بازار به کام خرده فروشان مواد

آمده‌اند غذا بگیرند، یک کاسه سرخالی لوبیا که آبش به قرمزی می‌زند، با یک تکه کوچک نان بربری، به اندازه یک کف دست. دیروز یکی از همسایه‌ها قیمه نذری آورده بود، با لیمو امانی‌های درشت؛ لیموها را اما نخوردند.
کد خبر: ۱۱۲۴۶۹۷
بازار به کام خرده فروشان مواد

گربه سیاه و لاغر میو‌میو می‌کند و دورشان می‌چرخد، شاید لوبیا هم بخورد! مردها ولی بی‌اعتنا به گربه، نان بربری را گاز می‌زنند و لوبیای آبکی را سر می‌کشند، بعد هم سیگار پشت سیگار.

رضا توی لیوان کوچک یک بار مصرف چای می‌ریزد و به سیگارش پک می‌زند؛ چشم‌هایش بی‌قرار است. باکش نیست، چیزی ندارد که ببازد، می‌گوید هم شیشه می‌زند، هم دوا؛ هروئین را می‌گوید. دوا را می‌خرد گرمی 15 هزار تومان، روزی دو گرم می‌خرد که می‌شود 30 هزار تومان.

موهای رضا پرپشت و مجعد است. کاکلش را عقب می‌زند و می‌گوید دوا ارزان شده، خیلی هم زیاد شده، شیشه ولی گران است. او شیشه را می‌خرد گرمی 45هزار تومان؛ ده هزار تومان گران‌تر از دو ماه پیش.

سعید سرخوش است، انگار دوپینگ کرده. او هم چیزی برای باختن ندارد، رک می‌گوید که 7 صبح دوا خریده، حدود پنج ساعت قبل، ‌هرگرم 15 هزار تومان. سعید دو ماه پیش هروئین را می‌خریده گرمی20هزار، شیشه را هم هر گرم 32هزار، ولی حالا شیشه گران شده و اگر وسعش برسد شیشه می‌خرد.

کارتن‌خواب‌ها رضا را دست به دست هل می‌دهند جلو و می‌گویند از آخرین بازمانده‌های معتادان تزریقی است، رضا هم دست می‌گذارد روی ساعد دست راستش و با خنده می‌گوید فقط توی همین دستم می‌زنم، با سوزن تمیز و پنبه الکلی.

رضا روزی دو بار هروئین می‌خرد، آخرین بار از شوش خریده گرمی 17 هزار، اما معمولا از مولوی می‌خرد 15 هزار. می‌گوید این که مواد را چند بخریم بسته به انصاف ساقی است، ساقی‌ها مشتری‌های جدید را سنگ قلاب می‌کنند و به ناشناس‌ها می‌اندازند.

یکی از آن دور می‌گوید شوش که اصلا بنداز بنداز است و بقیه تائید می‌کنند. محمود می‌گوید کاسب‌ها همین که بفهمند کسی شهرستانی است قیمت‌ها را می‌برند بالا، از کارتن‌خواب‌ها هم اضافه می‌گیرند. صورتش استخوانی است، لب پایینش آویزان، شبیه جسدی در حال پوسیدن.

معتادان خیابانگرد و تابلوی حوالی میدان قیام، خیابان ری، شوش و مولوی تهران بیشتر مشتری هروئین‌اند، بعضی‌هایشان هم مشتری شیشه؛ شیشه اما گران است و هروئین ارزان، میل معتادان هم به ارزانی است. اینها اسم تریاک که می‌آید خنده‌شان می‌گیرد، تریاک اصلا برایشان مخدر نیست، یکی‌شان می‌گوید این که پنیر است!

محمود 12 هزار تومان می‌دهد و سه گرم تریاک می‌گیرد، گاهی هم سه گرم حشیش می‌خرد 6000 تومان. آندره، نیم‌ساعت پیش دوا خریده، سریع هم کشیده که اگر گیر افتاد پاک باشد.

او مشتری ساقی‌های شوش است. آنجا نیم‌گرم دوا را می‌دهند ده هزار، ربعی شیشه را هم می‌فروشند 15 هزار. شیشه که گران شد یک گرمش را چهار قسمت می‌کنند و می‌شود ربعی، هر ربع 15 هزار تومان. یعنی ساقی‌ها یک گرم شیشه40 هزار تومانی را تخس می‌کنند و می‌فروشند60 هزار،‌ معتادان هم این طوری راضی‌ترند؛ معتاد جماعت دنبال ارزانی است و دیگر کار ندارد به این‌که کاسب‌ها چقدر سود می‌برند.

داستان گل

تا آرنج رفته‌اند توی کیسه‌های لباس و چیزهایی را بالا و پایین می‌کنند. کیسه‌ها بزرگ و باد کرده است، پر از لباس کهنه. دست یکی شان مثل چغندر سرخ است، دست یکی شان هم مثل زغال سیاه، دست یکی هم زخم است، از آن زخم‌های کهنه و بدحال. شکمشان سیر شده، سیگارهایشان به فیلتر رسیده و حالا می‌روند برای زباله‌گردی تا شب که دوباره سراغ ساقی بروند و
چیزی بخرند.

آندره ولی می‌ماند. چشم‌هایش زل زده است و خیره نگاه می‌کند. با این‌که مشتری دائمی شیشه و دواست، اما گل هم می‌خرد. کارتن خواب‌های جنوب شهر می‌گویند گل برای بالاشهری‌هاست، مال سوسول‌ها و دخترها و مهمانی‌ها، مال بچه‌ها، ولی آندره گل می‌خرد، پَکی هم می‌خرد.

هر پَک گل می‌شود سه تا سیگاری، 20 هزار تومان، 12 سیگاری گل هم می‌شود صد هزار تومان. گل داستانش عجیب وغریب است. درآوردن قیمت گل فله‌ای آسان نیست. اصلا فله‌ای نمی‌فروشندش چون هرچه ریزتر شود فروشش بیشتر و بهتر است. یکی از ساقی‌های تهران که گلخانه دارد به ما می‌گوید گل را در پک‌های 50 و صد هزار تومانی می‌فروشد، ده عدد سیگاری هم می‌شود صد هزار تومان. یک ساقی شهرستانی اما توضیح می‌دهد هر گرم گل 8000 تومان است. بعضی وقت‌ها هم گل را توی پاکت سیگار یا جعبه کبریت می‌ریزند که از 25هزارتومان بالاتر می‌زند.

بعضی ساقی‌ها اما به عرضه فانتزی گل روی آورده‌اند. آنها یک شاخه گل را توی پلاستیک سیگار می‌پیچند و به بچه‌های بالاشهر می‌دهند. می‌گویند در شهرک غرب هر دانه گل فانتزی تا 80 هزار تومان فروخته می‌شود.

ابهام دستمال

اسکندر با موتور می‌آید، گوشه‌ای پارک می‌کند، با همه خوش و بش می‌کند و می‌نشیند. اسکندر، خلافکار کارکشته جنوب تهران است. به قول خودش سابقه‌دار از کلاس پنجم ابتدایی. اما توبه کرده و حالا شده یک منبع مطلع. می‌گوید سوخته گران شده و گل قدیمی است. قیمت هم می‌دهد. قیمت‌هایش به قیمت‌هایی که مصرف‌کننده‌ها می‌دهند نزدیک است. اسکندر از دستمال حرف می‌زند. یک تکه کاغذ روزنامه را می‌کند و به اندازه نوک ناخن انگشت کوچک از آن جدا می‌کند و می‌گوید این می‌شود 20 هزار تومان، نه بو دارد، نه بخوری، ولی دستمال که می‌کشند کسل‌ می‌شوند.

اما دستمال همه‌گیر نشده، دست کم در جنوب تهران و میان معتادان پرتعداد خیابان‌گرد. با این حال سعیدصفاتیان، رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام به ما می‌گوید مصرف کننده‌های دستمال برای درمان، کم و بیش به مطب او می‌آیند. او می‌گوید دستمالی‌ها بیشتر نوجوان اند و شیفته جاذبه‌های آن می‌شوند. دستمال کمی کش می‌آید و این برای بچه‌های کم‌سن و سال جذاب است، مخصوصا وقتی که خودشان آن را برش می‌زنند، پودر می‌کنند و داخل سیگار می‌ریزند. صفاتیان پیش‌بینی می‌کند که شاید در آینده‌ای نزدیک، دستمال جای گل را بگیرد اگر تبلیغات قاچاقچیان زیاد شود و اگر مسئولان هوشیار نباشند.

وضعیت گل اما فعلا مبهم است و بیشتر ِمصرف‌کننده‌ها تجربه‌اش نکرده‌اند. درعوض بازار بقیه مواد گرم است، قیمت‌ها هم اغلب پایین. در شوش و مولوی تهران سه گرم شیره را به 20 هزارتومان می‌فروشند، یک کیلوگرم تریاک هم بیشتر از دو میلیون و 300 هزار تومان نیست. هروئین هم تا کیلویی 13 میلیون تومان فروخته می‌شود. هرگرم حشیش را هم می‌شود با 2000 تومان خرید و یک کیلوگرمش زیر 1.5 میلیون تومان است.

شیشه ولی گران است، اسکندر می‌گوید کیلویی27 میلیون تومان ولی یک منبع مطلع در شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر به ما می‌گوید قیمت امروز هر کیلو شیشه 34 میلیون تومان است. خرده‌ فروش‌ های مواد اما شیشه را گران‌تر از اینها می‌فروشند و بابت هر گرم از آن حتی تا 50 هزارتومان از مشتری‌ها می‌گیرند.

بازار خرده‌فروشی مواد همیشه سود داشته، گردش مالی این کار بی‌نظیر است. با این که امروز معتادان هروئین را ارزان‌تر از دو ماه پیش می‌خرند، این بازار هنوز برای فروشنده‌ها به صرفه است. اسکندر می‌گفت آنقدر در تهران لابراتوار هروئین زده‌اند که قیمتش شکسته. ولی سعید صفاتیان می‌گوید شاید تمایل به مصرف هروئین بیشترشده که قیمتش پایین آمده یا شاید پیش سازهای آن از جمله تریاک ارزان شده. به اعتقاد او درصد خلوص مواد نیز در تعیین قیمتش موثر است به طوری که هرچه ناخالص‌تر، ارزان تر.

محمود از مصرف‌کننده‌های محله شوش و مولوی می‌گفت تازگی‌ها هروئین که می‌خرد و روی زر ورق آبش می‌کند، ناخالصی هایش بیشتر از قبل شده. می‌گوید ساقی‌ها توی دوا، زاج و قرص می‌ریزند. شاید راز ارزانی این روزهای هروئین همین ناخالصی‌ها باشد؛ دوای ارزانی که بسیاری از معتادان را گرفتار کرده است.

مریم خباز - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها