نماینده دادستان کنیا مدعی بود دو وکیل ایرانی دستگیر شده، از ساختمان سفارت رژیم صهیونیستی در نایروبی عکس گرفتهاند و قصد انجام اقدامات تروریستی داشتهاند؛ اتهامی که مبنای واقعی نداشت و تنها دسیسهای از سوی رژیم صهیونیستی بود تا پای ایران را به دومین پرونده تروریستی در محاکم قضایی کنیا باز کند.
عبدالحسین صفایی و سید نصرالله ابراهیمی به کنیا سفر کرده بودند تا وکالت دو ایرانی زندانی به اتهامات تروریستی را بهعهده بگیرند، اما حالا خودشان با اتهامات مشابه دستگیر و روانه دادگاه شده بودند.
هیچ روزنه امیدی نبود. بازجوها گفته بودند آنها را همانجا دفن میکنند، طوری که دست کسی بهشان نرسد. با آن حجم تبلیغات رسانهای هم، تنها یک معجزه میتوانست پای این دو را بار دیگر به خاک میهن برساند و این معجزه رخ داد.
وزارت امور خارجه به محض اطلاع از ماجرا، هیات ویژه خود را به ریاست حسن قشقاوی، معاون کنسولی به کنیا فرستاد تا راهحلی دیپلماتیک برای سوءتفاهم پیش آمده پیدا کند.
چند روز بعد، دادگاه دوباره برگزار شد و درحالی که دو وکیل ایرانی «به ناامیدی مطلق» رسیده بودند، تلاشها ثمر داد و مهر برائت در پرونده خورد. تمام این اتفاقات، از سفر به کنیا، دیدار با زندانیان و امیدواری به آزادی آنها تا دستگیری، محاکمه و بازگشت به کشور تنها 18 روز طول کشید؛ 18 روز پرمخاطره برای وکلای ایرانی.
سیدنصرالله ابراهیمی به «جامجم» میگوید که چگونه دستگیر شدند، کجا و تحت چه شرایطی زندانی بودند، چطور تبرئه شدند و آیا اکنون که بار دیگر به میهن بازگشتهاند، امیدی به آزادی دو زندانی ایرانی دارند یا نه.
چه شد که وکالت دو زندانی ایرانی در کنیا را بهعهده گرفتید؟
چهار سال پیش، خانواده این دو زندانی به ما مراجعه کردند و خواستار رسیدگی به پروندهشان شدند. متوجه شدیم رژیم صهیونیستی برای آنها پروندهسازی کرده و نیاز به کمک دارند.
اتهامشان چه بود؟ حکمی برایشان صادر شده بود؟
به عنوان تروریستهای بینالمللی دستگیر شده بودند و در دادگاه بدوی به حبس ابد محکومشان کردند. با اعتراض ما، حکم به 15 سال حبس تغییر کرد و ما امیدوار بودیم در دادگاه جدید، حکم تبرئه و آزادیشان را بگیریم.
راهی برای تبرئه آنها بود؟
بله. هیچ دلیل مجرمانهای علیه موکلان ما در پرونده وجود نداشت. آنها در هیچ کجا اعترافی نداشتند. هیچ حادثه تروریستی هم در آن بازه زمانی در کنیا رخ نداده بود و استناد قضات فقط به گزارشهای افراد ناشناس بود.
شرایط زندگی آنها در زندان چطور است؟ با چه مجرمانی همبند هستند؟
آنها دو مرد 55 تا60 ساله هستند که در این چهار سال به انواع بیماریهای روحی و جسمی مبتلا شدهاند. یکی از آنها سرطان روده گرفت و جراحی کرد، دیگری هم قلبش را آنژیو کرد و الان هم منتظر جراحی قلب باز است. خوف این وجود دارد که نتوانند حبس را تحمل کنند. از نظر سلامت جسمی و روانی وضعیت خوبی ندارند. همبندیهایشان هم بیشتر مظنون تروریستیاند.
در این مدت ملاقاتی با خانوادههایشان داشتهاند؟
بله اما محدودیتهایی وجود دارد، حتی سال گذشته، پلیس ضدتروریست کنیا تعدادی از اعضای خانواده آنها را که برای ملاقات آمده بودند، 24 ساعت در سلولهای انفرادی نگه داشت. این نبود امنیت همیشه برای خانوادهها وجود دارد.
اتهام اقدام تروریستی، دخالتهای رژیم صهیونیستی و... پرونده را با شرایطی ویژه مواجه کرده بود. چه انگیزهای باعث شد برای نجاتشان به کنیا سفر کنید؟
ما قصدمان فقط کمک به دو هموطن بیگناه بود. موکلان ما درگیر یک بازی مطبوعاتی شده بودند و در یک کشور خارجی، نیاز به حقوقدان بینالمللی داشتند.
سفارشی از طرف وزارت امور خارجه برای پذیرش وکالت داشتید؟
برای سفر به کنیا هماهنگیهایی شده بود و سفارت، توصیههایی ضروری به ما کرده بود. طبیعتا ما باید حمایت و پشتیبانی سفارت ایران را میداشتیم تا بتوانیم از موکلانمان دفاع کنیم.
هنگام سفر به کنیا، تصور میکردید درگیر اتهام اقدام تروریستی علیه خودتان شوید؟
خیر. ما با این نگاه که وکلای بینالمللی مورد حمایتهای حقوقی بینالمللی هستند، وارد کنیا شدیم.
چه شد که دستگیرتان کردند؟
بعد از دیدار با موکلانمان، سوار خودروی سفارت شدیم، اما قبل از اینکه به تابلوی عکاسی ممنوع سفارت رژیم صهیونیستی برسیم، پلیس امنیت ما را متوقف کرد و موبایل همکارم را گرفت. مدعی شدند ما داشتیم از سفارت عکس میگرفتیم تا عملیات تروریستی انجام دهیم. از خودرو پیادهمان کردند و رفتارهای زشتی داشتند. راننده سفارت را مورد ضرب و شتم قرار دادند که باعث ایجاد جراحت در چشم و پایش شد. خودرو را هم تفتیش کردند. سپس ما را تا پلیس امنیت کنیا بردند و در تمام طول بازجوییها حضور داشتند. آنجا متوجه شدیم این ماجرا یک دسیسه صهیونیستی است.
شما یک بار در دادگاه محاکمه و تبرئه شدید، چه شد که دوباره دستگیر شدید؟
سهشنبه 29 نوامبر، دادگاه بدوی برگزار شد و نماینده دادستان با همان بهانه تکراری که ما با گرفتن عکس از سفارت رژیم صهیونیستی قصد اقدام تروریستی داشتیم، برایمان تقاضای مجازات کرد. این اتهام غیرواقعی بود و با دفاعی که انجام دادیم، قاضی رای به تبرئه داد. قرار بود پنجشنبه ظهر به سمت تهران پرواز کنیم، اما هنگام گرفتن گذرنامه دوباره دستگیرمان کردند و گفتند کیفرخواستی مشابه در شعبه دیگری علیهمان به جریان افتاده است. وقتی دوباره ما را دستگیر کردند و به دادگاه بردند، با تعداد زیادی عکاس و خبرنگار روبهرو شدیم. دادستان هم بدون هیچ مبنای حقوقی، چهار اتهام به ما منتسب کرد که دو فقره آن مربوط به تلاش برای حمله به سفارت و مراکز حساس بود. اتهام غیرواقعی و عجیب دیگر هم ثبت نشدن ورود ما به کنیا بود. او سپس خواستار 30 سال حبس برای من و همکارم و راننده سفارت ایران شد. بعد از پایان دادگاه هم ما را به زندان فرستادند.
شرایط زندان چطور بود؟ شما را در انفرادی هم نگه داشتند؟
روزهای اول دستگیری، چند شبی را در سلولهای انفرادی بودیم. بدون کمترین امکانات مثل روانداز و زیرانداز و روشنایی. سپس ما را به زندانی متروکه در خارج شهر بردند که مظنونان تروریستی را آنجا نگه میدارند. با چهار پنج نفر همبند شدیم که اتهاماتشان تروریستی، کلاهبرداری و جعل بود. لامپ مهتابی سلول هم 24 ساعته روشن بود که خودش فشار عصبی مضاعفی ایجاد میکرد.
برخورد بازجوها با شما چطور بود؟
از همه ترفندهای روانی برای شکنجه ذهنیمان استفاده کردند. میگفتند شما را اینجا دفن میکنیم. باید جلوی ما زانو بزنید؛ دشنام، توهین و تحقیر هم میکردند.
اجازه داشتید با خانواده یا سفارت تماس بگیرید؟
تا چند روز هیچ ارتباطی نداشتیم، حتی خود سفارت هم نمیدانست ما را کجا بردهاند. تا اینکه با اصرار ما ملاقاتی کوتاه با سفیر داشتیم و با خانواده تماس گرفتیم.
در تماس با خانواده چه گفتید؟
سعی کردم آرامشان کنم و اینکه پرونده ما بدون اقدامات سیاسی و دیپلماتیک حل نمیشود.
به شما اتهامات مشابه موکلانتان زده شده بود. با این موضوع چطور کنار آمدید؟
تمام اتهاماتی که به موکلان ما زده بودند، در پرونده خودمان هم وجود داشت. برای آنها به بهانه مقداری پودر که در ترکیب با فلان ماده، به ماده منفجره تبدیل میشود، سندسازی کرده بودند، برای ما به واسطه یک موبایل. جالب اینکه هم پرونده ما و هم پرونده موکلانمان براساس قصد انجام عمل تروریستی تنظیم شده بود که مبنای واقعی نداشت.
شما با امیدواری به آزادی دو زندانی ایرانی به کنیا رفته بودید، وقتی خودتان دستگیر شدید، این امیدواری رنگ نباخت؟
ناامید مطلق شده بودیم و کارمان فقط توسل و نماز بود. فقط یک معجزه میتوانست ما را نجات دهد. درحالی که روزنامهها هم مدام علیه ما خبر منتشر میکردند.
چه تیترهایی میزدند؟
مینوشتند: «دو ایرانی که قصد حمله به سفارت رژیم صهیونیستی را داشتند، توسط مقامات ضدتروریستی کنیا دستگیر شدند»، درحالی که هیچ اشارهای به وکیل بودن ما نمیکردند.
در آن شرایط از اینکه وکالت را پذیرفته بودید، احساس پشیمانی نکردید؟
به هیچ وجه، این حق موکلان ما بود که از حقوق مناسب برخوردار باشند.
و سرانجام با ورود وزارت امور خارجه به پرونده، شرایط متفاوت شد. چطور از شما رفع اتهام شد؟
پس از چند روز، دکتر حسن قشقاوی همراه هیات اعزامیشان به مرکز پلیس ضدتروریست کنیا آمدند و ملاقات کوتاهی با هم داشتیم. از آنها خواستیم از همه روشهای دیپلماسی استفاده کنند. با اینکه خیلی تحت فشار بودند، تلاش کردند و سرانجام موفق شدند.
روز دادگاه چه اتفاقی افتاد؟
نتیجه غیرمنتظره بود. نماینده دادستان تمام اتهامات را پس گرفت و قاضی هم رای به تبرئهمان داد. خواست خدا بود و آن معجزه رخ داد.
نماینده سفارت کشورمان در دادگاه حضور داشت؟
بله، سفیر کشورمان و معاونش همراه هیات اعزامی در جلسه حضور داشتند که همین موضوع اقتدار جمهوری اسلامی را نشان داد.
تصور میکردید حکم برائت بگیرید؟
ما ناامید بودیم، حتی وکیلمان قبل از دادگاه گفته بود تلاششان این است که جان ما را نجات دهند.
نقش وزارت امور خارجه در نجات خودتان را چطور میبینید؟
سفر به کنیا، ملاقات با زندانیها، دستگیری، محکوم شدن و برائت ما، همه در 18 روز اتفاق افتاد. اگر تلاشهای تیم وزارت امور خارجه و نمایش اقتدار جمهوری اسلامی نبود، ما نمیتوانستیم از این پروندهسازی نجات پیدا کنیم.
چگونه به کشور برگشتید؟ لحظه دیدار دوباره با خانواده چگونه گذشت؟
ما 25 آذر، همراه هیات اعزامی به کشورمان برگشتیم. در فرودگاه، خانواده و دوستانمان که نگران بودند، به استقبالمان آمدند.
با تجربه این حادثه آیا وکالت دو زندانی ایرانی را ادامه میدهید؟
پس از آزادی، دوباره با خانواده آنها دیدار کردیم. برای من و همکارم محدودیتهایی ایجاد شده، اما تلاشمان را تا آزادی آنها ادامه میدهیم. قرار است جلسهای هم با وکلایمان در کنیا داشته باشیم. از طریق وزارت امور خارجه هم باید رایزنیهایی انجام شود تا شاهد نجات این دو هموطن باشیم.
امیدی به آزادی آنها دارید؟
بله، با اتفاقی که برای ما افتاد مشخص شد آنها چقدر راحت پروندهسازی میکنند.
یزدان مرادی - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد