مبادلات اقتصادی برابر؛ راهکار مقابله با تحریم

اتفاقات اقتصادی لزوما بر مبنای اقتصاد نیستند بلکه در ارتباط با اقتصاد، فرهنگ، جامعه و سیاست چنین پدیده‌هایی رخ می‌دهد.
کد خبر: ۱۱۴۱۳۲۸
مبادلات اقتصادی برابر؛ راهکار مقابله با تحریم

اگر مردم جامعهای در مواجهه با رقیب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود به این نقطه برسند که طرف مقابل با ابزار اقتصاد برای مقابله با بنیادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او وارد یک معرکه شده، طبیعی است که برای حفظ همین ظرفیتهای عام خود و برای دوری از آسیب رساندن رقیب نسبت به چنین حیطههایی اقدامات لازم را انجام میدهد.

رسیدن به چنین درکی که هر اتفاق اقتصادی لزوما مربوط به حیطههای اقتصادی نیست و بلکه ممکن است حوزههای مثل سیاست، اجتماع و فرهنگ را نیز تحت تاثیر قرار بدهد در رویداد مهمی مثل تحریم تنباکو جلوه خود را نشان داد.

اما در جامعهای ممکن است این شیوه در پیش گرفته شود که به هر دلیلی مردمان به این نتیجه برسند که دستاوردها و نتایج اقتصادی برای آنها حائز اهمیت است و دیگر این که بین اقتصاد و فرهنگ، حتما اقتصاد را صرف نظر از توجه به سایر ساحتهای اجتماعی انتخاب کنند و طبیعی است در چنین شرایطی اساسا نمیتوان انتظار داشت رویداد مهمی مثل تحریم تنباکو به وقوع بپیوندد.

از سر تا پا، فرنگی!

در چنین وضعیتی است که در میان همان روشنفکران دوره قاجار کسانی پیدا میشوند که میگویند از سر تا پای ایرانی باید فرنگی شود.

یعنی از منظر و نگاه این دسته از روشنفکران برای رسیدن به شرایط اقتصادی بهتر در جامعه باید هویت ایرانی و اسلامی خود را فراموش کنیم و هویت فرنگی را بپذیریم تا بتوانیم از شرایط و رفاه بهتری در زندگی برخوردار شویم.

در روزگار ما هم این دو مساله و دو دیدگاه همواره گزینههایی برای انتخاب پیش روی جامعه قرار داشته است.

بخشی هرچند کمتعداد بر آنند که مناسبات با غرب باید به نحوی باشد که فرصتهای اقتصادی لازم را به دست آوریم.

آنها در عین حال بر این باورند که اگر لازمه رسیدن به چنین فرصتهای اقتصادی چشمپوشی از برخی ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی باشد باید اولویت را به اقتصاد دهیم و دیگر بخشها در ذیل اقتصاد و بهرهمندیهای اقتصادی تعریف شود.

این همان دیدگاهی است که میگوید سر تا پا غربی شویم تا به ثمرات زندگی غربی دسترسی پیدا کنیم.

طبیعی است با چنین دیدگاهی مخالفیم و مخالفت ما با این نگاه از چند منظر است.

اول اینکه ما تجربه زندگی اسلامی و ایرانی خود را با چیز دیگری عوض نمیکنیم.

به عبارت دیگر ما دارای هویتی هستیم که این هویت محصول یک امتزاج تاریخی بین ایران و اسلام بوده است.

اگر کسی میخواهد با ابزار اقتصادی با این هویت بجنگد حتما در مقابل او میایستیم. دیروز برای حفاظت از این مرز و بوم و حفاظت از هویت ایرانی ـ اسلامی خود در میدان نظامی میجنگیدیم و امروز میدان نبرد، اقتصادی است.

نکته دوم اینکه اساسا باید در این نظر شک کرد که لزوما اقتصاد یک راه دارد و آن هم راه حل غربی است.

طبیعی است که اگر این شیوه را بهعنوان تنها رویکرد در پیش بگیریم برای رسیدن به اقتصادی بهتر باید از سایر هویتهای خود صرفنظر کنیم.

معقولترین راه این است به دنبال شیوههایی بگردیم که این هویت اسلامی و ایرانی به دستاوردی اقتصادی ختم شود.

یعنی نهاد سازی اقتصادی ما باید به نحوی باشد که در کنار هویت اسلامی و ایرانی و زیست فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، اقتصادی مبتنی بر این هویت بهوجود آوریم.

به نظر میآید ایدههایی که بر پایه اقتصاد مقاومتی مد نظر قرار گرفته مبتنی بر این باور است. یعنی این نگاه در پی تبدیل ظرفیتی بر پایه هویت فرهنگی و اجتماعی ایرانی و اسلامی است.

در دوره دفاع مقدس ما با چنین وضعیتی مواجه بودیم و هویت ایرانی و اسلامی بروز نظامی پیدا کرده بود و کشور را از تجاوز و اشغال سرزمینی مصون نگاه داشت.

ما در بحث اقتصاد مقاومتی در پی این هستیم که نگاه فرهنگی و اجتماعی ما ترجمانی اقتصادی پیدا کند. اقتصاد مردمی هم یکی از جلوههای اقتصاد مقاومتی است.

یعنی مردم ایران در عرصه اقتصادی به نحوی ورود پیدا کنند که خروجی آن دوری از تسلط بیگانه و حمایت از تولید داخلی و به تبع آن برطرف شدن بسیاری از مشکلات اقتصادی و فراهم شدن زمینههای رفاه در جامعه باشد. اقتصاد دانش بنیان هم از مظاهر چنین نگاه و دیدگاهی است که براساس آن سرمایه علمی و انسانی مردم ایران باید تبدیل اقتصادی پیدا کند.

بهبود اقتصاد با تکیه بر توان داخلی

بنابراین به جای اینکه انتظار بهبود اقتصاد از بیرون مرزها را داشته باشیم از ظرفیت انسانی و دانشی خودمان بهره بگیریم. البته بر پایه اقتصاد مقاومتی قرار نیست رابطه ما با کشورهای دیگر قطع شود بلکه باید این ارتباط برقرار شود اما میزان وابستگی مان به اقتصاد خارجی باید تعادلی با میزان وابستگی خارجی به اقتصاد ما داشته باشد.

اگر بنا بر رابطه متوازن باشد باید بهگونهای این تعامل صورت بگیرد که میان ایران و کشور دیگر نفع متقابل پایه و اساس مراوده قرار گیرد.

مشکل اصلی کشور این است که در مراودات بازرگانی و تجاری، مبادله بینابین در انحصار طرف مقابل قرار گرفته است. به عبارت دیگر کاری نکردیم که وابستگی ما به یک طرف تجاری یا کم بشود یا اینکه بین کشورهای مختلف توزیع شود.

از سوی دیگر کاری نکردیم که کشورهای دیگر برای بهدست آوردن کالاهای مختلف به کشور ما وابسته شوند. اگر تعامل با کشورهای خارجی به لحاظ اقتصادی یکطرفه باشد طبعا این نوع مراودات به ابزار فشاری علیه ایران بدل خواهد شد.

اگر این مبادله به صورت برابر صورت میگرفت این امکان برای ایران بیشتر فراهم بود که در صورت تحریم از سوی طرف مقابل، کشورمان نیز میتوانست از ابزار تحریم استفاده کند.

زمانی کشور در شرایط مساعدتری برای بهرهگیری از چنین ابزاری قرار میگیرد که هم کالای بیشتری را تولید کند و هم با کشورهای بیشتری مراوده اقتصادی داشته باشد. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که میتوان ظرفیتهای اقتصادی دیگری را بهوجود آورد.

ما در شرایط کنونی در جهان اسلام با 5/1 مسلمان روبهرو هستیم.

عمده کشورهای مسلمان، همجوارند و عموم آنها هم مصرفکننده هستند.

این ظرفیت میتواند بازار بسیار بزرگی را برای مصرف کالاهای ایرانی فراهم بیاورد. بنابراین میتوان از چنین ظرفیتی استفاده کرد و بهره برد.

بنابراین حفظ هویت اسلامی و ایرانی و رسیدن به توازن اقتصادی برابر، بهرهگیری از بازارهای جدید و ساختن شرایط برابر برای مقابله با تحریم از راهکارهای شکلگیری اقتصاد مقاومتی در ایران است.

دکتر عطاءا... رفیعیآتانی

استاد مدیریت و اقتصاد اسلامی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
تهدید مذاکرات از درون آمریکا

جام‌جم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهم‌ترین چالش‌های پیش‌رو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد

تهدید مذاکرات از درون آمریکا

نیازمندی ها