میگویند در برخی از شهرهای اروپا قدمت ساختمانهای عادی تا دویست، سیصد سال هم میرسد. ظاهرا آن بناها را به طور متناوب بازسازی میکنند و نمای بنا را حفظ میکنند. اما در کشور ما که کار زمین و ساخت و ساز سود فراوانی دارد، ترجیح بر آن است که ساختمان قدیمی با خاک یکسان شود و به جای آن برجی با واحدهای هرچه بیشتر سر به فلک بکشد. اینکه چرا حفظ بناها و آثار تاریخی برای بخشی از جامعه اهمیت ندارد، خود به آسیبشناسی و بحثی جداگانه نیاز دارد. برای همین، عجالتا به جای کار فرهنگی و فرهنگسازی، نیاز است نهادهای دولتی مانند میراث فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد برای حفظ بناهای تاریخی چارهای جدی بیندیشند.
یکی از اقداماتی که برای رسیدن به این هدف میتوان انجام داد، تغییر کاربری و تبدیل این بناها به هتل، رستوران، سفرهخانه و... است. البته این راهکار مخالفان و موافقان زیادی دارد. یکی از این بناها که حرف و حدیثهایی را به دنبال داشت، تبدیل خانه عامریها به خانه اقامتی بود. مشارکت بخش خصوصی در بازسازی و مرمت این بناها هم به حفظ بنا و هم به درآمدزایی و اشتغالزایی کمک میکند.
یکی از نمونههای دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، کارگاه 700 سالهای است در نطنز که به عنوان کارگاه سفال و سرامیک در فهرست میراث ملی ثبت شده بود، ولی به دلیل بدهی مالکان آن به بانک، بخشی از آن فروخته شد و به رستوران تغییر کاربری داد. سال 82 برادران عبادی که در نزدیکی مسجد جامع نطنز کارگاه تولید سفال و سرامیک دارند دو وام ده میلیون تومانی برای توسعه کارگاه و کورههای آن دریافت کردند. اما در سالهای بعد کارگاه آنها دچار آتشسوزی شد و یکبار هم وسایلشان به سرقت رفت. آنها 20 میلیون تومان هم از بانک دیگری برای مساعدت گرفتند، اما نتوانستند وام را بازپرداخت کنند و جریمههای این وام آنقدر زیاد شد که وام 40 میلیونی آنها به 86 میلیون تومان افزایش یافت.
پس از مطرح شدن این موضوع توسط رسانهها، معاون صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی کشور دستور اقدام فوری میدهد. حدود 80 میلیون تومان بدهی کارگاه به یکی از بانکها توسط معاونت صنایع دستی پرداخت میشود، اما بدهی برادران عبادی برای نجات کارگاه بیش از اینها بود. آنها حدود 275 میلیون تومان به یکی دو بانک دیگر بدهکار بودند و در نهایت مجبور میشوند کارگاه آموزش و دفتر کار را به یک هتلدار بفروشند تا با پولش بدهی این بانکها را بپردازند. در حال حاضر، این هتلدار این مکان را به رستوران تبدیل کرده است و برادران عبادی در بخش قدیمی کارگاه همچنان مشغول به کار هستند.
واقعیت این است که مردم ما علاقه بیشتری به رستوران و سفرهخانه دارند. آنها ترجیح میدهند به جای بازدید از موزه یا یک کارگاه صنایع دستی وقتشان را در رستوران، کافیشاپ و... بگذرانند. از سوی دیگر، سازمان میراث فرهنگی که متولی امر مرمت و حفظ بناهای تاریخی در کشور است، از نظر مالی توانایی حفظ همه این بناها را ندارد. در نتیجه به مشارکت بخش خصوصی نیاز است. سازمان میراث فرهنگی از طریق صندوق حفظ و احیای بناهای تاریخی درصدد است تا چنین سیاستی را عملی کند. با این همه، چه بهتر است این صندوق با شناسایی این بناها بویژه بناهایی که ثبت ملی شدهاند، پیش از آنکه کار به جای باریک بکشد، این بناها را نجات دهد. برای مثال، چه ایرادی داشت کارگاهی که ذکرش رفت برای پرداخت بدهیهایش به کمک سازمان میراث فرهنگی، با تغییر کاربری کارگاه یا بخشی از آن به اقامتگاه و رستوران و در کنار آن تولید و عرضه مستقیم کالاهای صنایع دستی، کسب و کار خود را بهبود بخشد؟ امیدواریم رئیس سازمان میراث فرهنگی که بر سیاست واگذاری بناهای تاریخی به بخش خصوصی تأکید میکند، حمایت از مالکان بناهای تاریخی را نیز در دستور کار سازمان قرار دهد تا شاهد تخریب این بناها و سبزشدن ساختمانهای بیقواره و بیهویت نباشیم.
بامداد محمدی / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد