روایت دوباره قصه‌های آپارتمانی در «قهر و آشتی»

مجموعه تلویزیونی «قهر و آشتی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی ژکان پس از سه سال انتظارعوامل این سریال، سرانجام از ششم اردیبهشت امسال روی آنتن شبکه اول سیما رفت.
کد خبر: ۶۷۴۶۰۸
روایت دوباره قصه‌های آپارتمانی در «قهر و آشتی»

این سریال که به سفارش گروه اجتماعی شبکه یک در اوایل بهار 90 در مجتمعی مسکونی در شهرک فجر تهران کلید خورده بود و تصویربرداری آن تا اواخر تابستان 91 نیز ادامه داشت در حالی دو سال در دل آرزوی پخش از این شبکه را داشت که مدت‌هاست مجموعه تکراری کارآگاهان پلیس در باکس این شبکه قرار گرفته است.

این مجموعه که به صورت روتین از شنبه تا چهارشنبه روی آنتن می‌رود، ساختاری اپیزودیک دارد و به مسائل روز جامعه و معضلاتی می‌پردازد که به نوعی زمینه اختلافات و مشاجرات خانوادگی و گاهی هم باعث جدایی زوج‌ها از یکدیگر می‌شود.

قهر و آشتی در هر اپیزود این مسائل را درون یک خانواده یا مابین دو خانواده جلوی قاب دوربین می‌برد. به این شکل که در خانواده اشکان با بازی افشارزاده، پوررضا و کاویان یک داستان روایت می‌شود و در خانواده دیگر با بازی بیوک میرزایی و مهوش وقاری داستانی دیگر.

در این اپیزودها مضامینی همچون فرهنگ آپارتمان‌نشینی، خانواده، مسائل اجتماعی، حقوق همسایه، مشکلات عاطفی و زناشویی دستمایه فیلمنامه‌نویسان آن سعید خواجه‌افضلی و دیگر اعضای گروه نویسندگان این سریال از جمله باقر سروش، نوشین تبریزی و... قرار گرفته است.

داستان پایه قهر و آشتی از این قرار است که اشکان جاوید، مهندس معمار چهل و دو ساله ساختمان همراه با الهام شایسته، مدیر شرکت آشیان بر تعمیرات خانه نظارت دارند. الهام و اشکان که بتازگی به عقد هم درآمده‌اند، تصمیم دارند بعد از کار تعمیرات، مراسم عروسی خود را برگزار کنند.

الهام 20 سال پیش بعد از به هم خوردن قرار ازدواجش با اشکان با شخص دیگری ازدواج می‌کند، ولی همسرش دو سال بعد از ازدواج بر اثر حادثه رانندگی فوت می‌کند. حالا الهام با دختر نوزده ساله و مادرش زندگی می‌کند و با بازگشت اشکان قصد ازدواج دوباره با وی را دارد، اما مشکلات رهایشان نمی‌کند و مجبور می‌شوند برای معالجه اشکان برای مدتی به خارج از کشور سفر کنند.

به بهانه خانواده اشکان، زن و شوهری که مستخدم آپارتمان هستند، معرفی می‌شوند و این زوج خط ربط یا شاید بتوان گفت وصله‌پینه بین اپیزودها می‌شوند.

این سریال که با بازیگرانی مثل داریوش ارجمند، سعید پیردوست، مهشید افشارزاده، بیوک میرزایی، فلور نظری و... جلوی دوربین رفته است و سری دیگری از سریال‌های آپارتمانی است، جنبه‌ای آموزشی دارد و تماشای هر قسمت از آن مانند تورق کتاب‌های اخلاق فردی و اجتماعی است تا هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی را به مخاطب یادآوری نموده و او را امر به معروف و نهی از منکر کند. همان طور که از اسم اپیزودها قابل دریافت است، هر قسمت به یکی از این مسائل اجتماعی و خانوادگی می‌پردازد.

اما در بعضی از قسمت‌ها جنبه ارزشی اثر به جنبه هنری و سرگرم‌کننده آن غلبه پیدا می‌کند و به همین دلیل ممکن است از جذابیت کمتری برخوردار باشد؛ چرا که مستقیما و صرفا به آموزش یک هنجار معطوف می‌پردازد. نمی‌توان انکار کرد آموزش مستقیم عموما موجب ایجاد دافعه در بیننده می‌شود و نتیجه عکس به همراه دارد.

سطح کیفی و هنری این اپیزودهاهم یکسان و ممکن است همان اندازه که بعضی از اپیزودها برای مخاطب دلنشین است، برخی دیگر از اپیزودها ضعیف و سطحی از آب درآمده‌ است.

اگرچه همین جا باید گفت سطح کیفی قسمت‌های مختلف را نه‌تنها وجه آموزشی که وجه هنری آنها تحت تاثیر قرار می‌دهد.

به عنوان مثال، اپیزود پزعالی از همه اِلمان‌های یک اثر خوب برخوردار است. اوج و فرودها و کشمکش داستانی در متن مورد توجه قرار گرفته شده و بازیگران این اپیزود بازی‌های روان و پاس‌های حسی خوبی با هم دارند. آنها وضعیت خود را درست دریافت کرده و به نمایش می‌گذارند. اما در اپیزودی که سعید پیردوست و شهین تسلیمی بازی می‌کنند، نه خبری از هنر نویسندگی است و نه اثری از هنر بازیگری دیده می‌شود. در این اپیزود، داستان زن و شوهری روایت می‌شود که 14 سال پیش شخصی به نام آقا رسول حق آنها را خورده است و با سختی و تلاش فراوان گذران عمر می‌کنند. اکنون رسول نادم و پشیمان دچار بیماری لاعلاجی شده و بازگشته است تا حق آنها را بازگردانده و حلالیت بطلبد. در این اپیزود همه داستان به رشته کلام درآمده و خبری از موقعیت دراماتیک نیست. در واقع چیزی برای خلق موقعیت وجود ندارد و همه چیز با دیالوگ ادا می‌شود. آن هم به این شکل ابتدایی که زن مدام گریه و زاری به راه می‌اندازد و از شوهرش می‌خواهد شخص توبه‌کار را به خانه راه ندهد، با این‌که نسبت به این موضوع آگاه است که رسول قصد دارد جبران خسارت کند و این موضوع به بهبود شرایط زندگی آنها منجر می‌شود.

در این اپیزودها که گاه باورپذیری آن سخت به نظر می‌رسد، مدام شخصیت‌ها در محیط خانه جابه‌جا شده و با حرف‌های تکراری که کمکی به پیشبرد داستان نمی‌کند، به جان هم می‌افتند. روایت مستقیم یک حادثه، گاه این خطر را به همراه دارد که نویسنده برای جذابتر شدن این روایت و ایجاد اوج و فرودهای کاذب، به لفاظی و زیاده‌گویی‌هایی چنگ بیندازد که از جنس ادبیات شخصیت‌های داستان نیست. داریوش ارجمند، بازیگر حرفه‌ای و محبوب سریال‌های تلویزیونی در نقش رسول که مردی حرام‌خوار است، ادبیاتی دارد که گویی استاد معرفت و معلم اخلاق است.

یکی دیگر از ایرادهایی که در بیشتر اپیزودها به چشم می‌خورد سطح بازی بازیگران است. گاه در مقابل بازی ضعیف یک شخصیت، قدرت بازی شخص مقابل او دوچندان می‌نماید و چون واکنش حسی شخصیت مقابل بسیار بیشتر از حس بازیگر شخصیت اول است، به گونه‌ای که واکنش او باورپذیر نیست و چنین به نظر می‌رسد که این دو هرگز مقابل یکدیگر بازی نکرده‌اند و هر کدام در یک قاب تک‌نفره دیالوگ‌های خود را گفته و رفته‌اند.

در تدوین این اثر نیز کات‌های عجولانه و گاه پرش‌های تصویری به وضوح دیده می‌شود که اوج آن در اپیزود آداب معاشرت است و تداوم آن خاطر بیننده را مخدوش می‌کند.

مورد دیگری که در این مجموعه از نگاه نویسنده و کارگردان دور مانده، توجه به شرایط مالی مجموعه افرادی است که در این آپارتمان گنجانده شده است. اشکان و همسرش الهام که هر دو از قشر مرفه هستند، در این آپارتمان زندگی می‌کنند، همین طور بیوک میرزایی که توسط همسایه پایینی میلیونر تلقی می‌شود. اما همین همسایه پایینی از قشر متوسط و کارمندی اجتماع است که همسرش برای گذران زندگی خیاطی می‌کند. از طرفی، خانواده سعید پیردوست که از مشکلات مالی در رنج و عذابند و مدام به این موضوع اشاره می‌کنند نیز ساکن همین آپارتمان هستند. گردآوری این اقشار در یک آپارتمان، چندان معقول به نظر نمی‌آید و نوعی ناهماهنگی در آن به چشم می‌خورد. این در حالی است که گردآوری این خانواده‌ها در یک آپارتمان موقعیت ویژه‌ای را نساخته و تاثیر چندانی هم بر روند داستان و خلق موقعیت‌های تازه ندارد.

در حالی که اگر هر کدام از این خانواده‌ها در یک آپارتمان جداگانه و در مناطق مختلف شهر زندگی می‌کردند، هیچ‌گونه خدشه‌ای به کار وارد نمی‌آمد، حتی می‌توانست ساختار بهتر و منسجم‌تری هم به دست دهد.

در مجموع، این سریال خارج از وجهه آموزشی و ارزشی آن که قابل تقدیر است، در کلیت از فضایی مشوش و مغشوش برخوردار است که نشان از ناهماهنگی گروه سازنده یا شرایط نامناسب تولید دارد. (مریم رها/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها