به گزارش جام جم آنلاین ، تفاوت این دو وضعیت را می توان از منظرهای مختلف از جمله از منظر مدیریت و رهبری بررسی کرد. در این بررسی با این پدیده مواجه هستیم که در چند سال گذشته وضعیت فدراسیون با مدیریت تمام وقت اداره می شد حال انکه اینک، رییس محترم فدراسیون با حفظ سمت معاون وزیر ورزش و جوانان نیز هست. آن هم معاون وزیر ورزش در حوزه ورزش قهرمانی یعنی درست جایی که این روزها آقای داورزنی معاون وزیر باید از اقای داورزنی رییس فدراسیون والیبال در خصوص نتایج تیم ملی گزارش بگیرد ! این پدیده نه چندان نوظهور و البته اشتباه در سیستم مدیریتی کشورما عجیب است که سالهاست طرفدار دارد. اگر این قاعده درست باشد باید همه روسای فدراسیون های جهانی ، رییس فدراسیون ملی شان در همان رشته هم باشند مثلا اینفانتینو رییس فیفا، همچنان دبیر کل یوفا و رییس فدراسیون فوتبال ایتالیا هم باشد یا آری گراسا رییس برزیلی فدراسیون جهانی والیبال FIVB همزمان باید رییس فدراسیون والیبال برزیل هم باشد ... وقتی چنین نیست لابد انها که نظریه های مدیریت می نویسند بهتر به تداخل این دو حیطه و ناکارامدی ان اذعان دارند که خود مرتکب چنین خطاهایی نمی شوند.
واقعیت این است که رهبری و مدیریت عناصر مهم کامیابی و ناکامی هستند چرا که رهبری جریانی است که با ایجاد انگیزه و ارتباط موثر ، انجام وظایف را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و زیر مجموعه خود را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب می کند. این نفوذ و اثر گذاری به عنوان دو ویژگی مهم مدیریت و رهبری با قدرت در رابطه است قدرتی که عبارتست از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران. این قدرت در سطح فردی اش، قدرت مرجعیت و قدرت تخصصی و در سطح سازمانی اش: قدرت قانونی و قدرت پاداش و تنبیه را به همراه دارد. در وارسی وضعیت حال حاضر فدراسییون والیبال، سوال اینجاست آیا مشاهدات ما نشان دهنده این واقعیت است که فرایند مدیریت و رهبری، تمام و کمال در حال انجام است؟
به باور من هدایت و رهبری فدراسیون والیبال در تحویل و تحول از جناب اقای یزدانی خرم به جناب اقای داورزنی دچار دگردیسی شد. اگر مدیریت اقای یزدانی خرم در تقسیم بندی انواع سبک های مدیریت و رهبری را بتوان در دسته مدیریت خدمتگزار دسته بندی کرد که بر خدمترسانی به دیگران تأکید و منافع شخصی را فدای منافع دیگران میکرد تا افراد از درایت و اختیار و سلامت بیشتری برخوردار و خود تبدیل به رهبرانی خدمتگزار شوند. در مقابل می توان مدیریت اقای داورزنی در فدراسیون والیبال را در زمره رهبران و مدیران تحول آفرین بر شمرد که در این نوع مدیریت ، برای زیر مجموعه خود انگیزش ایجاد می شود، یک چشم انداز سازمانی پویا خلق و اغلب یک دگرگونی در ارزش های فرهنگی برای انعکاس نوآوری بیشتر را ضروری میسازد. تفاوت و وجه ممیزه این دو سبک در ویژگی هایی است که در مدیریت خدمتگزار وجود دارد و ان عبارت است از: حس ابتکار، توانایی گوش دادن، قوه تخیل، توانایی رد کردن، مقبولیت و یکدلی، بصیرت، دوراندیشی، آگاهی، توانایی ترغیب دیگران، التیام بخشیدن و خدمت رسانی و توانایی تشکیل اجتماعات .
از طرف دیگر، واقعیت این است که وقتی قرار است وظایف معاون وزیر و رییس ورزش قهرمانی با رییس فدراسییون والیبال یا هر فدارسیون دیگری در یک نفر تجمیع شود تداخل وظیفه ای پیش می اید که خود نه تنها تسهیل کننده نیست بلکه یکی از موانع اصلی در راه رسیدن به هدف نیز تلقی می شود. مردی و کاری و کاری و مردی به نظر این جمله قصار دارای معانی عمیقی است. در کتاب سیاستنامه ،خواجه نظامالملک یکی از توصیههایی که به شاهِ زمان خودش میکند، این است: زنهار! مردی را دو کار مفرمایی؛ مردی و کاری.
و یابه قول سعدی
جز به خردمند مفرما عمل گرچه عمل کار خردمند نیست
مفهوم مدیریت این بیت از سخن سعدی این است که خردمند مدیریت میکند؛ اما عمل را به عهده دیگران میگذارد. بر این مبنا بهتر نیست اقای داروزنی در پست معاونت وزیر مدیریت کند و کار فدراسیون والیبال را به فرد دیگری واگذارد؟. مگر نه اینکه بالاخره روزی روزگاری باید بین این دو پست خدمتی تفکیک مدیریتی ایجاد کنیم و هر کدام را به اهلش بسپاریم اگر چنین است، می توانیم تصور کنیم که آن روز فرا رسیده است فارغ از اینکه در دولت دوازدهم چه کسی سکان هدایت وزارت ورزش را به دست خواهد گرفت و ان وزیر محترم چه کسی را بر مسند معاونت ورزش قهرمانی منصوب خواهد کرد و به تبع آن چه کسی رییس فدراسیون والیبال خواهد شد! می توانیم این محاسبات دوراندیشانه! را وا نهیم و به جای ان با انگشت تدبیر گره والیبال ملی را وا کنیم که فردا دیر است.
اکبر محمدخانی / مشاور ارشد رادیو وررش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد