دکتر رضا قراخانلو که سالها برای طرح جامع ورزش تلاش کرد تا با اجرای آن تحولی اساسی در ورزش کشور ایجاد کند از اینکه این طرح خاک میخورد بسیار گلهمند است.
البته او و همکاران دانشگاهی اش هیچ وقت ناامید نیستند و راه خود را ادامه میدهند تا شاید روزی فرهنگ ورزش کشور به سمت و سویی برود که مباحث علمی را سر لوحه کار خود قرار دهد.
این استاد دانشگاه که خود روزگاری در زمینهای فوتبال بهدنبال توپ میدوید و سابقه بازی در تیمهای نوجوانان و جوانان ایران و جوانان پرسپولیس و تیمهای باشگاه سرباز و راه آهن را در کارنامه دارد در گفتوگویی مفصل با «جامجم» از حال و روز ورزش کشور و نیز فعالیتهای انجمن علمی تربیت بدنی وزارتعلوم سخن به میان آورده است.
برای خیلیها انجمن علمی تربیت بدنی وزارت علوم هنوز شناخته شده نیست.
در وزارت علوم برای رشتههای مختلف مثل شیمی، فیزیک و.. از جمله تربیت بدنی یک انجمن داریم که مرجع علمی آن بخش محسوب میشود. این چهارمین دوره فعالیتهای انجمن است که شروع شده و بنده بهعنوان عضو هیات موسس آن حضور دارم. این انجمن با رایگیری اعضای هیات علمی دانشگاهها و دانشجویان مقاطع دکتری، انتخابات را برگزار میکند که بنده به عنوان رئیس هیات مدیره انتخاب شدهام.
وجود چنین انجمنی چقدر میتواند در عمل بر ورزش کشور تاثیرگذار باشد؟
اینکه ما بخواهیم راجع به وضع ورزش کشور صحبت کنیم خود یک مساله است. آنچه در دنیا وجود دارد این است که ورزش علمی بوده و با برنامههای کارشناسان و افراد تحصیلکرده پیش میرود. انجمن علمی تربیت بدنی هم میتواند در تدوین برنامه آموزشی، نشریات علمی و تربیت نیروهای تحصیلکرده در دانشگاه فعال باشد. ما دانشجویان تربیت بدنی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری داریم که پس از فارغالتحصیلی میتوان نقش حمایتی برای آنها ایفا کرد، اما بعد دیگر این انجمن را چنین میتوان عنوان کرد که مرجع علمی ورزش قلمداد میشود. در آموزش و پرورش، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هر اتفاقی که رخ میدهد این انجمن از نظر سیاسی ورود نمیکند، ولی از جایگاه علمی وارد میشود.
آیا در این مدت تعاملی بین شما و آنها به وجود آمده و اصولا چه برنامههایی مدنظر شماست؟
اولا یک کار مهم، ایجاد سازمان نظام ورزش است مثل سازمان نظام پزشکی. این که پزشکان کدام کار را انجام دهند و کدام کار خلاف است یا حتی گرفتن مجوز برای یک مطب در حیطه اختیارات نظام پزشکی است خیلی خوب بوده و در بخش مهندسی هم نظام مهندسی را داریم، اما در ورزش از این نظام خبری نیست. این که چه کسی باید باشگاهداری کند و کدام فرد شرایط این کار را ندارد یا اصلا خانواده ورزش شامل چه کسانی میشود، این کار خیلی مهم است. همین حالا افرادی را میبینیم که دکانهایی زدهاند و مکملهایی میفروشند که زندگی مردم را به خطر انداخته است یا در هر جایی باشگاهی میزنند و حتی به مردم برنامه هم میدهند.
برای وزیر بعدی ورزش چه برنامههایی دارید؟
ما از پیش از انتخابات عنوان کردیم هرکسی را که تائید شد، دعوت میکنیم تا برنامه هایش را برای آینده ورزش بررسی کنیم. باید بپرسیم آیا برنامههای سنگینی برای ورزش در دولت یازدهم دارد؟ باید دید ورزش در دولت یازدهم چه جایگاهی دارد. ما بعد از مشخص شدن رئیسجمهور هم در جلسهای که داشتیم مطرح کردیم یک برنامه کلی را برای رئیسجمهور منتخب بفرستیم که به نظر ما اگر ورزش قرار است خوب پیش برود، باید در این مسیر قرار گیرد.
موضوعی که در این شرایط مطرح میشود به تداخل احتمالی برنامههای انجمن علمی با پژوهشگاه تربیت بدنی باز میگردد؟
نه، تداخلی ایجاد نمیشود. پژوهشگاه یک مرکز پژوهشی است که خودم بنیانگذار آن بودم و به مدت سه سال نیز ریاست آن را به عهده داشتم. آنجا کار خاص خود را انجام میدهند، البته شاید هم در ظاهر شبیه هم باشد. آنجا در واقع مثل دانشگاه است.
برگردیم به اوضاع ورزش کشور، ارزیابی شما از شرایط کلی ورزش کشور چیست؟
اگر بخواهیم خیلی کوتاه در اینباره صحبت کنیم باید بگویم تلاشهای زیادی در ورزش کشورصورت گرفته و مربیان و ورزشکاران هم تلاش خود را در رشتههای مختلف میکنند. حتی در یک سطح دیگر بسیاری از معلمان ورزش هم در تلاش هستند. چرخ ورزش کشور در حال گردش است و رو به جلو میرود. این همه مربیان همگانی را در بوستانها و پارکها ببینید، حتی کلینیکهای ورزشی را هم ببینید. منظور از ورزش فقط استقلال و پرسپولیس نیست. گاهی تا حرف از ورزش میآید برخیها تصور میکنند باید راجع به استقلال و پرسپولیس صحبت کرد. این یکی از بدبختیهای ماست که وقتی حرف از ورزش به میان میآوریم عدهای میگویند پرسپولیس چند تا زده یا استقلال چه کار کرده است. به خاطر همین است که برنامههای مدون به اجرا گذاشته نمیشود. بنده دانشگاهی هستم و شما رسانه ای، اما آیا میتوانیم ارزیابی دقیقی از اوضاع ورزش کشورداشته باشیم. این خیلی آسان نیست. مثلا در ساخت و سازها آیا مشخص بود از کجا باید شروع میکردیم و به کجا میرسیدیم؟ همین حالا چند 10هزار میلیارد تومان نیاز است تا پروژههای نیمه کاره را تمام کنیم. این آیا خوب است یا نه؟ ورزش از نظر مدیریت که یک نقطه اساسی است منفی محسوب میشود. در واقع ورزش بدون برنامه مدون در حال گذران حیات است و از لحاظ اخلاق و فرهنگ هم باید بگویم خوب عمل نکردهایم. در فوتبال بویژه بحث پول، خیلی پر رنگ تر از حد معمول شده است. این که پول زیادی در فوتبال هزینه میشود یک موضوع طبیعی است ولی نه تا این حد که در جایگاه خاص و محدودی باشد.
شما موضوع مدیریتی را که در بخشهای مختلف ورزش وجود دارد، میپسندید؟
ما با مساله بیثباتی مدیریتها در ورزش مواجه هستیم. در ورزش این بحثها مطرح است که خیلی سریع و کوتاه مدت میتوان با یکسری برنامه پیشرفت کرد، ولی مفهوم توسعه پایدار در ورزش با این برنامهها محقق نمیشود. ما برای رسیدن به ثبات پایدار در ورزش نیازمند برنامه مدون و انسانهای امانتدار و دارای اهلیت هستیم.
قبلا موضوع طرح جامع ورزش را توسط شما داشتیم که به مرحله اجرا نرسید.
بله، ولی میبینید دوباره در سطح جامعه یک سوال عمومی مطرح شده که اگر برنامه نداریم چرا طرح جامع را اجرا نکردند؟
واقعا فکر میکنید چرا اجرا نکردند؟
تا آنجا که من میدانم درک آنها در این سطح نبود که به برنامه محوری اعتقاد داشته باشند. بیشتر مدیریت را غیرعلمی میبینند و نگاهی که دارند هم اینگونه است و با آن راحتترند، چرا که ارزیابی و بازخواست نمیشوند. من بار دیگر میپرسم که شما به عنوان یک فرد رسانهای میتوانید ارزیابی دقیقی از ورزش داشته باشید؟
مسلما خیر!
بنابراین همه چیز از روی حدس و گمان است. اصلا به برنامه اعتقاد ندارند. یک نکته دیگر اینکه بدون ارائه دلیل و کاملا غیر مستند و بدون اعلام آمادگی برای اعلام مناظره گفته میشود که این طرح اشکال دارد. چون برای فرار از مسئولیت این حرفها را میزنند مستنداتی هم ندارند که ارائه کنند. آیا وقتی پرسیده میشود اشکالات را بگویند این کار را انجام میدهند؟ در صورتی که توسعه ورزش نیازمند یک برنامه علمی است. امروزجامعه ما در برخی زمینهها به جایگاه خوبی رسیده و شان جامعه و ملت این نیست که ورزش به صورت سلیقهای اداره شود.
رویکرد شما برای ورزش در دولت یازدهم چگونه است؟
به نظرم خیلی ساده است، مثل تمام کشورهای پیشرفته برای اداره مطلوب ورزش نیازمند یک نگاه راهبردی هستیم.
این روزها یک سوال عمومی وجود دارد که آیا باید ورزش را مثل روال گذشته به دست یک فرد سیاسی بسپاریم تا از قدرت خود برای دریافت بودجه بیشتر استفاده کند یا یک ورزشی سکان ورزش را در دست گیرد؟
اولا باید ببینیم تعریف ما از فرد ورزشی چیست. باید افرادی که برای اداره ورزش دارای اهلیت هستند بهطور دقیق مشخص شوند. به نظرم سه شاخصه مورد نیاز است. اول برخورداری از تحصیلات آکادمیک و دانش ورزشی، دوم ورزشی بودن به مفهوم ورزشکار، مربی یا داور و سوم هم برخورداری از تجربه مدیریتی در عرصه ورزش. به نظرم یک فرد دارای اهلیت کسی است که دارای این سه خصیصه باشد. در کنار آن برخی شاخصههای عمومی مثل نام نیک و پاک دست بودن هم میتواند کمککننده باشد. اگر این خصایص را در نظر بگیریم آن وقت مثل عرصه فرهنگ، امنیت یا پزشکی، فردی که دارای اهلیت نباشد وارد ورزش نمیشود و به مملکت لطمه وارد نمیکند. درخصوص ورود سیاسیون هم باید به این نکته اشاره کنم که وقتی درباره یک فرد گفته میشود سیاسی است، این تصور بهوجود میآید که آیا فلانی از وزارت خارجه آمده است؟ پس هر وقت گفته میشود فلانی سیاسی است یک هویت مبهم برای آن گزینه به وجود میآید.
بنابراین بهتر است این طور گفته شود که آنها مدیرانی هستند که در حوزه تخصصی خود در رتبه اول حضور ندارند و برای مدیریت پذیرفته نمیشوند، در واقع در درجههای دوم و سوم هستند و به همین خاطر با ترفندهایی خاص به سمت ورزش سوق داده میشوند.
کمی بیشتر از یک سال تا بازیهای آسیایی اینچوان کره جنوبی فرصت باقی مانده است. به نظر شما و با توجه به بحران اقتصادی و مشکلاتی که فدراسیونهای ورزشی با آن مواجه هستند تکرار رتبه چهارم دوره قبل امکانپذیر است؟
به هرحال این مشکلی است که وجود دارد. فکر میکنم اگر به یک ثبات مدیریتی برسیم و خانواده ورزش فکر کند کارها با صداقت پیش میرود جبران عقب ماندگی تا حد زیادی امکانپذیر است. خانواده ورزش خانواده نجیبی است که در آن اولویت اکثر مربیان کسب افتخار است نه پول. آنها اگر احساس کنند اخلاق، صداقت و مدیریت وجود دارد به دنبال جبران عقبماندگی خواهند بود. این میتواند نقطه شروعی در دولت جدید باشد که تصمیماتی عاقلانه بگیرند.
تیم ملی فوتبال به جام جهانی رفته است. از این اتفاق چهبهرهبرداریهایی میتوان کرد؟
درباره فوتبال فکر میکنم در یک موقعیت مناسبی قرار داریم. در حال حاضر یک ظرفیت مثبت ایجاد شده که اگر از آن بخوبی استفاده شود میتوان به پیشرفت فوتبال کشور کمک کرد. اما اگر این پدیده سرپوشی برای مخفی کردن برخی مشکلات مثل دوره قبلی حضورمان در جام جهانی شود آنوقت پیشرفت نخواهیم کرد. در سال 2006 به جام جهانی رفتیم، ولی هیچوقت آن حضور در جام جهانی پیامد مثبتی برای فوتبال ایران نداشت. موضوعاتی مثل برکناری، بیاخلاقی و تعلیق، عواقب آن حضور در جام جهانی بودند. ما باید بدانیم جریان فوتبال تنها به رده بزرگسالان ختم نمیشود. تیمهای پایه، فوتسال، فوتبال ساحلی، فوتبال بانوان و لیگ برتر در همه سطوح را باید مدنظر قرار دهیم. به نظرم حالا که تیم ملی به جام جهانی راه یافته است باید به فدراسیون بویژه از نظر مالی کمک کنیم تا برنامههایش را پیش ببرد. من احساسم این است که مشکلات مالی به فدراسیون ضربه زده است.
شما رفافت زیادی با کفاشیان دارید. به رئیس فدراسیون فوتبال چه نمرهای میدهید؟
خیلی سخت است بخواهیم نمرهای در نظر بگیریم. من در شروع کار اصلا کفاشیان را برای فوتبال مناسب نمیدانستم. حضور کفاشیان مثل این بود که یک فرد دیپلمه را برای امتحان دکتری برده باشیم.
من مخالف حضور کفاشیان در فوتبال بودم ولی حالا باید بگویم سعهصدر، پرکاری، تلاش و صبوری کفاشیان باعث شد شناخت بیشتری از فوتبال پیدا کند. او البته شناخت کاملی از ورزش دارد. حالا هم زمینه را برای ادامه کار کفاشیان مناسب میبینم.
تنها نکتهای که باید روی آن تاکید کنم این است که باید شرایط برای ایشان فراهم شود تا آن طور که میخواهد از افراد قوی در کنار خود استفاده کند. به نظرم تفکرات خوبی از نظر عام کلمه برای پیشرفت دارد. در سازمان لیگ، فوتبال پایه شرایط خوبی بهوجود آمده است. خودم چون در بخش پایه درگیر هستم بخوبی میدانم کارهای خوبی صورت گرفته است. در سایر بخشها هم فعالیتهای خوبی را شاهد هستیم. در مجموع من عملکرد ایشان را مثبت ارزیابی میکنم.
علی رضایی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد