بازخورد پخش سریال «ایل دا» به کارگردانی راما قویدل و تهیه کنندگی سیدعلیرضا سبط احمدی در همین مدت کوتاه گویای آن است که این سریال توانسته آنطور که باید تاثیرش را بین مردم بگذارد، اما پاشنه آشیل این سریال ساخته شدن آن در لرستان و اخبار جديدي است که از اعتراض به لهجه بازيگران آن به گوش ميرسد. براي واكاوي اين سريال و اعتراضات پيرامون آن به سراغ علیرضا سبط احمدی رفتیم و با او در جام جم آنلاین گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
آقای سبط احمدی، سریال «ایل دا» را بر اساس یک دغدغه شخصی ساختید و یا اینکه از سمت نهادی خاصی به شما پیشنهاد ساختش داده شده است؟
حدودا دو سال پیش در مرکز سیمافیلم آقایان افشین صادقی و مسعود تکاور قصد داشتند که سریال «ایل دا» را تولید کنند. منتها در مرحله ابتدایی تصویربرداری آن متوقف شد و بعد از آنجا که دغدغه سیمافیلم و بنده در تولید آثاری بومی با محوریت دفاع مقدس بود با یکدیگر مشترک بود، پیشنهاد انجام این کار به من داده شد. ما هم از اوایل سال گذشته تولید این کار را آغاز کردیم تا به امروز که در مرحله پخش قرار گرفته.
«ایل دا» به چه معناست؟
در گویش لری، «دا» یعنی مادر و «ایل» هم یعنی قوم، قبیله، خاک. «ایلدا» یعنی مادر قوم، مادر خاک، مادر وطن.
از آنجا که قصه «ایل دا» تم دفاع مقدسی دارد و در تاریخ معاصر رقم می خورد، برای ساخت لوکیشن های آن سراغ کدام شهرهای ایران رفتید؟
ببینید، این سریال با موضوع اتحاد و حماسه مردان و زنان عشایر مرزنشین در برابر متجاوزان به خاک این مرز و بوم و قصه ایستادگی و ایثار آنها از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹ ساخته شده. بنابراین اصل قصه در مناطق مرزی غرب کشور می گذرد، جایی در مرز مشترک ایران و عراق. در شروع انقلاب منافقین و وطن فروشان باعث ایجاد ناامنی ها و تحرکاتی در مرزها می شوند و قصه ما درست از همین جا شروع می شود و پس از آن با آغاز جنگ شکل جنگی به خود می گیرد. این داستان می بایست در مناطقی مانند ایلام و دهلران و مانند اینها رقم می خورد، اما کار کردن در این مناطق سخت بود و پیچیدگی های خاص خودش را داشت. به همین خاطر ما لوکیشن مان را یک پله عقب تر و نزدیک به مرکز آوردیم. لرستان جای مناسبی برای این روایت بود که نه تنها به مرکز کشور نزدیک تر بود بلکه به دلیل طبیعت بکری که داشت، میشد از زیبایی های بصری اش هم بهره برد. ما از ارتفاعات خرم آباد، شهرستان الشتر، کوههای سر به فلک کشیده لرستان و... به عنوان منطقه مرزی در فیلم بهره بردیم و سریال مان را در این منطقه تولید کردیم.
بنابراین از لهجه لری هم خیلی در سریال تان استفاده کردید؟
منطقه غرب کشور تا حدودی زبان مشترک دارند، حالا در قسمت هایی کردی-لری و در قسمت های لری، اما از آنجایی که قرار بود سریال ما از شبکه سراسری پخش شود، نمی توانستیم گویش کامل محلی لری را در آن پیاده کنیم. به همین خاطر لحن و المان های زبان لری را برای بازیگرمان ایجاد کردیم و گویش بقیه بازیگران را گذاشتیم به زبان فارسی بماند که تمام مردم کشور بتوانند آن را درک کنند.
گویا حساسیت هایی هم از سوی برخی لرستانی ها نسبت به لهجه بازیگران این سریال ایجاد شده؟
بله، در فضای مجازی یا جاهای دیگر شنیدم که بعضی ها معترض هستند که چرا بازیگران این سریال به زبان لری اصل حرف نمی زنند! خب، اگر قرار بود تمام دیالوگ ها به زبان لری گفته میشد مخاطب گیلانی یا سیستانی یا تهرانی و... از کجا باید متوجه آنها میشد! طبیعتا ما باید از زبانی واحد در بیان دیالوگ هایمان استفاده می کردیم و لحن لری به آنها می دادیم. من برای دوستانی که معترض بودند دقیقا همین توضیحات را آوردم و با این توضیحات آنها مجاب شدند. چون ما این سریال را برای شبکه افلاک لرستان نساختیم! اگر مخاطب این سریال، مخاطب شبکه استانی لرستان بود این انتقاد وارد بود و ما باید صرفا از زبان لری در بیان دیالوگ ها استفاده می کردیم، اما سریال «ایل دا» از شبکه یک پخش می شود و مخاطب سرتاسری در تمام ایران دارد. بنابراین ما چاره ای جز این نداشتیم که زبان مشترک سراسری برای آن استفاده کنیم.
چطور برای نقش های اصلی سراغ بازیگرانی مثل مجید مظفری، پوریا پورسرخ و فاطمه گودرزی رفتید؟
ما وقتی مرحله پیش تولید را آغاز می کنیم برای هر کاراکتر چند کاندید انتخاب می کنیم. مثلا برای نقش صالح خان به غیر از آقای مظفری چند کاندید دیگر هم داشتیم و در نهایت با مجید مظفری به این نتیجه رسیدیم که می توانست چند ماه خارج از تهران دوام بیاورد و تیپ و گویش و قدرتش بر این نقش می نشست. این قضیه در مورد تمام بازیگران صدق می کرد به جز خانم فاطمه گودری برای ایفای نقش «داگل». انتخاب اول و آخر ما برای این نقش خود ایشان بودند و ایشان از آنجا که اصالتا لرستانی هستند با کمال میل این نقش را پذیرفتند.
به نظر خودتان «ایل دا» تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
در شروع هر قسمت از این سریال آورده شده که اتفاقات آن ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است، اما همانطور که در مستندات دوران دفاع مقدس مان وجود دارد اولین مدافعان مرز کشورمان و اولین شهدای جنگ تحمیلی مان از عشایر و مرزنشینان بودند. عشایر و مرزنشینان همیشه اسلحه به دست در برابر هر تجاوز داخلی و خارجی بر حفظ قوم و وطن و ناموس شان می جنگیدند. وقتی تاریخ را تورق می کنیم در شروع جنگ تحمیلی به داستان های بسیاری برمی خوریم شبیه داستان «ایل دا». چه بسیار قوم ها و قبیله هایی که با هم متحد می شدند و با هم جلوی دشمن متجاوز داخلی (مثل منافقین و وطن فروشان) و خارجی می ایستادند. مردمانی که در کنار نیروهای نظامی کشورمان مثل ژاندارمری و ارتش غیورانه جنگیدند. درست است که سریال «ایل دا» را از روی یک سناریو ساختیم، اما بسیار ما به ازاهای خارجی در سالهای ابتدایی انقلاب در کشورمان دارد.