هرساله و همزمان با این روز البته اخباری(عموما اغراقآمیز)دررابطه با وضعیت جنگلها و مراتع ایران منتشر میشود، شاید مصداق بارز آن وعده کاشت یک میلیارد نهال توسط وزیر مستعفی جهاد کشاورزی بود که ازهمان ابتدا هم مشخص بود اساسی ندارد. دیروز هم خبرهایی پیرامون این موضوع منتشر شد،ازجمله اینکه یک فوریت طرح ثبت درختان ارزشمند بهعنوان میراث طبیعی شهر تهراندر صحن علنی شورا موردبررسی قرارگرفت وبا اکثریت آرا به تصویب رسید.البته میدانیم شهر تهران درصدر شهرهای ایران به واسطه قطع درخت است. فهرست قطع درختهای پایتخت چنان بلندبالاست که انتشار سیاهه آن در این مطلب کوتاه نمیگنجد. این قصه اگرچه این روزها در رسانهها بیشتر به چشم میآید و افکار عمومی در این رابطه مطالبهگر شده است اما برهیچکس پوشیده نیست که محدود به این سالها نیست و در یک دهه گذشته بیشترین آسیب به فضای سبز پایتخت وارد شده است. روند تخریبها هم محدود به جغرافیای شهری نیست و آسیبهای کلان به مراتع ایران در سطحی گستردهتر وجود دارد. اوضاع چنان وخیم است که حتی سازمان جنگلها اعلام کرده با تداوم وضع موجود تا نیمقرن دیگر ایران از هر پوشش جنگلی خالی خواهد ماندو جای آن را احتمالا ویلاهای بدقواره خواهد گرفت؛ چراکه بنا بر اعلام این سازمان ۹۰درصد دلایل تخریب جنگلها عمدی است (آتشزدن و تصرف برای تصاحب زمین، تخریب زمین و سرقت خاک و فروش آن و...). درجهان هم اوضاع درختکُشی پررونق است! ازسال۱۹۹۰ تاکنون حدود۴۲۰ میلیون هکتار جنگل ازطریق جنگلزدایی ازبین رفته است.با این حال،میزان نابودی جنگلها کاهش یافته است.درجدیدترین دوره پنجساله (۲۰۲۰-۲۰۱۵)،نرخ سالانه جنگلزدایی۱۰میلیون هکتار برآورد شده که به نسبت دوره۲۰۱۵- ۲۰۱۰ تقریبا دو میلیون هکتار کاهش را نشان میدهد. این وضعیت درحالی است که بدانیم ۷۳درصد جنگلهای جهان تحت مالکیت عمومی است و ۲۲درصد مالکیت خصوصی دارد.۵درصد باقیمانده نیز زیر عنوان مالکیت ناشناخته یا دیگری (عمدتا جنگلهای دارای مالکیت مورد اختلاف) طبقهبندی شده است.