اصل هنر، انسان بودن است
گفت‌وگو با جهانبخش سلطانی؛ بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون

اصل هنر، انسان بودن است

گفت‌وگو با امین زندگانی؛ بازیگر و مجری

به سال ۱۴۰۰ خیلی امیدوارم

بای بسم ا...: چقدر مهربان و گرم و صمیمی و پذیرا همان‌طور که شایسته یه خانواده فرهنگی و تاثیرگذاره، فرزند سینماگر استاد سیاوش زندگانی که با کلی خاطره‌انگیزهای ارکستر ماناصدای گلها و... با یادمان هست از آن سوی خط با بسی فروتنی و مهرانگی سخن‌گفت و... کارنامه سرشار امین زندگانی را در تئاتر و تلویزیون و سینما که مرورکنیم برگزیده‌شدنش را به عنوان بازیگر برتر تئاتر همچنین بازیگر منتخب مردم نشانگر کوشش و تلاش او می‌یابیم.
بای بسم ا...: چقدر مهربان و گرم و صمیمی و پذیرا همان‌طور که شایسته یه خانواده فرهنگی و تاثیرگذاره، فرزند سینماگر استاد سیاوش زندگانی که با کلی خاطره‌انگیزهای ارکستر ماناصدای گلها و... با یادمان هست از آن سوی خط با بسی فروتنی و مهرانگی سخن‌گفت و... کارنامه سرشار امین زندگانی را در تئاتر و تلویزیون و سینما که مرورکنیم برگزیده‌شدنش را به عنوان بازیگر برتر تئاتر همچنین بازیگر منتخب مردم نشانگر کوشش و تلاش او می‌یابیم.
کد خبر: ۱۳۰۸۰۲۷

با این که از هر دری سخن زدیم و کلی هفت کوچه عشق را بارها مرور کردیم فرازهایی را که از سیاحت‌مان در چم و خم پس‌کوچه‌های عشق گزارش می‌کرد گذاشتیم برای فرصت مناسب دیگری زیرا بسی روان‌پژوهانه به نظرمی‌آمد این هنرمند با لطف مهرانه‌اش به این قلم اعتمادکرد و دیگر نخواست پیش از نشر حتما متن را ببیند و کنترل کند در این گفت‌وگو از نوروزها و خاطره‌ها گفتیم با یادکرد درگذشتگان کرونا به امیدواری‌ها پیوستیم زیرا امید زندگانی با چه مایه امیدواری باوردارد که سال ۱۴۰۰ برای ایرانی‌ها بی‌شک سالی پر از خوبی و خوشی خواهدبود.

شهر برگزیده برای گذران فراغتِ نوروزانه؟
دوست دارم تهران باشم. خیلی نوروز تهران رو دوست دارم، عیدهای تهران خیلی زیباست.

برنامه نوروزانه‌تون در تهران؟
یکی‌دو روز در میان به محله‌های دوروبر تهران برم مثل اوشون فَشَم برای قدم زدن و بزنم به کوه‌های شمال تهران...

مجموع بیشترین عیدی که گرفتین؟
سال ۶۳ بود اون‌موقع باهاش یه کتونی خریدم.

آگه چندده میلیارد تومن داشتین، چکارمی‌کردین؟
اگه چندده میلیارد تومن داشتم، قاتی می‌کردم.

اگه واقعا یهویی اینقده پول داشتین؟
خودم رو معرفی می‌کنم، می‌گم یکی بگرده حسابرسی بکنه ببینه من اختلاس نکردم.

از استاد علی‌محمدکاردان پرسیدم اگه صدمیلیون...ولی پول بس که از سکه افتاده از میلیارد گفتم.

این‌که پول بی ارزش شده دست مسببهاش دردنکنه ولی این‌که پول‌درآوردن سخت‌ترشده بازهم دستشون دردنکنه ماشاا... از هر دوطرف مایه‌گذاشتن تا یه‌وقت مدیون نشن.

آینده‌رو پیش‌بینی کنین.
آدم اگه در اکنون زندگی‌کنه موفق‌تره ولی یه حس درونی به من می‌گه سال۱۴۰۰ برای ما ایرونی‌ها می‌تونه سال خوبی باشه احساسم اینه که تغییرات خوبی رو تجربه خواهیم‌کرد انشاا... مردم ما فضای زیست بهتری خواهندداشت.

روی چه حساب، استاد؟
با وجود نابسامانی‌ها نمی‌دونم چرا این حس در من به‌وجود اومده به سال ۱۴۰۰ خیلی امیدوارم.

ترجیحتون برای وقت‌گذرانی نوروزانه با...؟
خونواده و پدرومادربزرگ.

ویژگی خونوادگی‌تون؟
ما دورهمی بودیم چندان فاصله نداشتیم. با پدرومادربزرگم بیشتر زندگی می‌کردم خاله‌هام می اومدن اونجا....

اگه الان جمع‌تون جمع بود؟
دلم می‌خواد برگردم به اون زمان ولی چون دیگه در قید حیات نیستن، اون شرایط وجودنداره.

خاطره از پدر هنرمندتون؟
نمی تونم خیلی ویژه بگم. وقتی ۱۶ساله بودم به رحمت خدا رفتن. مدتی طولانی هم ایران نبودن. اون تبریک گفتن‌های عید با تلفن راه دور به‌یادم مونده راحت نمی‌شد با راه دور (آمریکا) حرف‌زد. صدارفت و برگشت داشت بایدصبرمی‌کردیم صدابره برسه بعد مکث کنیم و...

بهترین عیدی که شادتون می‌کرد؟
الان هم پول بدن خیلی شادم می‌کنه.

بیشترین عیدی که دادین به چه‌کسی و چقدر؟
خونواده‌های نزدیکان ما فعلا بچه ندارن به آدم‌های دوروبر، آشناها، کسانی که حتی غریبه بودن، چون عیدی دادن رو بیشتر دوست دارم.

ترجیح‌تون برای عیدی‌دادن کتابه یا؟
پول! برای همه جذابه، پول عیدی میدم.

مهمونی‌های نوروزانه؟
فراری‌ام ازش مثل چی... چون تنها تعطیلات روتین که می‌تونم داشته باشم ایام عیده.

ذوق تحویل سال و نوروز...؟
قدیم‌ها ذوق داشتیم، چون آدم‌ها از فاصله دور می‌اومدن. الان انگار یه جورایی توی حلق همدیگه‌ایم.

دلتنگی‌ها انگار مثل سابق نیست؟
نه که آدم دلتنگ نباشه اما امکانات ارتباطی و دسترسی و عکس و فیلم به‌قدری هست که انگار یه ساعت پیش با هم حتی ناهار هم خورده باشیم.

عیدهای الان و کودکی‌ها؟
به‌شخصه عیدهای الان برام جذاب نیست.

تأثیر آنچنانی گرونی ها بر نوروز شما؟
چون خانواده کم‌جمعیتی هستیم روی ما خیلی تأثیر نذاشته.

یادی از عیدهای شلوغ؟
قبلا عیدها یا تابستون‌ها، دور سفره ما بیست سی نفر مهمون بودن و الان به‌علت فوت بزرگان فامیل، جمعیتمون چهارپنج نفر بیشتر نمیشه.

هزینه عیدتون؟
هزینه عید برامون خیلی عجیب‌غریب نیست نه این‌که متوجه گرونی ها نباشیم ولی خیلی اذیت‌مون نمی‌کنه، چون زیادنیستیم.

تفاوت خریدتون پارسال عید با امسال؟
شاید ۵۰ هزارتومن.

نوروز کرونایی امسال و فرقش با پارسال؟
امسال آمادگی بیشتری داریم. پارسال یهویی نزدیک عید قرنطینه پیش‌اومد. با این تردد و خریدهای مردم که در شهر می‌بینم و نمیشه ایراد هم گرفت چون فقط شنونده آماریم ، هرچند حقیقت دارن اما مردم چه کنند.

دیگه نمی‌ترسیم انگار؟
این ویژگی ما ایرانی‌هاست که مثلا در هجوم مغول و ... معضل رو در خودمون حل می‌کنیم. پارسال کمی عید غم‌انگیزبود ولی امسال فکرنکنم خیلی رعایت بشه مردم واقعا خسته شدن و من هم نمی‌تونم نصیحت بی‌خود بکنم که تورو خدا این کارها رو نکنین.

چرا بزرگوار؟
چون نه تکلیف واکسن خیلی روشنه نه تکلیف مردم. دولت هم راهکار خیلی جدی نیندیشیده. این اصل تغییر باید در طبقات بالای مدیریتی رخ بده تا در مردم تغییرات رو ببینیم پس همه چیزمون به همه چیزمون میاد دیگه!

اگه می‌شد پای سفره هفت‌سین با کدوم هنرمند بزرگ می‌نشستین؟
کاش کمال‌الملک رو می‌دیدم و می‌پرسیدم چی شو شما اون دوران شدین کمال‌الملک ولی اگه معجزه به خواست من رخ می‌داد، دلم می‌خواست تموم کسانی رو که پارسال با کرونا از دست دادیم پیش‌مون داشتیم.

کسانی مانند...؟
آقای پرویز پورحسینی نازنین که در این حرفه همیشه برام حکم پدر رو داشت. محبت‌ها، توجه‌ها وخوبی‌های ایشان رو هیچ‌وقت از یادنمی‌برم.

وصف استادپورحسینی از زبون شما؟
خداوند دوبال از ایشان امانت گرفت و فرستادشون زمین تا ما بفهمیم توی زمین هم فرشته می‌تونه باشه.

دیگه از کیا اسم می‌برین؟
مهردادمیناوند، علی‌انصاریان، خسروسینایی و... همه عزیزانی که با غربت در کرونا رفتن.

بعضی مرگ‌ها جگرسوزه دل آدم می‌سوزه!
آخه مرگ کرونایی یکباره نیست، هرلحظه آدم امیدوار می‌شه ناامید می‌شه.

افسوس به دل آدم می‌مونه:
چون یهو یه بیماری ناشناخته میاد‌ یه گلچین عجیب‌غریبی می‌کنه و ما احساس می‌کنیم چقدر موجود ضعیفی هستیم وکاری از دستمون برنمیاد. انگار حتی دعامون خاص و بابرکت نبوده که به بیماری غلبه کنه.

از دعاهای با برکت؟
بعضی وقت‌ها جهان بر مدار یه سِری آدم‌هایی می‌گرده و خیروبرکت دعا رو تجلی میده ولی الان از این بابت فقدان و کمبود داریم.

با وجود امکان یکی‌دو تماس با بهشت با کیا...؟
خیلی سخته ولی مطمئنا با پدرم، پدرومادربزرگ که نقش بزرگی در کودکیم داشتن چه بسا بیش از پدرومادر.

استاد! دنیا محل گذره!
انشاا... به‌خوبی بگذره.

چه‌جوری می‌شه به نیکنامی رسید؟
آدم‌ها رو دوست داشت و بی توقع هم دوست داشت.

کی کشف‌کردین عناصر مثبت وجودتون بیش از منفی‌جاته؟
هنوز کشف‌نکردم. اتفاقا برعکسه، خیلی عناصر منفی‌مون بیشتره.

ویژگیِ سرشناس‌بودن؟
سرشناسی رو باید بگذارین به‌عنوان ویژگی کار،چون سرشناس‌بودن که معیار خوب‌بودن نیست.

ویژگی خوب‌بودن؟
خیلی شخصیه، اگه از درون، آرامش واقعی رو حس‌کنین.

دوست و سرور عزیزی دارم که با انتقام‌گرفتن، انگار احساس آرامش‌می‌کنه:
بله برخی اینجورن.

ویژگی اون آرامش درونی؟
اون آرامشی که از سرِ بزرگیه مثل پدری که از خطای بچه‌اش با تذکر بجا، می‌گذره.

در زندگی اگه به این آرامش برسیم؟
از دیگران دیگه در شما دلخوری باقی نمی‌مونه حتی اگه به‌حق هم رنجیده باشین و حق باهاتون باشه.

وقتی بتونین ببخشین و بگذرین؟
می‌تونین بگین در مسیرِ خوبی و درستی قدم‌برداشتین.

سخنی که عوض‌تون کرد و مانیفست‌تون شد؟
بزرگی می‌گفت شما بسم‌ا... رحمان رحیم رو رعایت‌کنین بقیه قرآن پیشکش‌تون. این حرف مرا به فکرفروبرد.

دریافت‌تون ازاین نکته؟
دیدم خدا از اول، تکلیف ما رو روشن‌کرده. همه ادیان باوردارن خدا از روحش در ما دمیده پس در ما نفس خدا هست پس بخشندگی و مهربانی اولین وظیفه ما انسان‌هاست.

اگه تونستیم این مهربانی و بخشش رو در خودمون ایجادکنیم؟
میشه بگیم: بخش‌های مثبت وجودمون داره رشدمی‌کنه.

تجربه قهروآشتی؟
به‌شدت! کی نداشته، بیشتر زمون بچگی.

تجربه محکوم‌شدن؟
یه وقت‌هایی محکوم می‌شم که امین قهرمی‌کنه ولی نه! من توی خودم میرم و دارم با خودم دودوتاچهارتا می‌کنم و چون ساکتم فکرمی‌کنن قهرکردم.

از چی خیلی تعجب می‌کنین؟
بسکه دهه گذشته همه چی تعجب‌آور بوده دیگه چیزی نیست تعجب‌آور باشه.

بعیده واقعا؟
دلار برگرده به چهارپنج سال پیش، نه دهه گذشته که واقعا خیلی بعیده.

درباره خودتون فکرش رو نمی‌کردین؟
که به این سِن برسم به دلیل شرایطی که توش بزرگ شدیم ولی فعلا مثل این‌که هستیم.

فکر روزوشب‌تون در عالم هنر؟
کاش آدم‌ها سر جای خودشون باشن.

آخه نیستن!
به همین دلیل باید همه چیزمون به همه چیزمون بیاد دیگه.

براتون راحت‌ترین کاره؟
شما وارد یه خانواده ثروتمند بشین و ارث پدری خوبی بهشون رسیده‌باشه (با چقدر خندستان).

لابد با اون چندده میلیارد...؟
اگه به شما برسه که خیلی خوبه!

سخت‌ترین کار براتون؟
اینه که چنین شانسی در زندگی نداشته‌باشین.

میونه‌تون باهاش خیلی خوبه؟
حیوانات.

حیوون خونگی دارین؟
بله دوتاگربه. یک کاسکو.

باهاشون درددل می‌کنین؟
نه. چرا آفریده‌های‌خداهارو اسیر زندگی انسانی‌کنم. سعی‌می‌کنم بهشون محبت‌کنم و از انرژی مثبت‌شون استفاده‌کنم.

اسم حیوونکی‌ها؟
کاسکو: فندق. گربه‌ها: بادوم که الان داره از دستم غذامی‌خوره و جِزقِل. گربه‌ها رو پیداکردم دست‌وپاشون شکسته بود و مادرشون رهاشون کرده‌بود...

فکرمی‌کنین شبیه کدوم مخلوق خدایین؟
شبیه طوطی. صورتم قیافه‌ بازیگریم.

لابد شبیه «کاسکو»؟
آره. زیاد حرف می‌زنه مثل الانِ من دیگه.

این حرف‌ها ولی خریداردارن:
وای! که حرف‌های ما خریدار داشته‌باشه.

زیباترین دوران زندگی؟
کوچه ۱۴۶غربی تهرانپارس با دوستان دوره ابتدایی و سال سوم دبیرستان دکترشریعتی تهرانپارس که خاص و بیادموندنیه.

از مهم‌ترین افتخارات؟
افتخاری کسب‌نکردم که بهش مفتخرباشم ولی می‌تونم‌بگم و شاید افتخارنباشه به عنوان یه انسان، انقلاب و جنگ و تحریم و چندرئیس‌جمهور و نقدعملکردهاشون رو دیدم و هنوز فکرمی‌کنم زندگی زیباست.

از مهم‌ترین روزهای زندگی؟
فکرکنم به دنیااومدنم برای خودم خیلی مهم بوده.

بقیه‌اش؟
دیگه عادی بوده.

کار در خونه؟
خیلی دوست‌دارم. از بچگی به کار در خونه اعتقادداشتم. لباس‌هام رو خودم می‌شستم و اتومی‌کردم. غذاپختن رو خیلی دوست‌دارم.

از بیشترین زمان‌های بی‌خوابی؟
برمی‌گرده به فیلم مُلک سلیمان. ۴صبح آفیش گریم داشتم. ساعت ۵/۱۲ یا یک می‌خوابیدم. دودوره حدودا سه ماهه.

پس از گفت‌وگو با استادبحرانی (کارگردان ملک سلیمان) دوست‌شدیم. همین تازگی مشهد نایب‌الز‌یاره کمینه بودن.

ایشان خیلی عزیزن. یکی از اون فرشتگانی هستن که خدا روی زمین فرستاده تا ما ازشون یادبگیریم. خدا حفظ‌شون کنه.

راستی استاد!خانه دوست کجاست؟
در قلب کسانی که شما را دوست‌دارند. (مارگوت بیگل)

دوست همیشگی؟
خانمم بوده همیشه.

پس مهم‌ترین شخصیت زندگی‌تونه؟
بله بله.

بله، اصلا حساب بانو از همه جداست:
بله بله.

مهم‌ترین ویژگی که باید هنرمند داشته‌باشه؟
با خودش صادق‌ باشه.

از علاقه‌مندی‌ها به‌جز سینما تئاتر؟
موسیقی، مشتری همیشگیشم.

از رفتارهای همیشه؟
توی ماشین موزیک گوش‌می‌کنم با سکوت ماشین نمی‌تونم کناربیام. خیلی موسیقی دوست‌دارم.

بازهم از دوست‌داشتنی‌ها؟
رفتن به کنسرت موسیقی کلاسیک و سنتی و پاپ روزآمد. توی موزیک، طیفِ سلیقه‌ام گسترده است.

ویژگیِ خیلی آشکارتون؟
معمولا میگن آدم خوش‌قولی‌ام.

چه‌وقت احساس خوشبختی می‌کنین؟
شب، یه خواب عمیق درجه یک که وسطش بیدارنشم صبح هم که پامیشم خسته‌نباشم.

و اوج خوشبختی؟
یه ظهر بهاری پاتون زیر نور آفتاب، هم‌چی گرم‌بشه بعدِ یه ناهار خوشمزه، کار نداشته باشین تلفن بدموقع نزنگه خریدار ضایعات از کوچه ردنشه وانت سبزی و میوه همچنین، خودتون هم از خواب بیداربشین این اوج خوشبختیه.

حس‌تون از تحسین‌ شدن؟
همیشه معذبم می‌کنه.

غرور هنری و شخصی تون رو که اندازه‌کنیم؟
درباره هنر نباید غرورداشت هرانسانی می‌تونه سلیقه متفاوتی داشته‌باشه.

وقتی حرف سلیقه پیش‌میاد؟
میگم شاید ما خشن شدیم دوست‌داشتن یا نداشتن که ملاک نیست.

مهم در این میان؟
روند رو به رشدیه که هنرمند در خودش باید داشته باشه.

خوشا به‌حال کسانی که؟
نمی‌فهمن.

درجه یاس‌تون چقدر فیتیله‌اش بالاست آیا؟
خیلی نمی‌ذارم بالابره. بسکه اطرافمون سوژه‌های یأس‌آور به نسبت دیگرکشورها هست به‌همین خاطر می‌گم مشکلی نیست که از ما قوی‌تر باشه به‌عنوان انسان باید ازش راهِ دررو پیداکنیم.

غمگین‌تون می‌کنه؟
آدم‌ها دنبال نابودکردن همدیگه هستن‌، با هم نامهربون شدیم بیشتر پی انتقام‌گرفتن از همیم این خیلی غم‌انگیزه.

آدم‌های ویژه و نخبه؟
برای مشکلات یا راه‌حل‌های زیادی دارن یا راه حل می‌آفرینن. الان دیگه سواد، علم کامپیوتر نیست بلکه قدرت تغییره. ما انگار آدم‌های خشک و سنگ‌گونه شدیم و این باعث‌شده زندگی خشن بشه تا به مشکل می‌خوریم به‌جای حلش دنبال قیچی‌کردن رابطه‌ایم یا حذف طرف مقابل.

نگرش همیشه؟
اگه معلم یا بازیگر یا... هستم بایدبهترین باشم.

توی زندگی شده برای همسرتون نقش بازی‌کنین؟
ما مدام در حال بازی‌کردنیم همه‌مون وقتی رعایت فردی رو می‌کنیم که پیش ماست عصبیه غمگین یا شاده. همین که از صبح با همه با لبخند سلام‌علیک می‌کنیم، داریم هرلحظه بازی‌می‌کنیم.

ممکنه اون‌لحظه خودمون نباشیم که؟
اصلا توانمندی انسان به همینه که بتونه خودش رو تغییربده و به‌خودش فقط فکرنکنه. جوری نباشه که انگار دوست و اطرافیان مهم نیستن. همه ما شدیم مرکز کهکشان و باید همه به دور ما بچرخن!

زرنگی به چیه؟
زرنگی به اینه که بیشترین لذت رو از همراهی با دوست ببری و بیشترین خدمات رو بهش‌بدهی. دوستی رو به حد کمال برسونی.

«من آدم بسیاری سختی در ایجاد ارتباط هستم و با این‌که تمام بچه‌های این حرفه را می‌شناسم اما فقط این آشنایی در محیط کار است. هیچ‌وقت پا را فراتر نگذاشته‌ام و در واقع به این راحتی اجازه ورود به بخش خصوصی درونم را نمی‌دهم».

اما شما که این گفت‌وگو را بخوانید درمی‌یابید امین دوست‌داشتنی چقدر با گرم‌دلی و گرم‌جوشی این مخلص را نواخته و در فرازهای بسیاری حس می‌شود که تنها در قلمرو دوستکامی‌ها می‌توان چنین گفت‌و شنفتی داشت.

با هنرمند بازیگر، امین زندگانی آنجا که اندر خم پس‌کوچه‌های عشق گام می‌زدیم این نکته نظرگیر را گفت: برخی مسؤولیت عشق‌شان را نمی‌پذیرند که این مخلص به یاد شازده کوچولو افتادم. شاهکار اگزوپری، آنجا که روباه به شازده کوچولو می‌گوید وقتی مرا اهلی کنی دیگر مسؤول من می‌شوی. گل تو برایت از آن رو یگانه است و بی‌نظیر که عمری را به پایش صرف کرده‌ای. تو مسؤول گلت هستی، زیرا او تو را اهلی کرده است. در همین خصوص استاد زندگانی می‌گفت برخی می‌کوشند به عشق برسند، با عشق به چیزی برسند اما همین که آن را به دست آوردند دیگر ادامه نمی‌دهند یا می‌کوشند رابطه‌شان را قیچی کنند یا منکر همه چیز می‌شوند یا می‌خواهند طرف مقابل را هرجورشده حذف کنند، مثلا طرف بسی ادعا دارد عاشق تئاتر و سینماست اما تا پایش به صحنه یا جلوی دوربین باز می‌شود در حین کار همه فکر و ذکرش رفتن است و دائم می‌پرسد کی می‌شود رفت یا شوق داشتن حیوان خانگی دارد، هزینه می‌کند و با به دست آوردنش دیگر به فکر بهداشت و غذا و پزشک و... حیوان بیچاره نیست یا کسانی هستند که عشق را فقط تا مرحله آغازکردنش بلدند و همین که به هم می‌رسند، گلایه‌ها و نکته‌گیری‌ها شروع می‌شود که این را گفتی، این جور رفتار کردی، تعادل نداری، تو مرا عاشق کردی و... در حالی که مرحله‌های نگه‌داشتن و ادامه‌دادن آن عشق و پروردنش به همان اندازه آغازکردنش مهم بلکه مهم‌ترست. ازین روست که در کنش و منشِ امین زندگانی می‌بینیم این هنرمند بیش از آن‌که از استادان تئاتر و سینما تکنیک بیاموزد به آموزه‌های اخلاقی و رفتاری‌شان عنایت داشته: «مرحوم خسروشکیبایی و جمشید مشایخی و بزرگوارانی که اخلاقیاتشان حرف اول را می‌زند الگوهای رفتاری من بوده‌اند.»

علی مظاهری - روزنامه نگار / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها