هوبره را در یک منطقه دشتی جمعآوری کردیم اما روز بعد باز همان تعداد تلهگذاری شد.» با این اوصاف آیا پرندههایی هم هستند که از دست قاچاقچیان نجات پیدا کنند یا قاچاقچیانی که به مجازات عمل خود برسند؟ پاسخ حسن اکبری به این دو سؤال نیز شنیدنی است: «این جانوران معمولا در شرایط بدی نگهداری میشوند مثلا در لوله پلیکا، بنابراین حتی پس از نجات از دست قاچاقچیان مدتها طول میکشد که به طبیعت بازگردند. این درحالیاست که بسیاری از قاچاقچیان وقتی دستگیر میشوند چون حیوان هنوز زنده است حتی جریمه هم نمیشوند.»
درواقع آنچه که بر سر پرندههای شکاری در کشورمان میآید محصول یک رشته ناکارآمدی است که از زوایای مختلف نیاز به جراحی اساسی دارد که غلامرضا ابدالی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران، آن را در قالب همکاری همه دستگاههای مسئول میبیند. او میگوید: «برایمقابله با قاچاق حیاتوحش نهادهایی اعم از نیروهای فراجا، امنیتی، شهرداری، محیطزیست و گمرکها دخیل هستند که باید همگی بهطورجدی ایفای نقش کنند.» اما یادمان نرود که فقطپرندههای شکاری به اینهماهنگی وجدیت نیازندارند زیرا درکشورمان طبق آمارهایرسمی، ۸۶گونه خشکیزی در معرض انقراض وجود دارد که اگر بیتوجهیها همچنان ادامه داشته باشد، این عدد تا صفرشدن راه درازی درپیش ندارد.
بازهم سوءاستفاده از مهاجران
بالابان، بحری، شاهین، پلیکان خاکستری عقاب شاهی، عقاب دریایی دمسفید، عقاب ماهیخوار، هوبره و اردک بلوطی، پرندگانی در خطر انقراضند که در فصل مهاجرت به جنوب کشورمان میرسند. بسیاری از این مهاجران که ارزش خوراکی دارند سر از دیگهای آشپزخانه در میآورند و بقیه آنها که زنده بودنشان ارزشمند است، در چرخه قاچاق اسیر میشوند. مقصد قاچاق نیز مشخص است: کشورهای حاشیه خلیجفارس که دلشان برای پرندههای شکاری میرود. معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست آنچه را که در این کشورها فقط بر سر هوبرهها و شاهینها میآید اینگونه توضیح میدهد: اعراب علاقه خاصی به قوشبازی دارند. آنها هوبره را که جثه بزرگی دارد رها میکنند و شاهین را برای دنبالکردن آن به آسمان میفرستند» تا به قول یکی از شکارچیان توبهکرده پرندههای شکاری «شیوخ عربلذت ببرند».
مرزهای دریایی طولانی در جنوب کشور و وجود مبادی قاچاق در این مرزها باعث شده تا هیچگاه آماری دقیق از میزان قاچاق پرندههای شکاری به کشورهای عربی در دست نباشد اما براساس آماری که گمرک کشورمان ارائه داده است کشورهای کویت، قطر، بحرین، امارات و عربستان از بزرگترین واردکنندگان پرندگان شکاری قاچاق از ایران هستند که در میان آنها پرندههای شکاری مهاجری که از شمال به جنوب میآیند نیز پرشمارند. پس فقط فریدونکنار نیست که جان پرندههای مهاجر را به لب میرساند بلکه دامگاههای جنوب کشورمان که گاهی تا غرب و شرق کشور نیز کشیده میشوند، فریدونکنارهای دیگری هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد