تحلیل روز/

اهمیت دیدار کیسینجر با پوتین

هنری کیسینجر، رایزن سنتی کاخ سفید در مذاکره با کرملین، بار دیگر در آستانه دیدار سران دو کشور به مسکو رفت و با رئیس‌جمهوری روسیه دیدار و گفتگو کرد.
کد خبر: ۱۰۴۶۷۹۵
اهمیت دیدار کیسینجر با پوتین


ایده‌ ‍پرداز ارشد آمریکایی

هنری کیسینجر، سیاستمدار و استراتژیست ارشد آمریکایی که در سال‎های 1973 تا 1977 وزیر امور خارجه، و درسال‎های 1969 تا 1973 مشاور امنیت ملی دولت آمریکا بود، در یک دهه گذشته بارها به عنوان رابط میان روسیه و آمریکا عمل کرده و پیام رسان رئیس جمهور آمریکا به همتای روس وی بوده است.

این سیاستمدار یهودی‌الاصل تا کنون بیش از 10 بار با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه دیدار کرده و با وی و دیگر مقامات روسی درباره مدیریت و بهبود روابط دو کشور رایزنی کرده است.
استراتژیست 94 ساله آمریکایی در سال 1973 به خاطر نقشی که در پایان دادن به جنگ ویتنام ایفا کرده بود، جایزه صلح نوبل دریافت کرد.

مذاکرات منجر به پیمان محدودسازی سلاح‌های استراتژیک میان آمریکا و شوروی سابق (1969 تا 1972) که منجر به عقد پیمان سالت شد و طراحی و اجرای دیپلماسی پینگ پنگ (1972) که منجر به برقراری روابط میان ایالات متحده آمریکا و چین شد، دو دستاورد مهم دیگر در پرونده کاری هنری کیسینجر به شمار می‌آید.

به همین دلیل باراک اوباما و پس از او دونالد ترامپ یک بار دیگر به جادوی «ایده و عمل» این سیاستمدار ایده پرداز و عملگرای آمریکایی روی آورده‌اند، تا سطح تنش‌های فزاینده میان آمریکا و روسیه را کاهش دهند، و احیانا به توافقی بین‌المللی با قدرت در حال احیای روسیه برسند.

رایزنی‌های کیسینجر در مسکو

وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد: سرگئی لاوروف و هنری کیسینجر اوضاع جاری و دورنمای روابط روسیه و آمریکا، برخی مسائل منطقه‌ای و سیر اوضاع جهانی را بررسی کردند.

کیسینجر در «همایش بین‌المللی بررسی اندیشه‎های پریماکف» در مسکو گفت: روسیه و آمریکا از تمامی امکانات برای پیشرفت در روابط دو جانبه و همکاری برای بهبود اوضاع بین‌المللی برخوردارند، و به همکاری در این زمینه نیاز دارند.

وی با اشاره به سابقه تارخی تنش در روابط روسیه و آمریکا گفت: زمانی را به یاد داریم که وضعیت به مراتب بدتر بود، اما همیشه توانستیم این تنش‌ها را در روابط دوجانبه پشت سر بگذاریم.

و مرحله اصلی برنامه‎های هنری کیسینجر در مسکو، دیدار با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه، در آستانه نخستین دیدارش با دونالد ترامپ رئیس‎جمهوری آمریکا بود. قرار است پوتین و ترامپ در حاشیه اجلاس نشست سران گروه 20 – که 16 و 17 تیر در شهر هامبورگ آلمان برگزار می‌شود – با هم دیدار کنند.

فضای حاکم بر روابط آمریکا و روسیه

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سرفصل تازه‌ای در روابط آمریکا و روسیه آغاز شد، و مقامات وقت کرملین، به ویژه شخص بوریس یلتسین اراده و انگیزه‌ لازم را برای ادامه همترازی با آمریکا در نظم جهانی از دست دادند. در چنین فضایی ایده نظم نوین جهانی و مدیریت یکجانبه بین‌المللی در آمریکا شکل گرفت.

تحولات شرق اروپا، جنگ بالکان، توسعه طلبی آمریکا به سوی شرق به ویژه از طریق ناتو و جنگ افغانستان و عراق از جمله اقداماتی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با سیطره نظام تک قطبی آمریکایی شکل گرفت، و گام به گام مرزهای غرب را به سوی قلمرو روسیه نزدیک گسترش داد.

اما روند ضعف و درجازدگی روسیه دوامی نداشت، و میل به بازگشت به اقتدار و عظمت در اجزاء ساختار سیاسی و سیاستمداران روسی رفته رفته تقویت شد، و به برآمدن ولایمیر پوتین، به نماد احیای عظمت امپراتوری شوروی در قرن بیستم و روسیه تزاری در قرن نوزدهم تبدیل شد.

پوتین که در سال 1999 پس از کناره‌گیری بوریس یلتسین قدرت را در دست گرفت، تا کنون به عنوان معمار روسیه نوین، گام‎های بزرگی در بازیابی قدرت روسیه برداشت، و روسیه تحت مدیریت او به موازات گسترش یابندگی در حوزه‎های سیاسی، اقتصادی و امنیتی در تقابل با یکجانبه‎گرایی واشنگتن و نظم نوین آمریکایی قرار گرفت.

در این چارچوب جنگ گرجستان (2008) یکی از نخستین رویدادهایی بود که اراده روسیه جدید، و به ویژه شخص پوتین را برای پایان دادن به پروژه نفوذ تدریجی آمریکا در حوزه امنیت راهبردی و پیرامونی روسیه نشان داد.

همزمان با روند بازیابی قدرت در روسیه، آمریکا تلاش وسیعی را برای جذب کشورهای اروپای شرقی و مناطق بالکان و قفقاز به سوی اتحادیه اروپا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو آغاز کرد. طراحی انقلاب‎های مخملین و حمایت از جریان‎های همسو با غرب در جمهوری‎های استقلال یافته از شوروی سابق و تلاش برای تسری آن به به داخل خاک روسیه، وجهه غالب سیاست‎های ضدروسی آمریکا در دهه نخست هزاره سوم میلادی بود، که شکاف بیشتر در روابط آمریکا و روسیه را دامن زد.

بحران اوکراین در سال 2014 میلادی اوج تلاش‎های ضد روسی غرب تلقی می‌شود. در این بحران، مخالفان تحت حمایت اروپا و آمریکا برخلاف توافقی که برای برگزاری انتخابات زودهنگام با ویکتور یانوکوویچ رئیس‌جمهور تحت حمایت روسیه کردند، دست به شورش زدند، و قدرت را در دست گرفتند.

مسکو ضمن پناه دادن به یانوکویچ با اعتراض به رفتار مخالفان و سیاست‌های اروپا و آمریکا به صورت مستقیم از جریان هوادار یانوکویچ حمایت کرد، و در پی آن شبه‌جزیره مهم کریمه در جنوب اوکراین را به خاک روسیه ملحق کرد. این اقدام پوتین که با واکنش تند اروپا و آمریکا مواجه شد، سرآغاز تحریم‌های شدیدی شد که به موازات رویارویی منافع و رویکردهای آمریکا و روسیه در دیگر تحولات بین‌المللی تشدید شد.

دولت اوباما در آخرین روزهای کار خود در سال 2016 دستور اخراج 35 دیپلمات روس و توقیف دو ملک دیپلماتیک روسیه را صادر کرد. این دستور هنوز لغو نشده و حتی ترامپ پیش شرط دریافت یک قطعه زمین در سن پترزبورگ برای ساخت کنسولگری آمریکا را مطرح کرده که با مخالفت مسکو مواجه شده است.

در جدیدترین اقدام دولت آمریکا هفته گذشته موج دیگری از تحریم‌های ضدروسی را علیه 38 شخصیت حقوقی و حقیقی در روسیه و اوکراین وضع کرد.

وزیر خارجه روسیه با انتقاد از تحریم‌های ضدروسی جدید واشنگتن گفت: «چیزی جز ابراز تاسف برای روس ستیزی بیمارگونه شرکای آمریکایی نمی‌توانم بگویم. به نظر من استناد به وضعیت اوکراین از دیدگاه ناظران تمسخر آمیز است.»

رئیس جمهوری روسیه نیز 12 خرداد در باره تیرگی روابط روسیه با آمریکا گفت: «همکاری‌های مسکو و واشنگتن در پائین‌ترین سطح قرار دارد و در چند سال گذشته پایه‌های همکاری‌ها که در دهه‌های گذشته شکل گرفته بود، تخریب شده است.»

علاوه بر اوکراین، سوریه در حال حاضر به کانون مهم دیگری در منازعات راهبردی روسیه و آمریکا تبدیل شده است.

قطب بندی‌های جدید بین‌المللی

به موازات تشدید رقابت کرملین و کاخ سفید در مسائل مربوط به منافع راهبردی و پیرامونی روسیه، سیاست‎های یکجانبه گرایانه آمریکا، مخالفت‎های بیشتری را در سراسر دنیا بر انگیخته و تلاش برای برقراری چندجانبه گرایی در نظام بین‌الملی به ایده‎ای رو به رشد در جامعه جهانی تبدیل شده است.

قدرت‌های نوظهور، کشورهای مستقل و و حتی برخی اعضای اتحادیه اروپا به عنوان متحدین تاریخی آمریکا در برابر «نظم نوین جهانی» موضع گرفتند و به مخالفت با اقدامات یکجانبه گرایانه آمریکا برخاستند.

نقطه اوج این مخالفت‎ها در اروپا به سال 2003 میلادی و در حمله آمریکا علیه عراق بر می‌گردد، که طی آن جرج دبیلیو بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا با لحنی تحقیرآمیز متحدان دیرین خود در اروپای غربی خطاب قرار داد و از کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه که معترض مداخله نظامی آمریکا در عراق بودند به عنوان «اروپای پیر» یاد کرد.

در این چارچوب تقسیم‌بندی جدیدی در نگاه متقابل کشورهای دو سوی آتلانتیک شکل گرفت که «اروپای پیر» را در کنار «اروپای جوان» قرار داد، و در این تقسیم‌بندی کشورهای دست دوم و عمدتا شرقی در اروپا به دلیل وابستگی و نیاز به حمایت‎های مالی، سیاسی و امنیتی آمریکا راه همراهی بیشتر با واشنگتن را در پیش گرفته و به نقطه ثقل سیاست‎های امنیتی آمریکا در اروپا تبدیل شده‌اند.

شکاف میان آمریکا و «اروپای پیر» به مرور نمایان تر شد، و ظهور دونالد ترامپ با گرایش‌های ملی گرایانه در آمریکا ابعاد روشنتری به آن بخشید. به گونه‌ای که در سفر اخیر ترامپ به بروکسل و رم و در سخنان و دیدارهای وی در دو نشست سران ناتو و سران گروه هفت، مسیر متفاوت آمریکا با اروپای پیر، به ویژه آلمان و فرانسه نمایان‌تر شد.

در چنین شرایطی تثبیت و تقویت نقش استراتژیک روسیه در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی به عنوان یک نگرانی از سوی مقامات آمریکایی دبنال می‌شود. هنری کیسینجر که پیش از سفر به روسیه، به انگلیس رفت و در کنفرانس امنیتی مارگارت تاچر در لندن سخنرانی کرد، در تحلیلی درباره موقعیت کنونی روسیه در نظام منطقه‌ای و بین‌المللی گفت:

«دیدگاه پوتین درباره سیاست بین‌الملل یادآور خودکامگی ملی‌گرایان اروپا در دهه ۱۹۳۰ است. روسیه اکنون هم می‌خواهد از طرف اروپا پذیرفته شود، و هم می‎خواهد بر اروپا برتری داشته باشد. روسیه اکنون به مرحله‌ای رسیده است که مصداق امنیت مطلق و ناامنی مطلق برای برخی از همسایگان خود به شمار می‌آید.»

در واقع کیسینجر با درک درست از ملاحظات معطوف به احیای قدرت روسیه، درباره تبعات تشدید اختلافات روسیه و غرب نگران است، و به همین دلیل با لحنی توام با هشدار خواستار کاهش سطح تنش راهبردی غرب، به ویژه آمریکا با روسیه است.

در این چارچوب سفر کیسینجر به روسیه و گفتگوی مستقیم وی با پوتین، می‎تواند نشانه‌ای از تلاش این سیاستمدار پیر برای کاهش آمریکا با روسیه باشد. از این منظر می‎توان، کیسینجر را منادی تفاهم بین منافع روسیه و آمریکا و تلاش برای کاهش اصطکاک منافع راهبردی دو کشور در کانون‎های بحران جهانی دانست.

تفاهمی که تحقق عملی آن تا حدود زیادی در گرو اراده روسای جمهوری دو کشور در مذاکرات پیش رو و عزم کاخ سفید برای به رسمیت شناختن روسیه در به عنوان یک قدرت تعیین کننده در تصمیم‎سازی بین‌المللی دارد.

اهمیت بازیگران جدید بین‌المللی

کیسینجر در سخنانش در کنفرانس امنیتی مارگارت تاچر علاوه بر روسیه از چین و هند به عنوان بازیگران جدید بین‌المللی یاد کرد و گفت: آمریکا در قبال چین دو گزینه را پیش رو دارد، اول رویارویی مکرر و دوم همزیستی و باور به لزوم اجتناب از درگیری.

وی با اشاره به برابری اهمیت راهبردی چین و آمریکا در حوزه‎های مختلف، طرح چینی جاده ابریشم را گامی برای انتقال مرکز ثقل ژئوپلتیک جهان به آسیای مرکزی ارزیابی کرد و گفت: اگر غرب، و به ویژه آمریکا در مسیر ثبات جهانی گام برندارند، و بی‌ثباتی در کانون‎های مهم جهانی ادامه یابد؛ چین، هند و روسیه فرصت بیشتری برای نقش‌آفرینی پیدا خواهند کرد.

جمعبندی

درباره سفر هنری کیسینجر به روسیه و دیدار وی با ولادیمیر پوتین دو نکته مهم قابل توجه است.

1- شتاب تنش در روابط روسیه و آمریکا و نگرانی‎ها از ابعاد دامنه دار این تنش به ویژه در سوریه، ضرورت مذاکره مستقیم میان واشنگتن و مسکو را بیش از پیش آشکار کرده است. بحران سوریه، به عنوان اولین بحران نظامی که روسیه به صورت مستقیم در آن ورود کرده است، قدرت تعیین کنندگی آمریکا به ویژه امکان توسل به ابزار نظامی برای پایان دادن به بحران را به شدت کاهش داده است. این درحالی است که روند حل و فصل نظامی و سیاسی بحران سوریه بدون حضور آمریکا هم هرگز برای واشنگتن قابل تصور نیست.

به همین دلیل پایان کار داعش در عراق و پیشروی‎های چشمگیر ارتش سوریه تحت حمایت روسیه و ایران، سیاستمداران آمریکایی را به تکاپو انداخته تا پیش از پایان بحران در منطقه نقش خود را در این فرایند بازیابند.

طبعا تهدید اخیر آمریکا برای حمله به مواضع ارتش سوریه با همین رویکرد صورت گرفته، و کاخ سفید با این هشدار تلاش کرده ضرورت ایفای نقش آمریکا در پایان دادن به بحران سوریه را به رخ رقیب بکشد. از این منظر سفر کیسینجر می‎تواند سرفصلی برای گفتگوی عملگرایانه تر آمریکا با روسیه درباره آینده پس از بحران در سوریه ارزیابی شود.

2- نخستین دیدار دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین که بناست در پایان هفته جاری و در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در هامبورگ آلمان برگزار شود، برای رییس‎جمهوری آمریکا بسیار مهم است، و ترامپ کوشیده است، پیش از این دیدار درباره محورهای مذاکره و راه‎های کاهش تنش با روسیه به مسکو تفاهماتی برسد.

به همین دلیل رایزن سنتی روابط دو کشور ماموریت گفتگوهای سخت آمریکا با روسیه را به عهده گرفت، تا راهی برای کاهش اختلافات عمیق و تنش‎های نهادینه شده آمریکا با روسیه بیابد.

طبعا سیاستمدار کهنه کار آمریکایی این بار هم ماموریت خود را انجام داده است، و اینک، آینده مناسبات آمریکا و روسیه در دستان دونالد ترامپ، رئیس جمهور متفاوت و کمتر قابل پیش‌بینی آمریکاست.

اینکه دونالد ترامپ در این دیدار مهم از منظر توصیف‎های پیشین از ولادیمیر پوتین و تشویق سیاست‎های وی در احیای قدرت روسیه وارد مذاکراتی مثبت و سازنده با پوتین خواهد شد، یا تحت تاثیر فضای متشنج در روابط دو کشور، در موقعیت رئیس‌جمهور آمریکا دور تازه‌ای از رقابت جویی را با روسیه آغاز خواهد کرد، پرسشی است که بهانه ای برای گمانه زنی تحلیلگران سیاسی در روزهای باقی مانده تا دیدار مهم رئیسان جمهور آمریکا و روسیه خواهد بود.

یوسف اسماعیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها