گفت‌وگو با علیرضا افتخاری، خواننده

دنیا باید به زیارت خاک ایران بیاید

گفت‌وگو با طاها بهبهانی، نقاش و استاد دانشگاه:

علاقه‌ام به وطن را از خانواده گرفتم

طاها بهبهانی نقاش، مجسمه‌ساز، طراح صحنه، کارگردان تلویزیون و تئاتر و استاد دانشگاه و فرزند سید محسن بهبهانی استاد ادبیات و مبلغ مذهبی است که به دست گروهک فرقان در سال 1358 کشته شد.
کد خبر: ۱۰۳۹۲۴۷
علاقه‌ام به وطن را از خانواده گرفتم

طاها بهبهانی در کودکی یادگیری نقاشی را نزد پدرش آغاز کرد و در 13 سالگی شاگرد ممتاز استاد علی‌اکبر نجم‌آبادی (از شاگردان استاد کمال‌الملک) شد.

دوران دبیرستان را با هنرستان کمال‌الملک همزمان طی کرد و سپس وارد دانشگاه هنرهای دراماتیک شد.

پس از پایان تحصیل در رشته طراحی صحنه برای تئاتر، سینما و تلویزیون در پاریس و سالزبورگ به تحقیق و پژوهش پرداخت.

با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

در تدارک راه‌اندازی یک باغ موزه از آثارتان در جاجرود بودید. موضوع به کجا رسید؟

باغ موزه کارهایش انجام شده، اما گرفتار کارهایی هستم که به من ارتباطی ندارد. قرار نبود باغ‌موزه درست کنیم؛ برق و آسفالت منطقه را هم تامین کنیم. مجبوریم دنبال برق فشار قوی باشیم، چون آنجا ولتاژ برق پایین است. یا مثلا باید آنجا آسفالت بشود. اینها به من هنرمند ارتباطی ندارد. متاسفانه هر کار فرهنگی که بخواهیم انجام دهیم به یک نحوی نقره داغ می‌شویم. من پنج سال دوام آوردم این هم روی آن. من جنوب فرانسه درس می‌دادم. 45 سال است به ایران برگشتم و پذیرفتم اینجا وطنم است. پشیمان نیستم که برگشتم. تمام نیت من این است یک حرکت فرهنگی انجام دهم.

با توجه به این‌که شما در فرانسه سال‌ها قبل تدریس می‌کردید، علاقه‌مندی شما به وطن از کجا نشات می‌گیرد که به ایران برگشتید؟

به تربیت خانوادگی. همین داستان برای پدرم پیش آمد، او هم به خاطر عشق و علاقه‌اش به ایران اینجا ماند، تا لحظه آخر زندگی کرد و در آخر گروه فرقان او را کشت. اجداد ما هم همین‌طور از صدر مشروطیت به این وطن علاقه داشتند. پدرم دکتر سیدمحسن بهبهانی بود که استاد ادبیات و مبلغ مذهبی و از حامیان آیت‌الله کاشانی بود.

به غیر از نقاشی چه کارهایی انجام می‌دهید؟

بخشی از زندگی من تدریس است. 45 سال است تدریس می‌کنم. تمام صبح‌های من صرف کار می‌شود.

جوان‌ها از اقشار و طبقات مختلف را تعلیم می‌دهم. کارم فقط نقاشی نیست، تاریخ هنر ایران را هم دربر می‌گیرد. آنچه از وقتم می‌ماند، درباره مسائل هنری مطالعه می‌کنم تا بتوانم تدریس کنم.

فرزندان شما هم به مسائل هنری علاقه‌ای دارند؟

یک دختر دارم؛ تارا بهبهانی که او هم فارغ‌التحصیل پژوهش هنر است. تخصص او آموزش هنر به کودکان است. کارهایش را مرتب در محک به نمایش می‌گذارد تا کمکی برای سرطانی‌ها باشد.

میانه شما و دخترتان چگونه است؟

فوق‌العاده عالی است. این به همان تربیت خانوادگی برمی‌گردد؛ همان تربیت و برخوردی که پدرم با من داشت، من با دخترم دارم. سعی می‌کنیم زیاد با هم وقت بگذرانیم. خوشبختانه همان کلاسی که من صبح‌ها تدریس می‌کنم، او بعد‌ازظهرها تدریس می‌کند و همین باعث می‌شود جدای از خانه با هم زیاد ملاقات داشته باشیم.

تا به حال شده نقدی روی نقاشی‌های دخترتان داشته باشید؟

بله من مساله نقد را فراموش نمی‌کنم. در مورد هنر نه فقط دخترم، بلکه با هیچ‌کس شوخی ندارم. چون بدترین کار این است که در زمینه هنر تعارف داشته باشید. هم خیانت به هنر این کشور است و هم خیانت به هنرمند و هنرجو.

خیلی از جوان‌ها وقتشان را در تلفن‌های همراهشان سپری می‌کنند. شما چه نظری در این باره دارید؟

الان روش مطالعه فرق کرده، درست است که انتقاد می‌کنیم جوان‌ها سرشان در موبایل است، اما آنها که نمی‌خواستند این‌طور شود. در همه جای دنیا آدم‌ها سرشان در موبایل است. بستگی به آدمش دارد. برخی استفاده بهینه دارند و برخی وقت تلف می‌کنند. اما موبایل این قابلیت را دارد که می‌توان در آن کتاب خواند. در فرنگ از موبایل بیشتر استفاده بهینه می‌کنند. از طرفی باید این سوال را از خودمان بپرسیم که ما برای آموزش جوانان این کشور چه کردیم و کجا این آموزش‌های فرهنگی را به او داده‌ایم.

درباره تازه‌ترین فعالیت‌هایتان برای مخاطبان ما بگویید؟

در حال تدارک نمایشگاه بزرگی هستم که فکر می‌کنم مهرماه برپا شود. نمایشگاهی از کارهای جدید من است.

سجاد روشنی - دبیر صفحه آخر جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها