در آستانه روز پرستار‌ ‌مشکلات پیش‌قراولان نظام سلامت را بررسی کرده‌ایم

پرستاران بی طبیب

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم یکی از متناقض‌ترین وضعیت‌های شغلی در جامعه، متعلق به پرستاران است‌؛ کسانی که پرمسئولیت‌ترین شیفت‌ها و حیاتی‌ترین لحظات را از سر می‌گذرانند اما آن‌طور که باید به نیازهای آنها توجه نمی‌شود. وضعیتی که نه یک اتفاق گذرا، بلکه نتیجه انباشت چالش‌های ساختاری ریشه‌دار است. پرستاران به‌عنوان نیروی کار‌ حیاتی بیشتر از دو دهه‌ است که در انتظار اجرای‌ درست قانون در‌خصوص تعرفه‌های خدمات‌شان مانده‌اند.این درحالی است که پرستاران با مساله‌ای به‌نام خشونت کلامی نیز مواجه هستند که سلامت روانی آنها را نیز به چالش می‌کشد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم یکی از متناقض‌ترین وضعیت‌های شغلی در جامعه، متعلق به پرستاران است‌؛ کسانی که پرمسئولیت‌ترین شیفت‌ها و حیاتی‌ترین لحظات را از سر می‌گذرانند اما آن‌طور که باید به نیازهای آنها توجه نمی‌شود. وضعیتی که نه یک اتفاق گذرا، بلکه نتیجه انباشت چالش‌های ساختاری ریشه‌دار است. پرستاران به‌عنوان نیروی کار‌ حیاتی بیشتر از دو دهه‌ است که در انتظار اجرای‌ درست قانون در‌خصوص تعرفه‌های خدمات‌شان مانده‌اند.این درحالی است که پرستاران با مساله‌ای به‌نام خشونت کلامی نیز مواجه هستند که سلامت روانی آنها را نیز به چالش می‌کشد.
کد خبر: ۱۵۲۴۵۹۲
نویسنده نرگس خانعلی‌زاده - گروه جامعه
 
فردا در تقویم روز پرستار نامیده شده و فرصت مناسبی است تا از برخی مسئولان درباره سرنوشت وعده‌های داده شده به پرستاران بپرسیم‌. 
شیفت‌های دوازده‌ساعته هر روزه در تعطیلات و آخر هفته و نیمه‌‌شب‌ها، مواجهه مداوم با غم و بیماری و درد و رنج، مسئولیت مستقیم در‌خصوص جان بیمارها، استرس تصمیم‌گیری و... تنها بخشی از دشواری‌های شغلی است که یک پرستار تجربه می‌کند‌؛ سختی‌هایی که محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار کشور هم مهر تاییدی بر آن می‌زند و در گفت‌وگو با جام‌جم، این فهرست بلندبالا را تکمیل می‌کند: «مواجهه مکرر با بیماری‌های پرخطر، یکی از اصلی‌ترین سختی‌هایی است که پرستاران در طول مدت خدمت‌شان آن را به دوش می‌کشند‌؛ 
از بیماری‌هایی که نمود بیشتری در جامعه داشته مانند کرونا تا رویارویی با بیماری‌هایی مانند ایدز و سل و هپاتیت که هرکدام می‌تواند جان پرستاران را به‌خطر بیندازد‌ اما کمتر در جامعه خودش را نشان می‌دهد.» از طرفی دیگر، پرستاران در صف اول ارائه خدمات قرار دارند‌؛ شاید به‌همین دلیل است که هدف اصلی پرخاشگری از سمت طیف‌های مختلف قرار می‌گیرند: «مثلا اگر تاسیسات بیمارستان خراب باشد، بیمار یا همراه او که نمی‌تواند مسئول تاسیسات را پیدا کند، به پرستاری که اولین مواجهه را با او دارد، پرخاش می‌کند.» به‌گفته شریفی‌مقدم، بیش از ۹۰ درصد پرستاران در هر شش‌ماه، خشونت کلامی را تجربه می‌کنند‌؛ خشونتی که البته نه‌فقط از طرف بیماران بلکه در برخی موارد، از طرف همکاران پزشک هم رخ می‌دهد، سختی‌هایی که البته جغرافیا هم سرش نمی‌شود و به یک کشور و یک منطقه خاص تعلق ندارد. سختی پرستار‌بودن، به ایران و کشور ما محدود نمی‌شود. 
آن‌طور که شریفی مقدم توضیح می‌دهد کسانی که این حرفه را انتخاب کرده و به آن مشغول هستند، نیاز به انگیزه‌هایی قوی دارند تا بتوانند هر روز با انرژی و تمرکز کافی سر کار حاضر شوند،‌ انگیزه‌هایی که معمولا از ترکیبی از ارزش‌های اخلاقی و پشتوانه مالی نشات می‌گیرند اما چقدر این انگیزه‌ها، به پرستاران کشور ما داده می‌شود؟ 
   
ضرورت بالا بردن انگیزه

«پرستاران تقریبا پایین‌ترین حقوق را در میان کارکنان دولت دریافت می‌کنند‌؛ این در حالی است که بسیاری از دستگاه‌ها، مزایای ویژه‌ای برای کارکنان‌شان دارند.» این را دبیرکل خانه پرستار کشور می‌گوید. او معتقد است برای این‌که دانشجوهای جذب شده به رشته پرستاری، در این حرفه ماندگار شوند، لازم است طیف مختلفی از عوامل انگیزه‌آفرین را به آنها بدهیم‌؛ در راس این عوامل انگیزه‌دهنده، دریافتی‌های پرستاران قرار دارد که ناهمخوانی چشمگیری با حجم وظایف و مسئولیت‌های‌شان دارد. ‌‌«اغراق نیست اگر بگوییم عزم و اراده‌ای جدی برای اصلاح این وضعیت وجود ندارد‌؛ چرا که نزدیک به بیست سال است درباره افزایش تعرفه پرستاری صحبت می‌شود اما در هیچ مقطعی از زمان، نتیجه‌ای ملموس برای پرستاران حاصل نشده است.» 
با این وجود، علی دادگری، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پرستاری معتقد است که برخلاف بسیاری از تصورات، اتفاقا نخستین مطالبه پرستاران افزایش حقوق یا مزایا نیست‌؛ بلکه ارتقای کیفیت خدمات پرستاری است. او به جام‌جم می‌گوید: «پرستاران می‌دانند که کیفیت مراقبت، مستقیما با جان بیماران و رضایتمندی جامعه پیوند دارد‌ اما رسیدن به این هدف والا، بدون رفع موانع و مشکلاتی که پرستاران روزانه با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، ممکن نیست. کمبود نیروی انسانی، فشار کاری طاقت‌فرسا، عدم اجرای کامل قوانین حمایتی از جمله تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری، و نبود امکانات کافی در محیط‌های کاری، همه از عواملی هستند که مانع تحقق حداکثری توان حرفه‌ای پرستاران می‌شود.» 
دادگری معتقداست بی‌توجهی به این زیرساخت‌ها،به‌معنای نادیده‌گرفتن حق بیماربرای دریافت مراقبت ایمن وباکیفیت است. بنابراین، وقتی پرستاران از مشکلات خود حرف می‌زنند، درواقع ازکیفیت خدمات درمانی و سلامت مردم دفاع می‌کنند. 
   
گزارش یک ساختار معیوب

از صبوری و تحمل شروع شد تا این‌که در سال‌های اخیر به اعتراض و حتی به اعتصاب رسید‌؛ این روند درخواست مطالبه به حقی است که پرستاران برای تغییر در وضعیت‌شان داشته‌اند. دبیرکل خانه پرستار کشور درباره چرایی به سرانجام نرسیدن این خواسته‌ها، به جام‌جم می‌گوید: «متاسفانه مسئولان وزارت بهداشت توجه کافی به حوزه پرستاری و مراقبت ندارند‌؛ چنان‌که از رئیس بیمارستان تا معاونین، ساختار مدیریتی به‌گونه‌ای است که مدیران خود ذی‌نفع منابع هستند و انگیزه‌ای برای بهبود وضعیت پرستار ندارند.» ‌
اما نتیجه چنین ساختار نامناسبی چیست؟ آن‌طور که شریفی‌مقدم توضیح می‌دهد این مساله منجر‌به تغییرشغل، مهاجرت نیروهای خبره و در‌نهایت خانه‌نشینی عده‌ زیادی از پرستاران شده است‌. او ادامه می‌دهد: «ظرفیت دانشکده‌های پرستاری در دهه اخیر تا ۵۰۰ درصد افزایش یافته اما بستر مناسبی برای جذب و نگهداری آنها فراهم نشده است. در‌واقع چنین ساختار نامناسبی باعث شده سیستم بیمارستان‌ها بر پایه نیروهای طرحی، با دوره طرح اجباری ۲ ساله و البته کم‌تجربه مدیریت شود که ناچار به اضافه‌کاری اجباری هستند.» به‌همین دلیل است که آمار نیروهای با‌سابقه در بیمارستان‌ها کاهش یافته و بدیهی است که بزرگ‌ترین قربانیان این ساختار نامناسب، مردم هستند‌. 
موضوعی که معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پرستاری هم آن را تایید می‌کند و از کمبود نیروی پرستاری نسبت به استانداردهای جهانی می‌گوید‌؛ اتفاقی که دیگر از دغدغه گذشته و تبدیل به تهدیدی جدی برای ساختار سلامت کشور شده است:‌ «برخی قوانین حمایتی مثل تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری تصویب شده اما متاسفانه اجرای آن به‌شکل کامل و مؤثر صورت نگرفته است. این عدم اجرای درست قوانین، نه‌تنها بر انگیزه و رضایت پرستاران اثر گذاشته، بلکه می‌تواند بر کیفیت ارائه خدمات به بیماران هم تاثیر بگذارد.» 
   
خطر فرسودگی پرستاران ‌

با وجود همه اما و اگرها، برای جلوگیری از فرسودگی شغلی پرستاران چه راهکاری وجود دارد؟ دکتر علی دادگری به این سؤال پاسخ می‌دهد: «فرسودگی شغلی پرستاران، یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای نظام سلامت است‌؛ اتفاقی که معمولا ناشی از فشار کاری، شیفت‌های طولانی، کمبود نیرو، بی‌عدالتی در پرداخت‌ها و کم‌توجهی به نیازهای روانی و اجتماعی پرستاران است اما در دنیا برای جلوگیری از وقوع این اتفاق، راهکارهای مختلفی اندیشیده شده که طبعیتا اجرایی‌کردن هرکدام از آنها در کشور ما نیز می‌تواند بر کارایی بیشتر پرستار تاثیر بگذارد. برخی از این راهکارها در ابعاد کلان سیاستی و سازمانی است‌؛ مانند جذب و استخدام پرستاران بیشتر برای کاهش بار کاری و اجرای استانداردهای تعیین‌شده نسبت پرستار به بیمار در بخش‌ها.»
به‌گفته اواجرای کامل قوانین مصوب ازجمله تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری،ساماندهی قراردادهاوجلوگیری از قراردادهای موقت و بی‌ثبات، تامین تجهیزات و امکانات کافی برای کار پرستاران، افزایش حقوق متناسب با سختی کار و شرایط ویژه از جمله شیفت شب، بخش‌های ویژه و... می‌تواند در بهبود شرایط پرستاران تاثیر‌گذار باشد. 
کارشناسان تاکید می‌کنند که مشارکت دادن پرستاران در تصمیم‌گیری‌ها، حضور پرستاران در کمیته‌های سیاست‌گذاری بیمارستان و وزارت بهداشت وبه طور کلی، شنیدن صدای پرستاران در اصلاح قوانین و تدوین دستورالعمل‌ها را از دیگر راهکارهای امیدبخشی می‌داند که به شکل قابل توجهی از فرسودگی پرستاران جلوگیری خواهد کرد: «البته که نباید از فراهم‌کردن شرایط مساعد در محیط بیمارستان‌ها برای پرستاران هم غافل شویم‌؛ چرخش عادلانه شیفت‌ها برای جلوگیری از خستگی مفرط، ایجاد اتاق‌های استراحت و امکانات رفاهی در بخش‌ها، حمایت روانی و مشاوره شغلی برای پرستاران در معرض استرس بالا مثلا شاغلان در بخش اورژانس و یا‌ آی‌سی‌یو... می‌تواند حال جسمی و روحی پرستاران را هم ارتقا بدهد.» 

تعارض منافع‌؛ دغدغه‌ای که دنیا از آن عبور کرد 
تعارض منافع در سیستم بهداشت و درمان، زمانی رخ می‌دهد که منافع شخصی یا گروهی یک‌فرد مانند پزشکان ارشد یا مدیران با وظیفه اصلی آنها در قبال بیماران و سیستم بهداشت تداخل پیدا کند. آن‌وقت است که مدیری که خود یک پزشک متخصص است، ناخودآگاه یا آگاهانه منابعی مانند بودجه، تجهیزات یا زمان عمل جراحی را به سمت بخش‌هایی سوق دهد که منافع مالی بیشتری برای او یا همکارانش دارد، نه لزوما بخش‌هایی که بیشترین نیاز جامعه مانند خدمات اولیه یا پرستاری را برطرف می‌کند. محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار کشور درباره این اتفاق، به جام‌جم می‌گوید: «شاید اگر پزشک به تخصص خودش مشغول باشد و مدیریت را به کسانی که علم مدیریت دارند بسپارد، اوضاع کمی بهبود پیدا کند. طبیعتا پزشک باید تمام انرژی و تخصص خود را صرف بالاترین سطح مراقبت بالینی و علمی کند‌؛ یعنی درمان بیماران و تحقیق و آموزش. وقتی پزشک وارد مدیریت اجرایی می‌شود، یا باید تخصص مدیریتی خود را ثابت کند یا دانش تخصصی پزشکی‌اش تحت‌الشعاع وظایف مدیریتی قرار می‌گیرد.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
مهارت و سرگرمی در کارخنده

تهیه‌کننده و کارگردان مستند رئالیتی «کارخنده» درباره چالش‌های تولید این برنامه و تغییرات در فصل چهارم آن توضیح می‌دهد

مهارت و سرگرمی در کارخنده

نیازمندی ها