رسانه‌های محفلی در تقابل با رسانه ملی

بگذارید قدری به عقب و به بیش از دو سال قبل بازگردیم که حکم دو خبرنگار صادر شد و بیانیه دو نهاد رسمی کشور، جزئیاتی از حکم آنها را مطرح کرد. درست همان زمان، صدای بسیاری از منتقدان و همکاران آنها درآمد که بر چه اساس، به بحث همکاری با کشورهای بیگانه اصرار می‌کنید؟!
بگذارید قدری به عقب و به بیش از دو سال قبل بازگردیم که حکم دو خبرنگار صادر شد و بیانیه دو نهاد رسمی کشور، جزئیاتی از حکم آنها را مطرح کرد. درست همان زمان، صدای بسیاری از منتقدان و همکاران آنها درآمد که بر چه اساس، به بحث همکاری با کشورهای بیگانه اصرار می‌کنید؟!
کد خبر: ۱۵۰۱۰۲۹
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه
 
جالب این‌جاست که این اعتراض به یک حکم رسمی بود. حالا اما اگر نام برخی روزنامه‌ها را حذف کنید و تنها مطالبش را مقابل منتقدان منصف بگذارید، به‌سختی می‌توان تشخیص داد که کدام رسانه تندرو این کلمات را نوشته اما انگار برخی از همین روزنامه‌های زنجیره‌ای، هراسی از بیان برخی کلمات ندارند و در چند‌روز گذشته تمام تمرکز خود را بر خطای یکی از شبکه‌های تلویزیونی گذاشته‌اند. همین تناقض را می‌توان در کلمات آنها هم مشاهده‌کرد. 
 
آشوب‌زایی که متهم می‌کند 
مثلا یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای که بعد از ماجرای اغتشاشات ۱۴۰۱، تمام‌قد پشت خبرنگار خطاکارش ایستاد، در سرمقاله خود به مسأله آشوب‌زایی و کژ‌کارکردی اشاره شده که درست مصداق فعالیت‌های همین رسانه زنجیره‌ای است. همین روزنامه در چند‌وقت اخیر که معاون رئیس‌جمهور، به‌دلیل سفر پرهزینه به قطب جنوب برکنار شد، تیتر جالب «خداحافظ رفیق» را در صفحه یک خود درج کرده بود. حتی در همان زمان هم برخی از همین رسانه‌ها نسبت به اما و اگرهای این برکناری، انتقاد کرده و سفر فوق را که در شرایط سخت اقتصادی عموم مردم اتفاق افتاده، عادی جلوه دادند تا پشت دولت بایستند.در ماجرای خطای اخیر، روند تولید محتوای این رسانه‌ها به شیوه دیگری بود.در این میان، روزنامه‌ای با کلماتی تند عنوان کرد که باید ریشه این خطاخشکانده شود. شاید باورش سخت باشد اما آنهایی که به ادبیات و چرخش‌های گاه‌به‌گاه این رسانه‌ها عادت دارند، این لشکرکشی برای‌شان چیز تازه‌ای نیست. جالب اینجاست که همین روزنامه در صفحه یک خود کارتونی را طراحی کرده که عملا توهین به دو مدیر رسانه‌ملی است و اگر قرار باشد به شیوه‌ای که خودشان می‌گویند برخورد شده و اشتباه در نطفه خشکانده شود، [این روزنامه] دیگر نباید روی انتشار به‌خود ببیند. این مسأله را در روزنامه‌های دیگر هم می‌توان مشاهده کرد. یکی دیگر از روزنامه‌های همین طیف در یادداشت صفحه آخر خود با اشاره به لزوم اصلاح از آنتن، صداوسیما را به نانوایی تشبیه کرده که نان دلخواه خود را می‌پزد. جالب اینجاست که همین روزنامه‌ها کمی قبل و در زمان پخش «پایتخت»، اذعان به رکوردشکنی رسانه‌ملی کرده و گفته بودند که مسیر بهتری پیش‌ روی این سازمان قرار گرفته‌است. 
 
اتهام‌های عجیب 
روزنامه دیگری هم که شاید اگر پیش از این نامش به زبان می‌آمد، به‌سختی د‌رخاطر مخاطبان می‌ماند، حالا خطای اخیر را دستمایه‌ای برای دیده‌شدن خود کرده و با جملاتی که پایه آماری درستی ندارد، به از‌دست‌رفتن مخاطبان صداوسیما اشاره کرده. رسانه دیگری هم بدون رعایت اصول نقد، به‌صراحت نوشته که برخی خطاها ناشی از منابع انسانی است که اتوبوسی به این نهاد آمده‌اند. جالب این‌جاست که همین رسانه خود از روزنامه‌های ارگانی است که هر‌بار تیم مدیریت آن تغییر می‌کند، با تغییرات اتوبوسی همراه می‌شود. در این میان برخی سایت‌های خبری هم برای جا‌نماندن از خیل بزرگ نفرت‌پراکنان، اقدام به مصاحبه و انتشار یادداشت کردند تا به اعتقاد خود این را بگویند که صداوسیما نتوانسته صدای مردم باشد. بخش زیادی از این سایت‌ها و روزنامه‌های جریان‌های خاص، پیش از این نیز بارها شانس خود را برای کنار‌زدن تیم فعلی رسانه‌ملی آزموده بودند تا بتوانند طیف فکری خود را بر برنامه‌سازی در یک رسانه سراسری غالب کنند. 
 
پرونده‌سازی به‌شیوه غیرحرفه‌ای 
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، پرونده‌سازی و تحلیل‌هایی است که طی یک خط فکری و به‌شکل منسجم، روانه صفحات این روزنامه‌ها یا سایت‌های خبری شده.
سؤال این‌جاست که اگر قرار بود توجهی به این خطای برنامه فوق نشود، خود مدیران برای پیگیری آن دست‌به‌کار نمی‌شدند. در این میان، دمیدن در آتش نفاق که خط اصلی مد‌نظر رسانه‌های معاند است، بیشتر از قبل از طریق همین رسانه‌های زنجیره‌ای دنبال می‌شود. در شرایطی که خود تلویزیون اقدام به برگزاری میزگرد برای بررسی این خطا و پاسخ به مخاطبان کرده، سایت‌های خبری هنوز هم با خط فکری تند خود به‌دنبال پیدا‌کردن مقصر و مرتبط‌کردن آن با خط فکری مخالف خود هستند. برای نمونه، گزارش صفحات یک روزنامه‌های این چند‌روز و صد البته چند وقت اخیر را می‌توان مصداقی برای این واقعه دانست. 
 
وقت یک اتحاد 
البته روال فعلی، روند تازه‌ای برای این رسانه‌ها نیست. پیش از این نیز در موارد بسیاری، انگشت اتهام خود را به‌سمت سازمان صداوسیما می‌گرفتند تا افکار عمومی و مخاطبان خود را از توجه به مسائلی که طیف فکری خودشان مسئولش بود، منحرف‌کنند.در این میان، نگاهی به نحوه واکنش رسانه‌ملی و مدیران آن، نشان از یک اقدام به‌موقع است که می‌توانست به‌شیوه متفاوت و مخربی رقم بخورد اما با همین اقدام و پیگیری، توانست از یک اختلاف بزرگ جلوگیری کند. اگر قرار است آن‌طور که برخی از این رسانه‌ها از اتحاد و وحدت می‌گویند رفتار شود، الان وقت آن است که رسانه‌های غیر همسو با انقلاب، قدری از سر انصاف صحبت کنند و برای همین اتحاد دست‌به‌کار شوند. گوشه‌ای نشستن و وا‌اسفا سر‌دادن، کار ساده‌ای است که به‌طور قطع کمکی به این اتحاد نخواهد کرد. 
 
در مسیر وحدت 
الان وقت آن رسیده که به‌قول یکی از منتقدان، «هیزم‌بیار» نباشیم و به آرام‌کردن فضا کمک کنیم. ناگفته پیداست اگر آشوبی به‌واسطه تحریک یک جریان خاص و در پی خطای اخیر صورت گیرد، دود آن به چشم همه خواهد رفت و دیگر تفاوتی نخواهد داشت باور و چه طیف سیاسی‌ای، هیزم لازم برای این آتش را فراهم کرده است. آنچه از واکنش‌های رسانه‌ملی نیز برمی‌آید، همگی این صحبت‌ها در راستای آرام‌کردن جامعه و در تداوم خط سیری بوده که رسانه‌ملی همیشه برای وحدت مذاهب اسلامی در‌پیش‌ گرفته‌بوده است. نمونه آن را در برنامه‌هایی مثل «محفل‌» به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد که چطور مهمانان مختلف برنامه، نسبت به این وحدت تاکید کرده و توانستند از مصادیق آن باشند. ناگفته پیداست که خط فکری رهبر معظم انقلاب نیز، حفظ همین وحدت است چرا که نماز ایشان بر پیکر شهید هنیه و لزوم توجه به بحث فلسطین که هر دو مورد از مذاهب متفاوت فکری با اکثریت جمهوری اسلامی هستند، دال بر حفظ همین سیر وحدت است. اگر آن‌طور که بسیاری از خطوط فکری رسانه‌های منتقد سازمان صداوسیما تصور می‌کنند، قرار است در مسیر آرا و تفکرات رهبر انقلاب قدمی برداشته شود، به‌طور قطع حالا وقت آن است و باید دست رسانه‌ملی را در جبران خطایی که خود مسئولان این رسانه در پی پیگیری و جبران آن هستند، فشرد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها