متوسط بارشها از ابتدای فصل آبی یعنی مهر ۱۳۹۹ تا شامگاه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ فقط ۱۲۶میلیمتر بوده است. مقداری که ۵۴درصد کمتر از مدت مشابه سال آبی قبل است و هولناکتر اینکه ۳۹درصد کمتر از میانگین ۵۳ سال گذشته است.
آخرین وضعیت سدهای کشور هم نشان از کاهش ۱۹درصدی ذخیره آب در مخازن آنها دارد. وزارت نیرو میگوید پیش از این شهرهای دارای تنش آبی ۱۷۰ شهر بوده و حالا بهدلیل کاهش بارشها تعداد این شهرها به بیش از ۲۰۰ شهر خواهد رسید.
همین آمار به شکلی صریحتر از سوی حمیدرضا کشفی، معاون راهبری و نظارت بر بهرهبرداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب ایران ۲۶۰ شهر عنوان شده است.
در این بین همهگیری کرونا هم باعث افزایش بیرویه مصرف آب شده است. به گواه همین آمارها میزان مصرف آب کشور بهواسطه کرونا در برخی مناطق تا «۴۰درصد» افزایش داشته است.
این وضعیت بهگونهای نیست که بتوان تنها با رصد آمار و دادهکاوی و پژوهش به آن رسید، کمآبی را هر شهروندی میتواند به آشکاری ببیند و درک کند.
تا همین چند سال پیش رودخانه کارون محل عبور کشتیها بوده و حالا میتوان با پای پیاده هم از بخشهایی از آن عبور کرد! پیامدهای کمآبی هم خیلی زود خودش را نشان میدهد، گمان اولیه عامه مردم بر این است که نبود آب اولین زیانش را به بخش کشاورزی میرساند و رسیدن این معضل به هر فرد شهرنشین زمانبر است اما این باور هم بسیار دور از واقع است.
شاید پیامدهای اولیه موضوع کمآبی، قطعی مکرر آب در شهرها باشد اما پیامدهای طولانیتر آن بسیار هولناکتر خواهد بود؛ ناآرامیهای مدنی و بیثباتی، خشونت محلی، شورش و جنگ داخلی از جمله این پیامدهاست، پیامدهایی که فعلا در آستانه فصل گرما به آن «بحران کمآبی» میگوییم.
چند تصویر از خشکسالی های ایران، از تالاب و رودها گرفته تا مزارع و دشتها را که کنار هم قرار بدهیم شاهد یک تصویر آخرالزمانی ترسناک خواهیم بود.
همین ماجرا را میتوان با کنار هم گذاشتن خبرهای این روزها به دست آورد؛ در چهارمحال و بختیاری، منطقهای که آن را به نام سرزمین رودهای روان میشناختند حالا برای مردمانش آبرسانی سیار صورت میگیرد.
این تازه وضعیت چهارمحال و بختیاری است که بهدلیل اینکه سرچشمه رودخانههای زایندهرود، کارون و دز و ۲۰رودخانه فصلی بود، سرزمین آبهای شیرین زاگرس نام داشت، وضعیت سیستان و بلوچستان که دیگر روشن است.
بخشدار خاش گفته بیش از ۱۰۰ روستا با تنش شدید کم آبی دست و پنجه نرم میکنند و همچنین جهادکشاورزی قصرشیرین اعلام کرده مزارع گندم این منطقه بهواسطه کمبارشی صددرصد خسارت دیده است.
اینها تنها نمونههای خبری چند روز گذشته است. گشتی طولانیتر در این حوزه نشان میدهد موضوع کمآبی چقدر بحرانی است. اما سؤال اولیه همینجا شکل میگیرد که کمبارشیها و افزایش دما چقدر در ایجاد شرایط کنونی نقش دارد و سوءمدیریتهای احتمالی در این حوزه چقدر سهم دارند؟ این سؤال از آنجا مهمتر به نظر میآید که بدانیم در گفته اغلب مسؤولان هشدارها با پیوست کمبارشیهای بیسابقه عنوان شده است، به این مفهوم که به باور مدیران سهم بارشها و افزایش دما در شکلگیری شرایط کنونی بسیار بالاست و از همین رو بیشترین تاکید آنها بر اصلاح الگوی مصرف آب است. آنقدر که این نکته به یکی از ۱۰ وعده مهم انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری هم راه یافت.
سوءمدیریت؛ مقصر شرایط موجود
اسماعیل کهرم، فعال محیطزیست معتقد است هر چند نمیتوان از کنار افزایش دمای ایران و بارشهای کم به راحتی گذشت اما شرایط کنونی مرهون بیتدبیری در حوزه مدیریت منابع آبی است. آنطور که او میگوید سهم این بیمبالاتی در شکلگیری شرایط کنونی را باید بیش از ۸۰درصد دانست.
او به جامجم میگوید: « ما آگاهیم به این موضوع که ایران در کمربند خشک و نیمهخشک جهانی قرار دارد. میانگین سالانه بارشها در تمام کشورهای جهان نزدیک به ۸۴۰میلیمتر است در حالی که این میزان در کشور ما تنها ۲۴۰میلیمتر است، به این مفهوم که میانگین بارشها در ایران به طور معمول یکسوم کمتر از میانگین جهانی آن است.»
به باور این فعال محیطزیست با آگاهی از این موضوع اما در این رابطه تصمیمات اشتباه بسیاری گرفتیم و همچنان این روند ادامه دارد.
او میگوید: « ما همان ملتی هستیم که ۲۵۰۰سال پیش قنات را به جهان معرفی کردیم، چرا که آن زمان میدانستند در ایران با باران کمی روبهرو خواهند بود اما حالا و با گذشت ۲۵۰۰سال از آن آگاهی اولیه کاری میکنیم که هیچ تناسبی با شرایط کنونی سرزمین ما ندارد. ما پیش از اینها تنها ۱۳سد داشتیم و حالا بیش از ۶۰۰سد ساختهایم آنهم به واسطه یک باور اشتباه مهندسی بر این مبنا که سد، آب میآورد! از سفرههای زیرزمینیمان به واسطه برداشت هندوانه آب استخراج کردیم و آن را به کشورهای حاشیه خلیج فارس فروختیم، آن هم به قیمتی که حتی پول آب مصرفی برای این میوه هم به دست نمیآید. در کرانه زایندهرود زراعت برنج به راه انداختیم! ما در حال حاضر به همان روشی آبیاری کشاورزی انجام میدهیم که در سالها پیش صورت میگرفت. آب را رها میکنیم در زمینهای کشاورزی.» در کنار همه اینها استفاده بیرویه از منابع آبی را باید مطرح کنیم که همچنان به شکل افسارگسیختهای ادامه دارد. برداشت فعلی از منابع آب تجدیدپذیر، مطابق با محدودیت منابع آب نیست و در حال حاضر میزان برداشت از این منابع، بیش از ۸۰درصد است، در حالی که حداکثر میزان این برداشت، باید ۲۰درصد باشد. این برداشت بیرویه علاوه بر تخلیه منابع آب، سبب مشکلات مهم دیگری از جمله ترکخوردگی دشتها و نشست زمین در نقاط مختلف کشور هم میشود.
اولین راهکار هر کارشناس و مدیری در ارتباط با این مشکل اصلاح الگوی مصرف است. آمارهای ارائه شده از سوی مسؤولان نشان از آن دارد که نگرانی در رابطه با اصلاح الگوی مصرف درست به نظر میآید. به عنوان مثال آنطور که مدیرمرکز کنترل آب تهران میگوید سرانه مصرف آب شرب در شهر تهران ۲۴۰لیتر برثانیه در شبانهروز به ازای هر نفر است که ۷۰ لیتر بیش از سرانه مصرف آب شرب کشوری است! به این مفهوم که پایتختنشینها ۷۰ لیتر بیشتر از میانگین کشوری آب مصرف میکنند. اما مصرف خانگی آب در بحبوحه کمآبی موجود چقدر سهم دارد که اینقدر تاکید بر اصلاح الگوی مصرف آن میشود؟ آمارهای ارائه شده از سوی اسماعیل کهرم در این زمینه جالب توجه است.
او به جامجم میگوید: « تنها ۳درصد از آب ما مصرف خانگی است و بیش از ۹۰درصد آن، صرف کشاورزی میشود. همان کشاورزیای که هیچ توجیه اقتصادی هم ندارد و حتی پول آب مصرفیاش را هم به دست نمیآورد.» موضوع هدررفت آب جدیتر از آمارهای تفاوت میزان مصرف خانگی و بخش کشاورزی است.
این فعال محیط زیست همچنین با انتقاد از سدسازیهای بیرویه در چند دهه گذشته میگوید: «میزان آب تبخیری پشت سدها قابل توجه است. وقتی بیش از ۶۰۰سد ساخته میشود یعنی آب را به مقدار قابلتوجهی پشت سدها جمعآوری میکنیم. ما در حال حاضر ۳۰میلیارد متر مکعب تبخیر آب داریم در حالی که مصرف کل ما ۱۲۰میلیارد متر مکعب است. به این مفهوم که ما یکسوم مصرف کلمان را به واسطه تبخیر پشت سدها هدر میدهیم، این یعنی سوءمدیریت.»
ایراد دیگر او به هدررفت آب در بخش صنعتی برمیگردد. او به جامجم میگوید: «صنعت پتروشیمی ما ثانیهای ۸۰ لیتر آب در طاقبستان هدر میدهد. کارخانهای آببر مثل ذوبآهن را در کنار استانی تاسیس میکنیم که منابع آبی کمی دارد و مجموع همه این تصمیمات ما را به این نتیجه میرساند که نقش سوءمدیریت در بحران پیشرو بسیار بالاتر از تصور مسؤولان و حتی مردم است.»
رد بیتدبیری در سوءمدیریت منابع آبی را میتوان در گفته دیگر کارشناسان این حوزه هم به چشم دید. نکته جالبتوجه در این میان پیوند زدن کمبارشیها به شکلگیری وضعیت بیآبی موجود است. البته از تاثیر بالای این درصد پایین بارشها نمیتوان گذشت اما وقتی از سوءمدیریت در این حوزه حرف میزنیم به این مفهوم است که ما حتی از بارشهای خوب هم نمیتوانیم استفاده کنیم. آنطور که حمید سینیساز، کارشناس حوزه آب میگوید: «با توجه به سهم هدررفت در شبکه توزیع و انتقال و همچنین مواردی همچون تبخیر و تبدیل بارشها به سیلاب ما حدود ۸۰ درصد نزولات را از دست میدهیم!»
چه چیزی در انتظارمان است؟
تشبیه تصاویر آخرالزمانی به آینده نزدیک ما شباهتی اغراقشده نیست. با این شرایط ۲۰هزار سال دیگر از خلیجفارس جز بیابانی خشک باقی نخواهد ماند. هیچ بعید نیست در آیندهای بسیار نزدیکتر شاهد سرزمینی بیآب و خشک باشیم و مردمانش مجبور به مهاجرت باشند.
همین حالا هم بسیاری حرف از ۵۰میلیون مهاجر اقلیمی در ایران میزنند و سایت اکونومیست گزارش داده اگر روند کنونی ادامه داشته باشد ۸۰درصد ایران تا ۲۰سال دیگر دچار تنش آبی شدید خواهد بود. از میثم جعفرزاده، مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل وزارت نیرو میخواهیم به ما بگوید وقتی از بحران کمآبی حرف میزنیم، یعنی قرار است چه بلایی از پس این بحران گریبان ما را بگیرد.
او به جامجم میگوید: «محدودیت منابع و عدم امکان تامین آب شامل اثرات مختلف گستردهای در جامعه میشود. این بحران باعث تغییر الگوی اسکان جمعیت و اقتصاد منطقهای میشود. به این مفهوم که روستاها تخلیه میشود و مهاجرت به شهرها گستردهتر صورت میگیرد. اراضی کشاورزی رها میشوند و جمعیت مهاجر به شهرها به مصرفکننده و حاشیهنشین تبدیل میشوند. تخلیه مناطق مرزی تهدیدهای امنیتی و مرزی را افزایش میدهد، مشکلات بسیاری در بخش کیفی منابع آبی بروز میکند و تنشهای اجتماعی در رابطه با رقابت در مصرف آب شکل میگیرد.»
اما آنچه در میان همه این پیامدها ترسناکتر است این است که به گفته جعفرزاده «معمولا این موارد برگشتناپذیرند یا بهسختی بهبود مییابند و تنها راه، جلوگیری از وقوع آنهاست. بنابراین رفتار مصرف باید بر اساس محدودیت منابع باشد.»
میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت