همزمان، «جیدی ونس» معاون رئیسجمهور آمریکا نیز از احتمال سفر خود به فلسطین اشغالی خبر داده تا واشنگتن از نزدیک بر تحولات نظارت کند. کارشناسان بر این باورند که دولت ترامپ میکوشد بازیهای سیاسی داخلی تلآویو را در راستای احیای پیمان ابراهیم و بازسازی محور سازش مدیریت کند اما تحولات میدانی نشان میدهد که محور مقاومت، معادلات آمریکا و رژیمصهیونیستی را بههم زده و ابتکار عمل در منطقه را به دست گرفته است؛ موضوعی که نگرانکنندهترین سناریو برای واشنگتن و تلآویو ارزیابی میشود.
تثبیت آتشبس به سود نتانیاهو
بهاعتقاد منابع آناتولی یکی از اهداف اصلی سفر فرستادگان کاخسفید، پیگیری اجرای مرحله دوم توافق آتشبس در غزه و تضمین ادامه پایدار آن است. ملاقات با نتانیاهو فرصت میدهد تا واشنگتن با تضمینگرفتن از تلآویو در مورد خروج گامبهگام نیروها و تشکیل هیات ناظر چندملیتی برای غزه، ساختار اجرا را تثبیت کند. درهمین راستا، هدف دیگر، تسریع آزادسازی کامل اسرای زندانی و بازپسگیری اجساد ساکنان صهیونی از سوی حماس است که در متن مذاکرات آتشبس گنجانده شده. درهمین راستا، نیویورکتایمز درگزارشی خاطرنشان کرد: «هدف بعدی، مهندسی مجددوضعیت نوارغزه بهسمت تحتحاکمیت ساختار امن وغیرنظامی تحت نظارت بینالمللی است؛ بهطوری که آن را از نفوذ حماس پاک کرده و سازوکارهای سلطه ترامپ را فعال کند» که البته این موضوع بدون مشارکت رژیم صهیونیستی، شورای اعراب و بازیگران بینالمللی میسر نیست.همزمان، بهنقل از واشنگتنپست، پیام آمریکا به تلآویو این است که اگر میخواهد در معادلات منطقه بهعنوان همپیمان بازی کند، باید وضعیت زندگی فلسطینیان صرفا روی کاغذ بهبود یابد و پروژه اقتصادی - امنیتی «ادغام اسرائیل در منطقه» را بپذیرد.
سودای مهار محور مقاومت
درواقع ترامپ با اعزام «جرد کوشنر» و «استیو ویتکاف» به تلآویو در عمل دنبال تعیین تکلیف غزه بهعنوان ستون مرکزی طرح مهار «محور مقاومت» در منطقه است؛ هدفی فراتر ازآتشبس مقطعی که شامل طراحی ساختار حاکمیتی جدید، فرآیندهای بازسازی و حذف جای پای حماس است. بهنقل از رویترز، این رویکرد که بخشی از «طرح ۲۰ بندی» واشنگتن توصیف شده، بیش از حفظ جان و مال شهروندان فلسطینی به منافع امنیتی و استراتژیک رژیمصهیونیستی و مهار نفوذ ایران معطوف است. در راستای همین روند، گاردین اعتقاد دارد که پروسه مطلوب آمریکا روی زمین با خشونت و ممانعت از کمک انسانی همراه بوده و حتی در بحبوحه آتشبس گزارشهایی از حملات و موانع در رساندن کمک وجود دارد؛ این نشان میدهد اولویت سیاست واشنگتن نه تضمین مصونیت غیرنظامیان بلکه اجرای نقشه سیاسی است. تحرک مداوم دیپلماتیک واشنگتن برای تثبیت سازوکار «غیرنظامیسازی» و نظارت بینالمللی در واقع ابزار فشار برای تسلیم سیاسی و کاهش ظرفیت مقاومت بهشمار میرود.
ناظران مستقل و نهادهای پیگیری حقوقی و رسانههای منتقد نیز هشدار دادهاند که با حمایت بیچونوچرای آمریکا از اقدامات تلآویو، عملا فضای بیپاسخی برای اعمال خشونت علیه فلسطینیان فراهم آمده و توجه به بازسازی و انسانگرایی تاکتیکی و شرطی شده است تا صرفا منافع مطلوب کاخسفید را در منطقه غربآسیا تامین کند.
پروژه خلع سلاح انگلیسی
درحاشیه نشست دیروز، یکی از مباحث مطرحشده، چگونگی وادارکردن مقاومت اسلامی به واگذاری سلاح بوده است. باتوجه اینکه جنبش حماس با واگذاری سلاح مقاومت به نظامیان رژیمصهیونیستی مخالفت کرده، ذینفعان پیشبرد روند آتشبس مطلوب کاخسفید با ارائه طرحهای خلعسلاح نرم بهدنبال تحقق اهداف تلآویو هستند. مطابق این پروژه، اکونومیست در گزارشی تصریح کرد: «بریتانیا با استناد به تجربه خلع سلاح در ایرلند شمالی پیشنهاد کرده راه میانهای پیدا و عرضه کند؛ شبهنظامیان حماس میتوانند آموزش ببینند و در نیروی پلیس جدید ادغام شوند و همانطور که ارتش جمهوریخواه ایرلند و حزب سینفین مسیر خود را تغییر دادند، حماس نیز باید خود را بهعنوان یک حزب سیاسی تازه بازتعریف کند.» علیرغم تلاشهای غرب، حماس خلع سلاح نخواهد شد زیرا اصرار دارد کنترل امنیتی نوار غزه را همچنان در دست داشته باشد و نمیپذیرد سلاحهای خود را به طرفی واگذار کند که هیچ ضمانتی برای استقلال و هویت مقاومت فلسطینی نمیبیند. بهنقل از شرقالاوسط، همچنین این جنبش خلع سلاح را مغایر با منشور و هدف ضدصهیونیستی خود میداند. در نتیجه، نیت واشنگتن و تلآویو در اجرای طرح خلع سلاح و انتقال حاکمیت غزه، با مقاومت فعال حماس برای حفظ موقعیت رهبری نوارغزه تقابل آشکار دارند.
حماس تمامناشدنی
باوجود تلاشهای ویتکاف و کوشنر جهت انهدام جنبش مقاومت اسلامی، حماس ریشههای عمیق دربافت اجتماعی و مقاومت مردم فلسطین دارد و توانسته با حضور میدانی و خدمات اجتماعی، اعتماد و حمایت گسترده شهروندان غزه را جلب کند. این جنبش نه تنها یک نیروی نظامی بلکه نماد پایداری و مقاومت علیه اشغالگری است و مردم با حضور خود در صحنه، پشتوانهای محکم برای آن فراهم میکنند. ساکنان غزه با حمایت مستمر از حماس نشان دادهاند که هیچ فشار خارجی و برنامهای برای تضعیف این جنبش قادر به شکست آن نخواهدبود.تجربیات تاریخی مقاومت فلسطین وهمبستگی مردمی،حماس رادرمقابله با طرحهای خارجی برای خلع سلاح یا محدودسازی فعالیتهایش مصون ساخته و مسیر پایداری و حفظ هویت ملی را برای آن هموار میکند.
نمایندگان راستین آحاد فلسطینی
با وجود کارزارهای رسانهای و تبلیغات منفی، حمایت مردمی از حماس همچنان پایدار مانده و نشان میدهد این جنبش ریشه عمیقی در جامعه فلسطین دارد. حماس نهتنها بهعنوان نیروی سیاسی، بلکه بهعنوان نماد مقاومت و دفاع از حقوق مردم شناخته میشود.تلاشهای دشمنان محورمقاومت برای تحریف واقعیت و زیرسؤال بردن مشروعیت حماس، نتوانسته خللی در مشروعیت این جنبش ایجاد کند و تجربه انتخابات ۲۰۰۶ همچنان گواهی بر اراده مردم فلسطین در حمایت از نمایندگان خود است. این حمایت مردمی، حماس را در مواجهه با فشارهای خارجی و طرحهای خلع سلاح و محدودسازی فعالیتها مصون نگاه داشته و ابتکار عمل را در دست جنبش و مردم قرار میدهد.