مدینه دیگر، صفا ندارد / که خانه وحی، تو را ندارد / چه زخم سیلی، چه تازیانه / بجز شهادت، دوا ندارد / مگر پدر را صدا نکردی / اگرچه قنفذحیا ندارد...جمعیت هم بادیدن مداح نوجوان اشک میریخت که باسوزدررثای خاندان وحی(س)میخواند...همسخنی بااستادچینی آموزندهبودوسخنانشان نشان ازراهرفتگیومعرفتشان داردوژرفای شناختشان را میرساند...
عمری توفیق خادمی در خانه اهلبیت را دارید؛ باور داریم که بفرموده قرآن هیچ کاری نزد خدا گم نمیشود. این توفیق از کجا آب میخورد؟
این لطف و عنایتی که حضرت زهرا(س) به ما دارد همچنانکه شما بیان کردید، توفیق است. خود من هرچند قابلیت دم زدن از حضرت زهرا(س) را ندارم و اینها، لطف خودشان است که محبتشان را به دلهای ما میاندازند و به ما اجازه میدهند از آنها دم بزنیم و در مجالسشان بخوانیم و توسل داشته باشیم و معارف حضرت زهرا(س) را بهویژه به مردم برسانیم. اما خود ما نیز باید آمادگی داشته باشیم. دلهای ما باید زمینه و آمادگی داشته باشد. اگر دلی پاک نباشد و زمینه وجودی من قابلیت و سزاواری نداشته باشد آن مهر و محبتی که آنهمه والاست؛ در زمینه ناقص و بیقابلیت جاگیر نمیشود. البته بزرگان میگویند این قابلیت را نیز خودشان میدهند و عنایت از سوی خودشان است که دلهای ما را نخست آماده میکنند تا جایگاه مهر و محبتشان شود و... خلاصه ما هرچه داریم از کرم آنها داریم. مبادا خودمان در اوج مداحی یا عزاداری یا دم زدن از اهل بیت و فاطمه زهرا(س) به خودمان بگیریم و این توفیقات و پیروزیها را به خودمان نسبت دهیم! خدا نکند! این غرور را شیطان میاندازد تا ما را از راه ببرد و گمراهمان کند. گاهی این را از خودمان میبینیم در حالی که این مجالس و آیند و روندها از خود اهلبیت است و خودشان عطا میکنند. ما باید خاکسار باشیم و بدانیم و باور کنیم که اینها از الطاف خودشان بهویژه حضرت زهرا(س) است، مادر هستی و خلقت است. همه هرچه دارند از فاطمه زهرا(س) دارند.جایی که عقل کل، خلاصه خلقت، خاتمالانبیا وقتی فاطمه را میبیند با تمام قامت در برابرشان قیام کرده برمیخیزد، دست فاطمه را میبوسد...این خیلی مهم است. چنین پدری با آن مقام دست دخترش را میبوسد فقط محبتی پدرانه نیست، نشانگر این است که فاطمه زهرا(س) جلالت و عظمتی والا و بزرگ دارد.
آقای سازگار در این فضا چه خوب گفته: دختران در همهجا دست پدر میبوسند / تو که هستی که زند بوسه به دستت پدرت / تو که هستی که به فرمان خداوند مجید/ قد به تعظیم برافراشته خیرالبشرت...
هرجا که حضرت فاطمه زهرا بر پدر وارد میشد، رسول گرامی اسلام به تمام قامت در برابرشان برمیخاست و سر و روی و دستشان را میبوسید و میفرمود: فداها ابوها... بنابر این به ما خیلی لطف شده که عنایت کردند تا دم از حضرت زهرا(س) بزنیم انشاءا... پیرو واقعی فاطمه زهرا(س) باشیم وهدفی را بتوانیم دنبال کنیم که صدیقه کبری برای آن هدف، جان و هستیشان را و محسنشان را دادند. آن هدف همانا دفاع از امام و حجت خدا و امام زمان خودشان بود. انشاءا... ما نیز بتوانیم مدافع امام زمان خودمان باشیم و در راه آن حضرت گام برداریم و در راه هدف فاطمی باشیم.
این نکته را باز بفرمایید که توفیق یقظه و توسل و رهروی اهل بیت را با خویشکاری و کوشایی میتوان بهدست آورد و نباید فکر کنیم توفیق به گونهای است که ما فقط منفعل و دریافتکنندهایم و رایگان از آسمان میبارد و مجبور و منفعل نیستیم؛ بدون پژوهش و اندیشگری و کوشش ما رهروان، چنین پیروزیهایی شدنی نیست!؟
البته خیلیها بودند که در این مسیر متحول شدند و توی خط نبودند اما عنایت حضرت زهرا(س) و اهل بیت آنها را به روشنایی کشاند و متصلشان کرد. خاطرههایی در این باره هست اما از این رخداد، رساتر نمیتوان یادکرد که برگردیم به زمان امام حسین سالار شهیدان؛ که حر ریاحی جزو لشکر عمرسعد بود و بر امام حسین ع راه را گرفت که باید تسلیم شوی! این حر با این همه سختگیری بر امام(ع) به جایی رساند که حضرت به او فرمود قتلتک امک، مادرت به عزایت بنشیند! بر من راه میبندی! ببینید در وجود حر، آن نورانیت و قابلیت فیضپذیری بود که اگر نبود مانند لشکریان که بهخاطر لقمههای حرام و شراب و آلودهدامنی، قابلیتشان در عوارض گناه دفن شده بود. زیرا حر گفت اگر غیر از شما، کسی نام مادرم را برده بود پاسخش را میدادم اما چون مادر شما دختر پیامبر است هرگز به ساحت ایشان درشتی و بیادبی روا نمیدارم!
او قابلیت و پذیرش نورانیت را داشت با این که به جنگ اهلبیت و آلا... آمده بود. و به پافشاری دشمنانه نپرداخت و بزرگان میگویند همین ادبورزی حر بود که باعث رستگاری و نجاتش شد و روز عاشورا متحول شد. به گونهای که بدنش به لرزه افتاد و گفت خودم را میانه برگزیدن بهشت و دوزخ میبینم و به خدا سوگند که جز بهشت را برنمیگزینم! ببینید! امام حسین(ع) با یک نگاه با حر ریاحی چه کرد!
تحلیل بفرمایید چنین معارفی را مثلا شیخ اکبر دارد که هر عارفی به جایی در خداشناسی رسیده بهواسطه فیضبخشی نور فاطمه زهرا بوده؟
بله. همینگونه است زیرا ایشان مادر هستی است. در حدیث کساء که جبرئیل از گوهر آن پنج نور مقدس آگاه شود و از خدا میپرسد که چگونه کسانیاند؟ خداوند آن بزرگان را با نام فاطمه معرفی میکند: هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها؛ کسانی که در زیر کسا هستند فاطمه است و پدرشان و همسر ایشان و فرزندان فاطمه! خلقت بر مدار حضرت زهرا(س) دایر است یعنی اگر فاطمه نبود لولاک لما خلقت الافلاک که در ادامه داریم اگر علی مرتضی نبود تو را نمیآفریدم ای محمد و اگر فاطمه نبود هر دو شما را نمیآفریدم. پس هرچه هست و هرچه داریم از برکت وجود فاطمی است. مرحوم صغیر اصفهانی زیبا سروده: کاف و نون کافش کاف کرم فاطمه بود / نون آن حرفش حرف از نعم فاطمه بود / نفخه روح در آدم ز دم فاطمه بود / گل آدم ز تراب قدم فاطمه بود / ورنه آدمشدنش تا به ابد بود محال!
انشاا... بتوانیم نوکر خوبی باشیم و پیرو راستین فاطمه و رهرو راستین و پویای راه فاطمه.
به شما رشک میبرم به دلیل اینهمه بزرگانی که به شما عنایت داشتند، آیات عظام حقشناس، آقامجتبی تهرانی، مجتهدی و... از این خرمنها خوشهچینی کردید. ما را مهمان روشنگریهایی از ایشان میکنید؟
خدا رحمتشان کند من که ناقابلم و چیزی ندارم اما خدا را سپاس که در خدمت بزرگان و عزیزانی بودم که از ۱۶ ـــ ۱۵ سالگی در تربیت من موثر بودند. حدود ۴۰ سال در خدمت حاج آقا مجتبی تهرانی بودم در جلسات اخلاق و فقه و اصول ایشان؛ این بزرگان به ما بسیاری معارف را آموختند. امیدواریم بتوانیم عمل کنیم. وقتی برای نخستین بار خدمت آقای حقشناس رسیدم به من با این سفارش، آغاز سخن کردند که باید درس اخلاق بخوانی! غیر از درس حوزوی؛ و توصیه کردند آقایی زیر نظرشان از کتاب معراجالسعاده مرحوم نراقی روزانه درس اخلاق میگفت. زیرا نیازمندیم و جامعه و مخصوصا جوانان نیاز دارند و باید بدانند ابتدا بایستی از صفاتی خود را بپیرایند که سد و مانع اوج گرفتنشان است و سپس که آیینه دلشان صاف شد عکس یار در آن نمایان میشود. حاجآقا حقشناس همچنین فرمودند جوان باید نماز جماعت داشته باشد و باید زیارت عاشورا و شببیداری برای نیایش داشته باشد یعنی بدون اینها نمیتوانیم پرواز کنیم. آیت ا... حقشناس میفرمودند هرگاه در کارهایم گرهی میافتد، ختم زیارت عاشورا میگیرم و یکبار به من سفارش کردند که شما نیز برایم ختم زیارت عاشورا بگیر! و بالاتر از این فرمودند که هرگاه نیاز و حاجتی دارم به شیرخواره امام حسین متوسل میشوم و عرض نیاز میکنم و گاهگداری به من میفرمودند در مسجد تا پنج شب مجلس توسل به حضرت علیاصغر رضیع برگزار شود.اینها کسانی هستند که در اخلاق و معرفت و عرفان شاخص هستند و ما باید در همین مسیر گام برداریم و چنانچه خواهان سیر الیا... هستیم باید از راه اهل بیت برویم. این مسیر از احترام و پاسداشت مادر، پدر و اخلاقیات آغاز میشود ... نخستین وظیفه همین است و امام حسین از اینجا به ما نگاه میکند.جوانان ما خوبند و این عزاداریها و مجالس خوب است اما همه که این نیست باید در این مجالس معرفت و معارف اهل بیت معرفی و روشن شود تا یک جوان بداند چگونه باید رفتار کند. بدون معرفت که چیزی را از ما نمیپسندند و نمیخرند. بدون معرفت و بدون شعور که هر عبادتی انجام بدهیم و هرچه گریه کنیم هیچ تاثیری ندارد. گریه با شعور و معرفت اثربخش است و ما را میسازد. گریه با شناخت معارف اهل بیت است که ما را پرواز میدهد و به اوج میبرد. در مجالس فقط عزاداری نباشد و باید سخنران و ترویج معارف باشد مثلا بدون شناخت هدف حضرت زهرا(س) و چرایی جانفشانیاش برای امام علی که نمیتوان دم از عزاداری و اشک و آه زد.
با این سخنتان درباره برگزاری جلسات و سخنرانی و نشر معارف به یاد روضههای خانگی افتادم و اهمیتشان در تربیت و پرورش بنیادین بهویژه کودک و نوجوان که این کمینه بسیار از این مجالس بهره بردهاند؟!
وظیفه والدین و بزرگترهاست که چنین جلساتی برگزار کنند. در منزل ما از بچگی روضه برپا بود جلسه از پنج صبح آغاز میشد. جلسه زنانه و مردانه بود. از همان کودکی چه فاطمیه چه سر هر ماه، روضه خانگی داشتیم که ما را با معارف اهل بیت از این رهگذر آشنا و آموخته کردند. با این روضهها ما را پرورش دادند. وظیفه مادر و پدرهاست که فاطمه و امام حسین را به خانهشان بیاورند. اگر جوانان ما رفیق هیاتی نداشته باشند به دام گرگها و.. میافتند. باید الان دور این جوانان بگردیم که در تعداد پرشمار به جلسات و هیاتها میآیند که زیر خیمه امام حسین آمده است چنین کاری بسیار ارزشمند است. باید از روضه خانگی آغاز کنیم و با معارف حقه آشنا شویم که فرزندان ما با اهل بیت خوگر شوند. همین جوانها به علامه طباطباییها و حقشناسها تبدیل میشوند.
از چندوچون رویکردتان به نشر معارف اهل بیت و پاسداشت برگزاریهای مجلسشان میگویید؟
خدمت آیتا... حقشناس هر سه وعده نماز جماعتها را در مسجد امینالدوله برگزار میکردیم. بعد به گونهای شد که تحولی را در خودم احساس کردم و دیگر همه کارها وکسب و بازار رامنحصر به تحصیل درسهای حوزوی کردم. از همانجا نیز مداحی را در خدمت ایشان آغاز کردم و بهویژه در محضر حاج آیتا..آقامجتبی تهرانی که درمجالسشان همیشه مداحی میکردم و خیلی به من لطف داشتند.حتی زمانی که به پاس جوانان مشتاق قصد داشتم کار مدح را به دیگران واگذار کنم ایشان فرمودند شما باید باشی. این سعادت بود که درمجالس روضه خانگی ایشان برای بیت معظمشان من مجلسگردانی میکردم.
فرق مجلس و توسلی که شما در محضر بزرگان و علما مانند مقام معظم رهبری برگزار میکنید با مجلسی که برای من عام دارید در چیست؟
باید به آداب و اصول مداحی واقف بود و در گزینش شعر بهویژه در محضر بزرگان توجه ویژه داشت. باید معارف اهلبیت بیان شود و حتی مقتلی که خوانده میشود علاوه بر اعتبار متن، گزینش آن چهره و شخصیت مذهبی نیز مهم است مثلا حضرت آقا دقت نظر خاصی مبذول میفرمایند و از من پرسیدند این شعری که خواندید از چه کسی بود...دقت داشتند حتی به کلماتی که ما بر زبان میآوردیم.
از سفارشهای همیشگی شما؟
مهمتر از همه برای مداحان که همه جا تاکید کردم این که نخستین مرحله در مداحی اخلاص است و نباید برای مردم و مخاطب باشد بلکه فقط باید خدا را در نظر بگیرد. بارها گفتم که هرجا برای غیرخدا و غیر امام حسین(ع) خواندم واقعا ضرر کردم. ما باید «من» را کنار بگذاریم و اهل بیت را به مردم معرفی کنیم نه خودمان را!
مکرر سفارش کردهام جوانی که میخواهد در مسیر مداحی باشد باید اخلاص داشته و استاد مداحی و استاد اخلاق دیده باشد تا از این فیض محروم نباشد. زیرا این دو، یعنی استادان اخلاق و مداحی مانند دو بال میتواند مداح را به اوج پرواز دهد.مطالعه در حالات و رفتارهای بزرگان علاوه بر تاثیر در تحولافزایی خواننده مجالس اهل بیت در مخاطبانش نیز تحولآفرین است.
نگاه رهرو فاطمه(س) به مظلومان فلسطین و لبنان
باید بکوشیم و بدانیم و بیندیشیم که هدف از قیام حضرت زهرا(س) و قیام امام حسین(ع) و سیره علمی ائمه چه بوده؟ ایستادگیشان در برابر ظالم عصر خود به چه منظور و هدفی بوده و مقاومتشان در برابر ظلم ضمن یاری امام علی(ع) را باید ادراک کنیم. ما نیز باید مدافع امام زمان خودمان باشیم. همانگونه که حضرت زهرا(س) برای امام زمانش جانفشانی کرد ما نیز از صرف هیچ امکاناتی دریغ نکنیم. پنهان بودن مدفن ایشان نیز نشانگر ستمستیزی ایشان است. در هر عصری ظالمی هست و ما نیز با شناخت اهل بیت و پیروی از ولی فقیه و فقهایی که پس از ائمه صاحب دستورند، باید به آنها رجوع کنیم و مدافعشان باشیم و رهرو راهشان باشیم. در این دوران حمایت از اهل بیت همانا دستورپذیری از ولی فقیه و مراجع است و در مقابل ظلم باید ایستادگی کنیم. و مظلومان عالم مانند شیعیان لبنان و مظلومان غزه و فلسطین در این دوره از ستمگران چه میکشند! اگر کسی در این میان ساکت بنشیند مسئول است! بدون اهتمام در امر مسلمانانی که اینگونه گرفتارند، نمیتوان مدعی مسلمانی شد. باید با دست و دل و زبان از آنها حمایت کرد و از یزیدیان زمان نیز به هر نحو بیزاری جست. باید به گونهای رفتار کنیم که بتوانیم بگوییم ما حامی ولایتیم. انشاءا... خدا این نعمت ولایت و تولی و تبری را از ما نگیرد!.