حسین در پایین پای مادر میایستد، بوسه بر پای او میزند و میگوید مادر، من حسینم، من پسر تو هستم، با من حرف بزن پیش از آن که قلبم پاره پاره شود و قالب تهی کنم...
ولی مادر جان به جان آفرین تسلیم کرده و از دنیا و زندگی در آن دست شسته است.
اسماء بنت عمیس، یتیمان فاطمه را به سمت و سوی مسجد میخواند تا پیش بابا بروند و علی را که برای نماز در مسجد بهسر میبرد از این واقعه جانسوز خبر دهند.
بغض بچهها میشکند و صدای گریه کودکانه آن دو عزیز کرده پیامبر بلند میشود. چه خبر جانکاه و تلخی را علی میشنود و چه زود خود را به خانه میرساند و چهره بر چهره زهرا میگذارد. خدایا! این مصیبت را علی چهسان تحمل کند.
چه کسی قرار است علی را دلداری دهد.
اینک علی پس از احمد فرستاده خدا، فاطمه را هم از دست داده است. خدایا! علی چه کند! اندوه او پس از زهرا همیشگی خواهد بود و شبهای او در تنهایی و بیداری سپری خواهد شد.
حالا وقت جدایی است، وقت وداع علی با فاطمه است. علی، فضه و فرزندان زهرا را صدا میزند. آنها چگونه با زهرا خداحافظی خواهند کرد، چگونه آرام خواهند شد و چگونه این مصیبت را تحمل خواهند کرد.
این جمع کوچک در دل شب چهسان فاطمه را تشییع خواهند کرد و چگونه میشود که منتظر میمانند تا سلمان، ابوذر، مقداد و عمار آنان را در تاریکی شب همراهی و زهرا را غریبانه تشییع کنند.
هنگامه شب شوی داغدار کنار قبر میایستد تا با فاطمه شریک بیهمتای روزهای زندگی خود، با سرور زنان هر دو جهان، با مادر امامان پاک و پاک سرشت وداع گوید.
سلام بر تو ای فرستاده خدا، ای رسول گرامی اسلام، سلام از جانب من و دختر تو که اینک به سوی تو آمده است و اینک در کنار توست.
همو که زود به سوی تو رسید. ای رسول خدا! در اندوه مصیبت دردانه تو صبرم کم شد و توان و قدرتم به ضعف گراییده است.
محمد خامهیار - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد