یک کارآفرین حوزه صنایعدستی که دل به دل فیروزهکوبیها، پارچههای قلمکار، ظرفهای سفالی، خاتمکاریها، ظروف مسی و میناکاریهایی داده که هرکدامشان یک راه دور و دراز را با هزار قصه و امید و آرزو طی کردهاند تا برسند به اینجا و بشوند نشان علاقه محمدحسین احمدی، مدیر مجتمع آفرینشهای هنری سلام به صنایع دستی، این هنر با ارزش و اصیل ایرانی که در شعارهای مسؤولانه قرار است نماد اقتصاد منهای نفت کشورمان باشد و در واقعیت توجهی به آن نمیشود.
این کارآفرین اما در همین روزگار و با وجود همه مشکلات، هنوز در مسیری که از ۱۱سال پیش انتخاب کرده قدم برمیدارد.
همین است که موقع مصاحبه با او بیش از هرچیز یک بیت شعر از مولانا در ذهنمان تکرار میشود؛ مصداق واقعی کاری که او شروع کرده است: «تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید...تو یکی نهای هزاری، تو چراغ خود برافروز.»
یک شروع به یادماندنی
۸ آبان ۱۳۸۸ اگر برای خیلیها یک تاریخ به یادماندنی و رند باشد، برای بچههای سلام هم یک نقطه شروع فراموشنشدنی است؛ روزی که آنها دقیقا مصادف با ولادت امامرضا(ع) فعالیتشان را در حوزه صنایعدستی شروع کردند.
کاری که البته در سالهای اول، بیشتر برمحور صنایعدستی اسلامی حرکت میکرد و مدیر مجتمع آفرینش های هنری سلام دراینباره به ما میگوید: «هدف مجموعه و چشمانداز ما در ابتدا تعریف سوغات ویژه زائران حرم امامرضا(ع) بود، یعنی ایجاد تغییر در ذائقه زائران در خرید سوغاتی به همین دلیل یک کارگروه طراحی تشکیل دادیم و از یکسری از نمادهای حرم عکاسی شد و بعد در کارگاه اصفهان ما، بچههای رشتههای مختلف مثل گرافیک، طراحی، معماری، صنایعدستی و طراحی صنعتی روی آنها کار کردند و با تلفیق این نمادها با تکنیکهای مختلف، هدیههایی اسلامی را بهعنوان سوغات ساختند که تا سال۹۱ ما در ورودی بابالجواد(ع) با آستانقدس بهصورت مشارکتی در همین زمینه فعالیت میکردیم اما بعد از قطع همکاری در این سال وارد بازار آزاد شدیم.»
ایرانی تر شدیم
محصولات صنایع دستی بچههای سلام از این سال به بعد، بیشتر رنگ و بوی ایرانی گرفت: «در سالهای اول فعالیت شعار ما «هنر ایرانی، هدیه اسلامی» بود اما بعد که وارد بازار آزاد شدیم و بیشتر پیش رفتیم به این نتیجه رسیدیم که مخاطب ما در این بازار بیشتر به هدیه ایرانی نیاز دارد و از همین جا بود که تمرکزمان روی صنایعدستی نواحی مختلف ایران بیشتر شد. ابتدا هم در بازار با هنرمندانی که در این حوزهها کار میکردند بهصورت سفارشی کار میکردیم یعنی یک محصول را طراحی میکردیم و از هنرمندان میخواستیم که آن را بهصورت سفارشی تولید کنند اما به مرور که کار گستردهتر شد، خودمان شروع کردیم به راه اندازی کارگاههای مختلف در حوزه صنایعدستی و الان به لطف خدا کارگاههای میناکاری، فیروزهکوبی، مس و خاتم و... داریم. روی صنایعدستی ترکیبی هم مثل ترکیب کاشی معرق با چوب یا کار ترکیب چرم و عقیق، ترکیب پارچه قلم کار و دفتر و... کار میکنیم و با تنوع بالای ۵۰۰قلم کالا که فقط خودمان تولید میکنیم، فعال هستیم.»
دامنه این فعالیت حالا آنقدر گستردهشده که از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق کشورمان را دربرمیگیرد و احمدی دربارهاش میگوید: «درحال حاضر ما چند مدل کارگاه داریم، یکسری کارگاههای مستقل خودمان است که در اصفهان مستقر هستند اما یکسری از محصولات هم بهصورت سفارشی در استانهای مختلف تولید میشوند یا در چند کارگاه به آنها پرداخته میشود تا به یک محصول نهایی برسند. برای مثال کلاهخود یکی از محصولات اختصاصی ماست که زنجیربافیاش کار هنرمندان اراکی است. درنتیجه محصول در اصفهان قلمزنی میشود و بعد به اراک میرود و در اراک زنجیربافی میشود و دوباره به اصفهان برمیگردد و بقیه مراحل را طی میکند.»
فعالیت مان گسترده تر شد
نتیجه حالا همکاری این گروه کارآفرینی در حوزه صنایعدستی با انجمنها و نهادهای فعال در امور اجتماعی است ازجمله بنیاد علوی که احمدی دربارهاش میگوید: «با این بنیاد کار مشترکی را شروع کردهایم در حوزه اشتغالزایی و در زمینه حصیربافی، سوزندوزی و گلیم و گبه تا محصولات تولیدشده در استانهای تحتپوشش این بنیاد را در شبکه فروشی که از قبل ساختیم استفاده کنیم. به این ترتیب با ترکیب یا تلفیق این محصولات، استانداردسازی و شناسنامهدارکردن زمینههای فروششان را فراهم کنیم.»
این همان انگیزهای است که مدتهاست بچههای سلام را در این مسیر نگهداشته است: «یکی از لذتهای رشته صنایعدستی این است که شما با یک سرمایه خیلی کم میتوانید آدمهای زیادی را مشغول به کار کنید و این واقعا در دیگر رشتهها دیده نمیشود.»
ضرورت استانداردسازی
انگیزهای که از یک ضرورت در حوزه صنایعدستی حکایت دارد: «در مناطق محروم ما صنایعدستی روستایی زیادی داریم اما این صنایع دستی استاندارد تعریفشدهای ندارند، برای مثال ما سبدی با ابعاد مشخص سفارش میدهیم اما در نهایت محصولی را تحویل میگیریم که ابعادش فرق میکند، چرایش را هم که میپرسیم میگویند اینها ذهن بافته هستند، در گلیم و گبه هم همین مشکل وجود دارد. در ارزشمندبودن محصولات ذهنبافته شکی نیست اما اگر ما به صادرات و بازارهای جهانی فکر میکنیم برای بستهبندی نیاز به ابعاد دقیق و مشخص داریم و این نکتهای است که باید رعایت شود و در کنار آن محصولات باید شناسنامهدار شوند. یعنی استانداردسازی و شناسنامهدارکردن محصولات صنایعدستی باید در این مناطق موردتوجه بیشتری قرار بگیرد.»
به صنایع دستی اهمیتی نمی دهند
صنایعدستی کشورمان زیرمجموعه یک وزارتخانه بزرگ است اما گلایه همیشه بچههای صنایعدستی ارتباطی است که بین این وزارتخانه و صنعتگران وجود ندارد و این کارآفرین عرصه صنایعدستی دربارهاش میگوید: «حسم این است که همه تلاشها بر این است که صنایعدستی ماهیتا و ذاتا رشد نکند! حتی در خود وزارتخانه هم ما این را عملا لمس میکنیم. در اسم وزارتخانه هم صنایعدستی آخرین عنوان است. بودجهاش هم از بقیه کمتر است و همه اینها نشان میدهد که نگاه درستی به آن وجود ندارد، درحالیکه حجم اشتغالی که صنایعدستی درست میکند بسیار زیاد است.»
بستر فروش ایجاد کنید
احمدی با تاکید بر پویابودن این صنعت میگوید: «ما اگر میخواهیم این صنعت در کشورمان رونق بیشتری بگیرد، باید همه نهادها و سازمانهایی را که در حوزه دغدغه مسؤولیتهای اجتماعی درحال فعالیت هستند پای کار آوریم، همه اینها باید دستبهدست هم بدهند و کمک کنند که چرخه اقتصادی صنایعدستی روی ریل بیفتد و یک بستر فروش واقعی برای این محصولات وجود داشته باشد.»
او برای ما یک مثال هم از فعالیتهای بینتیجه انجام شده با اسم کارآفرینی در حوزه صنایعدستی در مناطق محروم میزند و میگوید: «نهادهای مختلف اولین دغدغهشان این است که وقتی وارد یک فضای محروم روستایی میشوند سریع وام تولید میدهند، مثلا وام میدهند تا روستایی فرش تولید کند اما بستری برای فروش این محصول ندارند و محصول روی دست روستایی میماند. حتی نمیتوانند اقساط وام را بدهند و در نهایت محصول را زیر قیمت واقعی میفروشند، درحالیکه اگر از اول به بستر فروش فکر میکردند این مشکلات بهوجود نمیآمد. کمبودی که ما الان در دوران کرونا هم میبینیم و بازار صنایعدستی را با یک رکود عجیب مواجه کرده است.»
ضرورت پیوند دانشگاه و صنایع دستی
۱۱ سال فعالیت در حوزه صنایعدستی کشورمان این کارآفرین را به این نتیجه رسانده که پیوندی بین علم و صنایعدستی وجود ندارد و همین موضوع بیشترین ضربه را به صنایعدستی کشورمان میزند: «ما اگر با این صنعت علمیتر برخورد کنیم بازخورد بهتری میبینیم، علیرغم اینکه دانشگاههای ما سرریز رشتههای مختلف صنایعدستی دارند اما بین دانشگاه و بازار فاصله زیادی وجود دارد و کسی نیست که این دو را بههم وصل کند تا از ایدههای جدید در صنایعدستی استفاده شود. همین است که صنایعدستی در بستهبندی، شناسنامهسازی، برندینگ و حتی کابردیبودنش در زندگی روزمره هنوز مشکل دارد و هیچ فضایی نیست که دانشجوهای صنایعدستی ایدههای نویشان را با منِ تولیدکننده در میان بگذارند تا ما به یک محصول جدید برسیم. همه اینها در قالب یک سامانه یا پلتفرم جامع صنایعدستی در کشور میتواند انجام شود، سامانهای که هم اطلاعات هنرمندها را داشته باشد هم تولیدکنندهها را.»
مینا مولایی - ایران / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد