بخشش 2 قاتل قبل از قصاص

به گزارش جام‌جم، ماجرای پرونده نخست به هفتم مرداد سال 87 برمی‌گردد. در این روز زنی به پلیس نهاوند مراجعه کرد و از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش خبر داد.

ماموران برای پیدا کردن ردی از مرد 48 ساله به تکاپو افتادند اما یک روز بعد جسد او را در یکی از دره‌های جاده نهاوند پیدا کردند. آنها در همان ابتدا به سرنخ‌هایی دست یافته بودند که از یک دسیسه خانوادگی در قتل حکایت داشت. همسر مقتول دستگیر شد و به ارتباطش با هوشنگ و قتل شوهرش توسط او اعتراف کرد.

تلاش‌ها برای دستگیری هوشنگ ادامه داشت اما مشخص شد او به عراق گریخته و به عضویت یکی از گروه‌های معاند درآمده است.

سرانجام او هنگام بازگشت به ایران دستگیر شد و برای محاکمه به اتهام محاربه و قتل عمد، در اختیار دادگاه‌های انقلاب و کیفری استان تهران قرار گرفت. او در اعترافاتش گفت: «از مدتی قبل با همسر مقتول آشنا شده بودم. شب حادثه به پشت‌بام خانه‌اش رفتیم تا حرف بزنیم اما ناگهان شوهرش سر رسید و با من درگیر شد. همسر مقتول چادرش را جلوی دهان شوهرش گرفت و من هم با فشار دادن آن، خفه‌اش کردم. سپس جسد را به جاده نهاوند بردیم و در دره انداختیم. من به عراق گریختم و آنجا به عضویت یکی از گروه‌های معاند درآمدم. مدتی بعد به ایران برگشتم که دستگیر شدم.»

متهم با این اعترافات، در دادگاه انقلاب به اعدام و در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد. مدتی بعد اولیای‌دم بدون قید و شرط رضایت دادند تا متهم از قصاص نجات پیدا کند. او صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد و گفت: «من در دادگاه انقلاب حکم اعدام گرفته‌ام. اولیای‌دم هم خودشان رضایت داده‌اند. هیچ حرفی برای گفتن ندارم و هر حکمی بدهید، می‌پذیرم.» قضات دادگاه نیز در پایان وارد شور شدند و هوشنگ را به حبس محکوم کردند.

هوشنگ با اعلام رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات یافت اما با حکم اعدام روبه‌روست.

قتل در زندان

صبح دیروز قاتلی دیگر توانست با جلب رضایت خانواده مقتول، بار دیگر به زندگی برگردد. او مردی جوان است که یکی از همبندی‌های خود را کشته است.

متهم گفت: «شش ماه بود که در زندان بودم. روز حادثه با یکی از زندانی‌ها دعوایم شد. با میله آهنی به سرش کوبیدم و او را به قتل رساندم. خانواده‌ام توانستند با فروش همه اموالمان، 600 میلیون تومان مبلغ درخواستی اولیای‌دم را پرداخت کنند و رضایت بگیرند.