گفت‌وگو با سیامک صفری، بازیگر

کار تئاتر، مثل کارگری زیر آفتاب است

زاویه

حکایت عاشقان تئاتر و عاشقانه‌های ناآرام

پرده‌ها کنار می‌رود. پیش‌فروش بلیت نمایش «عاشقانه‌های ناآرام» در سایت ایران کنسرت آغاز می‌شود. این نمایش که اولین تجربه کارگردانی تئاتر مریم جلالیان است، در معرفی بازیگرانش چهره‌های آَشنایی نظیر محمدرضا فروتن، نیکی کریمی، فریبرز عرب‌نیا یکتا ناصر، پانته‌آ بهرام، سیامک صفری، مهرداد صدیقیان علی مردانه، علی سرابی، نسیم ادبی و... را معرفی می‌کند.
کد خبر: ۸۱۵۸۴۷

در «عاشقانه‌های ناآرام» قرار است بیننده به تماشای سکانس‌های برتر مهم‌ترین عاشقانه‌های سینمای ایران و جهان بنشیند. بلیت این نمایش از 40 تا 100هزار تومان، قیمت‌گذاری شده و همین اتفاق کافی است تا حساسیت‌ها برانگیخته شود. این‌که قرار است بیننده در برابر پرداخت چنین هزینه‌ای، به تماشای چه نمایشی، با چه کیفیتی بنشیند.

هنوز این نمایش آغاز نشده است که بحث‌ها بالا می‌گیرد. بحثی که در چند شب اولیه اجرا داغ‌تر می‌شود. مخاطبانی که نمایش را دیده‌اند، نظرات خود را در فضاهای مختلف، منعکس می‌کنند.

آنهایی که دستی در اجرا دارند، شکایت‌هایشان را در قالب بیانیه صادر می‌کنند، مسئولانِ سالن‌ها، از تصمیم خود در اختصاص سالن به این نمایش دفاع می‌کنند. خلاصه هر کسی از ظن خود یار این ماجرا می‌شود و بنا بر جایگاهی که دارد به حمایت یا انتقاد از این ماجرا می‌پردازد.

خیلی‌ها یادآوری می‌کنند که گاهی برای چرخیدنِ چرخ‌های تئاتر شاید لازم است که بلیت را به بها و بهانه گران کنند و به بهانه حضور چهره‌ها، با بهایی بیش از پیش، آدم‌ها را روی صندلی بنشانند. نمایشی با حضور این همه چهره، قطعاً هزینه بالایی دارد و خب چه اشکالی دارد که دوستداران تئاتری که پول خرد تهِ جیبشان صد هزار تومان است از خرج کردن آن مضایقه نکنند. تئاتر قرار نیست برای همه باشد. گروهی دیگر اما می‌گویند که با این رویه، همه چیز منحصر به گیشه می‌شود و این یعنی کم اهمیت شدن سابقه و شهرت خاک صحنه خورده‌ها. این اتفاق که ملاک اجرا در حوزه تئاتر، داشتن پول و اقناع مدیریت سالن‌هاست، اتفاق خوشایندی نیست و این‌گونه حرکت‌های تاجرمآبانه به تئاتر ضربه می‌زند. این گروه معتقدند که قیمت باید با توجه به شأن و ارزش اثر در نظر گرفته شود و این شکل از قیمت‌گذاری بلیت نمایش، سنت نادرستی را پایه‌گذاری خواهد کرد که به نفع هنرمندان تئاتر نیست. پرده می‌افتد. خیلی‌ها شانه بالا می‌اندازند که اتفاقی نیفتاده است و این نیز می‌گذرد. خیلی‌ها گوشی خود را از جیب‌ها بیرون می‌آورند و سعی می‌کنند آخرین عکس یهویی را در کمال آرامش بگیرند. گروهی دیگر نیز به چراغ‌های صحنه که یکی یکی خاموش می‌شوند خیره می‌مانند.

اعظم حسن تقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها