تکاپوی ریاض برای دستیابی به تعادل

ملک سلمان از 2015 که به پادشاهی عربستان رسید، با عزل و نصب‌های مکرر دست به جابه‌جایی مقامات سعودی زده است. اما بیش از همه معرفی افراد مختلف به عنوان ولیعهد جلب توجه کرده است. وی تاکنون سه بار ولیعهد معرفی کرده است.
کد خبر: ۱۰۴۷۰۵۲
تکاپوی ریاض برای دستیابی به تعادل

او که پیش از این سنت انتخاب ولیعهد از بین فرزندان عبدالعزیز را نادیده گرفت و مقرن بن عبدالعزیز 72 ساله را از ولیعهدی برکنار و محمد بن نایف برادرزاده خود را به عنوان ولیعهد معرفی کرد، این بار همه حرف و حدیث‌ها و اعتراضات شاهزادگان جا افتاده و گرم و سرد روزگار چشیده را به جان خرید، و با برکناری نایف از مقام ولیعهدی، محمد پسر 32 ساله و کم‌تجربه‌اش را وارث تاج و تخت معرفی کرد.

عزل و نصب‌های مکرر و تغییرات پی در پی ولیعهد در عربستان از بروز آنتروپی و بی‌تعادلی در نظام سیاسی عربستان حکایت دارد. نظام‌هایی که دچار بی‌تعادلی می‌شوند، می‌کوشند با تغییراتی بر آن غلبه کنند. در غیر این صورت با بی‌ثباتی و حتی دگرگونی بنیادی روبه‌رو خواهند شد.

آنتروپی و بی‌تعادلی در نظام پادشاهی عربستان دو دهه‌ای هست که بروز کرده و روز به روز شدت یافته است. عواملی مختلف در بروز این آنتروپی موثر بوده‌اند. بر هم‌خوردن موازنه‌ها در منطقه به زیان عربستان و تغییرات در ژئوپلتیک منطقه بویژه بعد از 2001، سیاست آمریکا موسوم به دموکراسی‌سازی و ایجاد خاورمیانه جدید و تلاش برای ایجاد تغییرات و اصلاحات ساختاری در کشورهای منطقه (سیاستی که صدای متحدان منطقه واشنگتن را درآورد و موجب دلخوری آنها شد)، بروز اعتراضات فراگیر و ظهور جنبش‌های انقلابی در کشورهای منطقه و قدرت‌یابی معترضان در کشورهای عربی از جمله در عربستان که خواستار حقوق مدنی و سیاسی بودند، از جمله مهم‌ترین عواملی بودند که پادشاهی‌های سنتی منطقه را با بی‌تعادلی روبه‌رو ساخت.

با این تحولات نظام سیاسی عربستان هم از داخل و هم از محیط اطراف تحت فشار قرار گرفت، و هم در باره تداوم حمایت و پشتیبانی قدرت‌های بزرگ دچار تردید شد. با فشار ناشی از این عوامل، نظام پادشاهی عربستان به سمت بی‌تعادلی پیش رفت. نظام محافظه‌کار این کشور توانایی چندانی برای مواجه شدن با ورودی‌های آشوب ساز و چالش‌آفرین نداشت. بنابر این مقامات محافظه‌کار آن به سمت انفعال پیش رفتند. این انفعال گاهی به حدی بود که به شکل قهر سیاسی نمود می‌یافت. خودداری از ایفای نقش در فرآیند دولت‌سازی در عراق بعد از سقوط صدام یا خودداری از پذیرفتن عضویت غیردائم شورای امنیت سازمان ملل در سال 1392 نمود بارز سیاست منفعلانه عربستان در قبال تحولات منطقه بود.

بی‌تعادلی در نظام سعودی رقابت‌های درونی خاندان آل‌سعود را رقم زده و موجب شده شاهزادگان به رقابت بایکدیگر روی آورند. عزل و نصب‌های مکرر و معرفی افراد متعدد به عنوان وارث بعدی تاج و تخت، برآمدن شاهزادگان جوان به جای ریش‌سفیدان، و میل به سمت سیاست‌های ماجراجویانه نمودی از این رویارویی ناشی از بی‌تعادلی است. این وضعیت و فشار ناشی از آن مقامات سعودی را به سمت دودستگی پیش برده و موجب ظهور و قدرت گرفتن تدریجی جوان‌ترهای ماجراجو در مقابل مقامات مسن‌تر و محافظه‌کار شده است. جوان‌ترهایی که رهبران سنتی و مسن این کشور را به انفعال، کنار کشیدن از تحولات و از دست دادن فرصت‌ها متهم می‌کنند و خواستار ایفای نقشی فعال و مداخله‌جویانه برای تاثیرگذاری بر تحولات هستند. کسانی چون محمد بن سلمان و عادل الجبیر را می‌توان نماد این جریان دانست که می‌کوشند با اقدامات پیش‌دستانه، فعال و مداخله‌جویانه بر تحولات تاثیر بگذارند و مسیر دگرگونی‌ها به زیان عربستان را متوقف کنند. بنابر این بیشتر به سیاست‌های تجدیدنظرطلبانه و ماجراجویانه گرایش دارند. در حالی که رهبران سنتی با سیاستی محافظه‌کارانه از ماجراجویی پرهیز داشتند.

تغییرات درون خاندان سعودی، از جمله تغییر ولیعهد گویای آن است که در ساختار قدرت عربستان جوان‌ترهای ماجراجو بر مسن‌ترهای محافظه کار غلبه کرده‌اند. مقامات عربستان به این جمع‌بندی رسیده‌اند که با بی‌تعادلی که نظام سیاسی این کشور در آن گرفتار آمده، نمی‌تواند با سیاست‌های محافظه‌کارانه، به تعادل و ثبات برسد. بنابر این با تن دادن به این تغییرات می‌کوشند راهی تازه برای دستیابی به تعادل و ثبات را تجربه کنند. اما قرار گرفتن در این مسیر از یک سو شکاف‌های درونی نظام پادشاهی عربستان را تشدید خواهد کرد و از سوی دیگر با توجه به عدم تناسب بین اهدافی که جوان‌ترهای به قدرت رسیده جست‌وجو می‌کنند با قدرت و توان ذاتی عربستان، فشارهایی جدید بر این کشور وارد می‌سازد. تشدید منازعات درونی و افزایش فشارهای ناشی از سیاست‌های ماجراجویانه بی‌تعادلی نظام سیاسی عربستان را بیشتر خواهد کرد. بنابر این تن دادن سعودی‌های محافظه‌کار به خواست‌های جوان‌ترهای ماجراجو، نه تنها برایشان تعادل و ثبات به ارمغان نخواهد آورد، بلکه تعادل نظام سیاسی عربستان و ثبات و امنیت آن را بیش از پیش آسیب‌پذیر خواهد کرد.

دکتر حاکم قاسمی

عضو هیات علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها