بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.
درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.