کارشناسان و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که تغییر قدرت در سوریه میتواند تغییرات اساسی در این کشور را بهدنبال داشته باشد و چندین سناریو دراینباره متصور است.اکنون محمد غازی الجلالی، نخستوزیر سوریه، آمادگی خود را برای انتقال قدرت در این کشور به شیوهای مسالمتآمیز اعلام کرده است.
تحولات احتمالی
اما این سناریوها به چه شکل است؟ اولین سناریوی تحولات احتمالی در سوریه پس از سرنگونی دولت بشار اسد، ایجاد یک جمهوری دموکراتیک سوریه با ائتلافی از مخالفان، جناحها و ایدئولوژیهای مختلف است.
برکان توتار، تحلیلگر سیاسی ترکیه در اینباره گفت: اگرچه چنین گزینهای بهسختی قابل تحقق است اما از سوی ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای اروپایی حمایت خواهد شد، زیرا به حفظ تمامیت ارضی سوریه کمک میکند.
قدرتگیری تندروها
اگرچه محمد الجولانی، رهبر هیأت تحریرالشام با هدف جلوگیری از فروپاشی ساختار بروکراتیک و افزایش هرجومرج در سوریه اعلام کرد که نخستوزیر سوریه مدیریت نهادهای مختلف راتازمان انتقال رسمی قدرت در دست خواهد داشت اما بهدلایل مختلف، پذیرش این موضوع که با چنین اقدامی میشود ازتوسعه ناامنی در سوریه جلوگیری کرد، بسیار سادهانگارانه است.
بهگفته برکان توتار، سناریوی دوم یعنی تشکیل حکومت اسلامی سوریه ممکن است با قدرتگیری هواداران القاعده و تندروها همراه باشد. در این سناریو نمایندگان هیأت تحریرالشام ستون فقرات حکومت جدید را تشکیل داده و سوریه توسط نمایندگان تندروی سلفی اداره خواهد شد اما با اسرائیل یا آمریکا دشمنی نخواهد داشت.
طرفداران این سناریو معتقدند که یک دولت ضدشیعه تحت حمایت اسرائیل با تمرکز بر ضدیت با ایران در سوریه مستقر شود که براساس آن، مانع از فعالیت حزبا... و محرومکردن آن از پشتیبانی لجستیکی و نظامی تهران شود. این شرایط با از دست رفتن کنترل دولت مرکزی سوریه بر مناطق استراتژیک شمالی میتواند کریدور ارتباطی اضلاع مقاومت از ایران به لبنان و دسترسی کشورمان به دریای مدیترانه را با چالش مواجه کند که این مسأله تأثیر مستقیمی بر منافع راهبردی کشورمان در منطقه خواهد داشت.در این شرایط بسیاری بر این باورند که ممکن است باردیگر جنگ داخلی در سوریه دوباره شدت گیرد.بهویژه آنکه درچند سال اخیر فرسایش تدریجی ساختار نظامی و اداری نظام حاکم بر سوریه که طی سالهای اخیربهدلیل مشکلاتی ازجمله عوارض اقتصادی ناشی ازتحریمهای بینالمللی و عدم روزآمدسازی حاصل شده، موجب میشود که احتمال این سناریو افزایش یابد.اولین نتیجه شکلگیری چنین روندی در سوریه توسعه بیثباتی و ناامنی است. رخدادی که به صورت طبیعی برای هیچیک از کشورهای منطقه بهویژه همسایگان سوریه نهتنها مطلوب نیست، بلکه بسیار تهدیدزا و ناخوشایند است.
بالکانسازی
از سوی دیگر با توجه به تنوع قومیتی و مذهبی درسوریه بسیاری عقیده دارند که احتمال روی کار آمدن جمهوری فدرال روسیه تحت نظارت ورهبری آمریکا نیز ازجمله پیشبینیهایی است که میتوان درموردآینده سوریه داشت.در این شرایط احتمال داردمانندشرق اروپادر دهه۱۹۹۰ سیاست بالکانسازی درسوریه اجراشده این کشوربه دولتهای دستنشانده کوچک تقسیمشود.
کشورهای منطقه
سقوط بشار اسد میتواند در رویکرد کشورهای منطقه نسبت به یکدیگر مؤثر باشد.تحلیلگران بر این باور هستند که با سقوط دمشق، ترکیه و روسیه دچار تیرگی روابط خواهند شد، مگر آنکه روسیه در معامله با آمریکا، اسرائیل و ترکیه با حذف ایران در سوریه موافقت کند تا بار دیگر کنترل طرطوس رابه دست گیرد.درهمین حال به نظر میرسد دولت بعدی آمریکا باید توجه بیشتری به ترکیه و بهبود روابط با این کشور داشته باشد. این اظهارات به معنای دورشدن آمریکا از کردهای سوریه و احتمال خروج نیروهای آمریکا از مناطق تحت کنترل کردهاست. درهمین حال سقوط بشار اسد میتواند موجب تنها ماندن دو نیروی مقاومت، در برابر اسرائیل شود و بعید نیست اسرائیل با نقض بیش از پیش آتشبس در لبنان، بخواهد حزبا...را زیرضربه ببرد و نیزحملاتش را به غزه تقویت کند. شهیدسیدحسن نصرا...پیشترگفته بود:سقوط سوریه،یعنی محاصره مقاومت وپایان فلسطین.این رؤیای اسرائیلیهاست: سوریه بیخطر، لبنان بدون حزبا...وغزه بیحماس.اسد،هرچند دشمن اسرائیل بود اما ساختار مشخصی داشت، حالا ایجاد فضای بیثباتی در مرزهای اسرائیل سبب ظهورگروههای افراطی واحتمال گسترش نفوذ ایران ازطریق شبهنظامیان محلی خواهد شد و بر عکس تصور تلآویو، چالشهای امنیتی تازهای در انتظار رژیمصهیونیستی است.
سقوط بشار اسد موجب افزایش ناامنی در کشورهای همسایه مانند ترکیه، اردن، عراق وحتی مصرمیشود و این امر تا تغییر در موازنه قدرت میان کشورهای عربی، ایران و ترکیه، دامنهای وسیع خواهد داشت. همچنین در پی سقوط بشار اسد، کشورهای عرب منطقه ممکن است به دلایلی به سمت نزدیکی باایران حرکت کنند.
نخست، تفکرات نوعثمانیگرایانه دولت ترکیه و رقابت تاریخی آن با کشورهای عرب، نگرانیهایی جدی در میان اعراب ایجاد کرده است. کشورهای عربی تمایل ندارند که سوریه به میدان نفوذ ترکیه تبدیل شود، چرا که این امر تعادل قوا را در منطقه برهم خواهد زد.
دومین دلیل این نزدیکی، مخالفت کشورهای عربی با اخوانالمسلمین و گروههای افراطی مشابه است. این کشورها ایران را بهعنوان قدرتی ثباتآفرینتر در مقابله با این جریانها میبینند. ایران، با رویکرد ضدافراطگرایانه و روابطش با گروههای سیاسی و نظامی شیعی در منطقه، به متحدی استراتژیک برای کشورهای عربی تبدیل خواهد شد، بهویژه اگر این کشورها نگران از دستدادن کنترل در برابر گروههای سنی افراطی باشند.