تا این لحظه کمبود دبیر و آموزگار قطعی است، مو لای درز مشکلات مالی آموزش و پرورش نیز نمیرود.
دغدغه مدارس استیجاری را هم باید به این دو اضافه کرد و البته پسلرزههای استقرار پایه دهم برای اولین بار را. این دو موضوعِ آخر اما نمیتواند به اندازه دو مشکل دیگر مسالهساز شود، چون مسائل حاشیهای مربوط به استقرار پایه دهم بالاخره پشت سر گذاشته میشود و مدارس استیجاری سرانجام با هر تلاشی که شده یا به گرفتن حکم تخلیه ختم نمیشود یا اگر حکمی صادر شود با چانهزنی و میانجیگری برای مدتی متوقف میشود.
از سوی دیگر برنامه ششم توسعه هم نسبت به آموزش و پرورش بی مهر بوده است، تا جایی که برخی می گویند فقط یک بند از آن به این وزارتخانه اختصاص داشته است صرفنظر از این مشکلات معمول آموزش و پرورش که سال هاست پابرجا مانده، دغدغههای مالیاین وزارتخانه و نیز معضل کمبود معلم به طور حتم در سال تحصیلی پیش رو همراه مدارس خواهد بود که خود را به شکلهای مختلف از جمله افت کیفیت آموزشی، انباشت مطالبات، نارضایتیهای شغلی و ایجاد اصطکاک های مالی میان مدارس و خانوادهها نشان خواهد داد. البته گفته می شود که مجلسی ها از این ضعف باخبرند و حتی قصد دارند مسایلی در این زمینه را به برنامه ششم توسعه اضافه کنند ولی فعلا خبری از آنها نیست.
چشمها دوخته به حیاط مدرسه
شخص وزیر بارها اعلام کرده که آموزش و پرورش با کسری بودجه 6000 میلیارد تومانی روبهروست حتی در سال 95 که بودجهای 31 هزار میلیارد تومانی (و بیشتر از هر سال) دارد.
محمد بطحایی، معاون توسعه و پشتیبانی وزارتخانه نیز بارها توضیح داده که برای رفع دغدغههای مالی آموزش و پرورش، بودجه سالانه باید حداقل 40 هزار میلیارد تومان باشد.
بدیهی است وقتی این ارقام محقق نمیشود کسری بودجه پیش میآید و فشار مالی ناشی ازآن میان 105 هزار مدرسه کشور تقسیم میشود و مشکلاتی مثل افت کیفیت آموزشی و ناعدالتی آموزشی تشدید میشود.
اگر از شگرد استفاده از مشارکتهای مالی (اجباری) خانوادهها در اداره مدرسه که معمولا بیغرولند نیست بگذریم، شگرد بعدی، استفاده از فضای مدارس جادار است به شکل تبدیل بخشی از حیاط مدرسه به فضایی تجاری.
این روش سالهاست کمک خرج بسیاری از مدارس است که یا با اجازه یا بیاجازه ادارات آموزش و پرورش انجام میشود و باعث نگرانی آدمهای بیرون از این مجموعه میشود.
در واقع دراین روش فضای فیزیکی مدرسه که باید به مکانی برای جنب و جوش، تفریح، ورزش و استفادههای آموزشی تبدیل شود، جای خود را به نگاههای تجاری و درآمدزا میدهد و شان محیط آموزشی را خدشهدار میکند.
به نظر میرسد امسال نیز که کسری بودجه و مضیقههای مالی آموزش و پرورش دامنهدار است، این روش همچنان اعمال خواهد شد، کما این که از گوشه و کنار خبرهایی درباره اقدام برخی مدارس به گوش میرسد.
به همین علت، محمدالهی، کارشناس آموزش و پرورش که تخلف برخی مدیران را در واگذاری حیاط مدارس تائید میکند، بر لزوم داشتن تدبیر در مواجهه با این پدیده تاکید میکند.
او به جامجم میگوید برخی مدارس که همجوار پاساژها یا تالارها هستند در ساعات غیرآموزشی حیاط مدرسه را به عنوان پارکینگ اجاره میدهند درحالی که از این کار درآمد چندانی نیز عاید نمیشود و فقط احتمال بروز ناامنی و خطر بالا میرود و تردد افراد متفرقه، شأن مدارس را خدشهدار میکند.
الهی اما با اصل قضیه یعنی تلاش برای کسب درآمد از فضای مازاد مدارس در ساعات تعطیلی مدرسه مخالف نیست و فقط یک تاکید دارد و آن، این که حیاط مدارس به فعالیتهای ورزشی، هنری و فرهنگی اختصاص یابد تا هم درآمدی از آنها کسب شود، هم شأن مدرسه خدشه نبیند و علاوه بر این مدرسه به کانون فرهنگی محلات تبدیل شود.
کمبود معلم از کجا آب میخورد؟
همه این دغدغهها را که کنار بگذاریم، از کمبود معلم در مقاطع مختلف تحصیلی بویژه در دوره دوم متوسطه نمیتوانیم صرف نظر کنیم.
این مشکل در سال تحصیلی پیش رو تقریبا مشکلی ملی است، اما در تهران جدیتر است و کمبود آموزگار و دبیرمرد مثل سالهای گذشته مشهود است.
در سالهای گذشته آموزش و پرورش برای جبران این کمبودها دست به راهکارهایی برای تامین نیروی انسانی زد به طوری که هر کجا با کمبود نیرو مواجه بود، معلمان مازاد را بدون توجه به تخصص آنها به نقاط دارای کمبود تزریق کرد که حضور دبیران درکلاسهای ابتدایی و تدریس غیرمرتبط دبیران، حاصل این چینش نادرست است.
اینها البته مشکلات یک سال و دو سال نیست بلکه حاصل تلنبار مشکلات جذب و گزینش نیروی انسانی و مدیریت نادرست منابع انسانی در طول چند دهه است.
فراموش نخواهیم کرد که بخشی از این مشکل نیز به استخدامهای از سرِ دلسوزی که مجلس مجوز آنها را صادر کرد مربوط میشود؛ مثل استخدام آموزشیاران نهضت که اغلب نیز زن بودند و کاری کرد که اکنون با مازاد آموزگار زن در آموزش و پرورش و تورم نیرو در برخی نقاط مواجه باشیم.
این مشکل آموزش و پرورش در سال تحصیلی پیش رو نیز هست که به اعتقاد ابراهیم سحرخیز، کارشناس آموزش و پرورش با چند راهکار میتواند آن را تسکین داد.
از جمله راهکارهایی که او در گفتوگو با جامجم به آن اشاره میکند ممنوعیت ورود نیرو به مناطق دارای تورم نیرو تا چند سال است.
همچنین استفاده از سازوکار اضافه تدریس برای نیروهای موجود یعنی استفاده بیشتر از نیروهای شاغل و پرهیز از به کارگیری نیروهای تازه. راهکار بعدی به گفته سحرخیز، اولویت دادن به جذب دانشجو معلمان مرد در دانشگاه فرهنگیان است تا کمبود تاریخی آموزگار و دبیر مرد برطرف شود. افزون بر این استفاده از معلمان حقالتدریس مرد در مناطق دارای کمبود شدید البته به صورت موقت.
به اعتقاد او یک راه نیز برای کاستن از جمعیت معلمان زن نیز وجود دارد و آن استفاده از بازنشستگی پیش از موعد برای آنهاست، همچنین ایجاد تسهیلات تشویقی برای دبیران و آموزگاران مرد تا بیش از 30 سال در تدریس باقی بمانند.
آموزش و پرورش البته برای مهندسی نیروهای انسانیاش بخشی از این راهکارها را به کار بسته ولی لازم است به چینش معلمان بیشتر دقت شود؛ چون شلختگی در پراکندگی نیروهای انسانی ضمن این که به این نیرو لطمه میزند، آموزش را نیز دچار چالش میکند، اتفاقی که اگر به دنبال تحول بنیادین در سیستم آموزشی کشور هستیم باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود.
سهمآموزش و پرورش، فقط یک بند!
هر پنج سال یکبار نگاهها به سمت برنامههای پنجساله توسعه است مثل برنامه ششم که خیلیها به آن دل بستهاند ولی گویا این برنامه با آموزش و پرورش کشور بیمهری کرده تا آنجا که حمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس به تسنیم میگوید تنها یک بند از این برنامه به آموزش و پرورش اختصاص دارد که آن هم مربوط است به خرید خدمات آموزشی. البته مجلس قصد کرده مسائل معیشتی فرهنگیان، سرانه مدارس و نداشتن پول برای پرداخت هزینههای آب، برق و گاز، پاداش پایان خدمت بازنشستهها، تنوع مدارس و افت کیفیت در مدارس دولتی را که از مشکلات عمده سیستم آموزشی ماست، به برنامه ششم اضافه کند.
مریم خباز - جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد