در این زمینه، گروهی از تحلیلگران بازار انرژی معتقدند، ورود آمریکا به بازار فروش نفت و همچنین رایزنی گسترده با عراق و عربستان برای استفاده از منابع نفتی آنها درباره تاثیرگذاری این منابع به جای ایران میتواند از نشانههای اصلی سیاست جدید ترامپ باشد.این درحالی است که گروه دیگر با اشاره به حضور نمایندگان ترامپ در بازارهای هدف نفت ایران یعنی هندوستان، کره جنوبی و تایلند میگویند، این روند تا جایی ادامه دارد که پالایشگاههای خریدار نفت ایران تنظیمات مواد خام ورودی را تغییر دهند و اصولا نیازی به خرید از ایران نداشته باشند.
به گذشته باز نخواهیم گشت
براساس سیاستهای اخیر دونالد ترامپ نسبت به اقتصاد ایران بخصوص صنایع نفتی آن، کارشناسان بر این باورند که وی به خواستههایش درباره زمینگیر کردن اقتصاد ایران با استفاده از حذف نفت این کشور از بازارهای بینالمللی نخواهد رسید، چون اکنون پشتوانه بینالمللی برای نفت ایران دیده میشود.
نشریه پترولیوم اکونومیست مینویسد، سیاستهای ترامپ علیه نفت ایران به پشتوانه تولید نفت شیل است هرچند ترامپ با این امید که بتواند جایگاه ایران را در میان تولید کنندگان نفت به سطوح پایین جدول هدایت کند، به دنبال حذف نفت ایران از بازارهای بین الملی رفته است، درحالی که در بدبینانهترین حالت با حذف نفت ایران تنها 400 هزار بشکه به تولید نفت شیل آمریکا افزوده خواهد شد.
این نشریه در گزارش خود آورده است، نفت کالایی است با قابلیت تبدیل و همچنین فروش از شیوههای مختلف بخصوص این که اکنون ایران در بازار عراق نفوذ گستردهای پیدا کرده و در نهایت میتواند نفت خود را از طریق خاک عراق با نام نفت عراق به دیگر کشورها صادر کند، به این دلیل که آنالیزهای موجود برای نفت ایران و عراق تقریبا یکسان و قدرت تشخیص منابع تولید غیرممکن است.
از سوی دیگر، سوزان مالونی، یکی از تحلیلگران ارشد موسسه بروکینگز میگوید: بازار سیاه و فروش مخفیانه نفت همیشه در شرایطی میتواند در شکست سیاستگذاریها تاثیرگذار باشد تا جایی که احتمال موفقیت برنامههای ترامپ در شرایط فعلی بازار به حداقل خود کاهش یافته است.
مالونی میافزاید: شرایط جدید ایران در زمینه همکاری تجاری بخصوص سرمایهگذاری مشترک که نمونه اصلی آن توتال است، باعث شده تا احتمالا در صورت اعمال تحریمهای جدید آمریکا علیه نفت ایران اثربخشی کمتری داشته باشد، به این دلیل که ایالات متحده در این شرایط تنهاست و حمایت بینالمللی در زمینه سیاستهای جدید دیده نمیشود.
این تحلیلگر معتقد است، متقاعد کردن شرکای اقتصادی آمریکا برای همراهی این کشور درباره تحریمهای جدید، عملی زمانبر است و همین نکته پاشنه آشیل برنامه جدید ترامپ خواهد بود، هرچند موقعیت استراتژیک منطقه میتواند اصلیترین نکته در بیاثر شدن برنامههای جدید ترامپ باشد.
وی با اشاره به گزارشهای سازمان سیا میگوید: این سازمان برآورد کرده، در صورت تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران در شرایط فعلی و با بودن توافق هستهای احتمال درگیری در منطقه روبه افزایش خواهد رفت که این خواسته هیچیک از متعهدان آمریکا نیست، به این دلیل که آمریکا فاصله بسیار زیادی با محل درگیری و ناآرامی دارد و اروپاییان یا شرکای سیاسی و تجاری آمریکا دقیقا در تیررس آتش ناآرامی خواهند بود.به همین دلیل احتمال همراهی اروپاییان با سیاستهای اخیر ترامپ تقریبا نزدیک به صفر است.
ترامپ به خواستههایش نمیرسد
شرکت خدمات مالی بانکی گلدمن ساچ در تحقیقاتی درباره سیاستهای اخیر ترامپ علیه بازار نفت ایران اعلام کرد: اکنون شرکتهای اروپایی تقریبا 25 درصد نفت صادراتی ایران را خریداری میکنند، به این دلیل که منافع اقتصادی و مالی مناسبی از این طریق به دست میآورند، اما این شرکتها با توجه به گستره روابط اقتصادی خود با آمریکا بسرعت میتوانند جایگزینی برای نفت ایران بیابند و شرایط را به نفع اقتصاد خود تغییر دهند.
سریعترین واکنش نسبت به سیاستهای اخیر ترامپ از سوی اروپاییها، کرهجنوبی و ژاپن صورت خواهد گرفت اما دیگر خریداران ایران مثل چین و هند نسبت به این سیاست مقاومت کرده، تا زمانی که امکان داشته باشد از ایران نفت خرید خواهند کرد. تحلیلگران این موسسه تاکید میکنند: حضور گسترده دلالهای نفتی آمریکا در این دو بازار، نشانه احتمال مقاومت چین و هند در مقابل سیاستهای اخیر نفتی ترامپ است، به صورتی که میبینیم این افراد مشغول لابی و رایزنی گسترده برای فروش نفت با شرایط ویژه یا حتی وعدههای سرمایهگذاری در کشورهای یادشده هستند، هرچند اصولا دشوار به نظر میرسد که ترامپ در سیاستهایش نسبتبه ایران به تمام خواستههایش برسد.
از سوی دیگر، این موسسه اعلام میکند، جریان نفت ایران به سمت آسیا بسختی قطع خواهد شد. به این دلیل ارتباطات زیادی میان کشورهای منطقه و ایران شکل گرفته و در نهایت، شرایط را برای اعمال نفوذ آمریکا در این بازارها دشوارتر خواهد کرد تا جایی که نهایتا خواستههای دولت آمریکا حاصل نخواهد شد.
حداکثر 500 هزار بشکه
کلیف کپچان، رئیس گروه اوراسیا درباره سیاستهای نفتی ترامپ علیه ایران میگوید: اگر ایالات متحده از توافق هستهای خارج شود، بازار انرژی دستخوش تغییراتی خواهد شد اما این تغییرات، آنطور که رئیسجمهور آمریکا انتظار دارد، نخواهد بود چون واکنشها متفاوت است و شرایط بازار کاملا با سال 2012 تفاوت کرده است.
کپچان در ادامه میگوید: با تغییرات سیاسی جدید احتمال این که اروپاییان از بازار ایران خارج شوند، بسیار زیاد است؛ اما نباید فراموش کنیم که سایر کشورهای آسیایی و آسیای میانه ارتباط قابل توجهی با بازار ایران دارند که تفکیک آنها از اقتصاد ایران تقریبا غیر ممکن است. به عنوان مثال ترکیه، هندوستان و چین تا آنجا که امکان داشته باشد، در مقابل سیاستهای کاخ سفید ایستادگی خواهند کرد.
رئیس گروه اوراسیا معتقد است، اولین کشورهایی که به سمت سیاستهای اقتصادی آمریکا خواهند رفت، ژاپن، کره جنوبی و اروپاییان هستند؛ کشورهایی که تقاضای چندانی از نفت ایران ندارند و نمیتوانند تأثیر قابل توجهی در سهم فروش نفت ایران داشته باشند. پس اگر بگوییم سیاستهای ترامپ علیه ایران ناموفق است، دور از واقعیت نیست.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی و بازارهای انرژی تاکید میکند، در بهترین سناریو میزان زیان نفتی ایران از تغییر رویکرد آمریکا نسبت به آینده توافق هستهای حدود 500 هزار بشکه است و بیشتر از این کاهش فروش دور از واقعیت خواهد بود چون شرایط بازار متفاوت شده و نمیتوان انتظار همبستگی کشورها علیه اقتصاد ایران را همچون قبل از تفاهم داشت.
عماد عزتی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد