او یک رهبر انشعابی از طالبان است؛ یک قصاب بالفطره و قاتل هزاران بیگناه. همان(به تعبیر طالبان) «عضو خودسر»ی که دستور حمله به سفارت ایران در مزار شریف را داد.
افراد او سالهاست در غرب افغانستان سرگرم کشتار مردم بویژه شیعیانند. اما تا امروز حتی یکبار نیروهای دولتی با آنها درگیرنشدهاند.
نیازی سال گذشته در مصاحبه با روزنامه صبح کابل دشمنان خود را ایران، پاکستان و روسیه خوانده بود و گفته بود با آمریکا و دولت افغانستان مشکلی ندارد! چندروز پیش او در یک درگیری زخمی شد.
ابتدا دربهترین بیمارستان هرات بستری و سپس برای ادامه درمان، باهواپیمای اختصاصی به کابل منتقل شد. اما مرد. تشییع جنازه مفصل او در هرات باحضور هواداران مسلحش برگزار و در گازرگاه(مدفن خواجه عبدالله انصاری) دفن و همانجا پسرش بعنوان جانشینش معرفی شد.
وقتی خبرنگاران متحیر از استاندار هرات پرسیدند چطور دولت اجازه چنین کاری را داده است گفت: ما پشت سر مرده گپ نمیزنیم.
دو
اگر هنوز متوجه نیستید در افغانستان طی سالهای اخیر چه اتفاقی درحال وقوع بوده است، بخشهایی از نامه ای طولانی را برایتان نقل قول میکنم. نامه توسط یک کارمند ارشد و نادم امنیت ملی افغانستان نوشته و در سایت «من تکی آسیا» بزبان پشتو منتشر شده است؛ اینجانب «عیدگل وردک» ساکن ناحیه دره اونخی و...معاون عملیاتی ریاست عمومی «اجمل عابدی» در جلسات سری و کوچک به ما وظیفه میداد روی طرح و برنامههایی تمرکز کنیم که پیامدآنها بدنامی هرچه بیشتر طالبان و جلب حمایت مردم از حکومت باشد...استفاده از نام گروه داعش موثرترین حربهای بود که در اختیار امنیت ملی قرار گرفت...در رویداد خونین کشتار خبرنگاران تلویزیون طلوع و دیگر رسانههای مخالف دولت، امنیت ملی عملیات را با نام داعش انجام داد.
[موفقیت این عملیات] اجمل عابدی و ریاست امنیت ملی را بسیار راضی و خوشحال کرد...دلیل دیگر استفاده از نام گروه داعش این بود که انجام عملیاتهای بیشتر برضد شیعهها و هزارهها را ممکن میساخت....جنگجویان جوان در زندانهای اداره امنیت به مهاجمان انتحاری مبدل میشوند...به آنها تلقین میشود مراکز آموزشی هزارهها در واقع مراکز ترویج مسیحیت هستندو شما با عملیات انتحاری علیه آنها ثواب بزرگی کرده و به بهشت میروید...انفجار «دشت برچی» با هدف مقابله بیشتر هزارهها با طالبان و جذب بیشتر جوانان هزاره با استفاده از فضای ایجاد شده به ارتش بود...
قصد ندارم تمام این نامه تکان دهنده را نقل کنم. اما حالا تا حدی قابل درک است چرا انتحاریها حتی به کودکان و زایشگاه غرب کابل هم رحم نکردند. در ادامه این توبه نامه میفهمید برای حذف دیگر مخالفان سرشناس نظیر مولوی ایاز نیازی، مولوی مفلح و...نیز از همین فرمول استفاده شده است. اخیرا و کمی پس از بشهادت رساندن قریب یکصد کودک در غرب کابل نیز، مفتی نعمانی در عیدفطر و در منطقه شکردره کابل بر اثر حملهای مشابه بشهادت رسید، بهمراه ۱۲ تن از نمازگزاران.
دست برقضا او هم یک روحانی ضد وهابیت، سعودیها و البته دولت بود. شهادت او برای دشمنانش یک تیر با دونشان بود. هم میتوانست حمله به کودکان شیعه را بالانس کند و هم طالبان را متهم به شکستن تعهد آتش بس عید فطر نماید. نیروهای دلسوز، متعهد و وطنپرست بسیاری در بدنه و راس دولت، امنیت و ارتش افغانستان هستند. آیا آنها از این امور آگاهند؟
سه
«اگر جنگی وجود داشته باشد، من فرمانده کل قوا هستم. مردم خود را رها نخواهم کرد. نیروهایم را رها نخواهم کرد. من مایل هستم برای کشورم جانم را بدهم. من علاقه ای به قدرت ندارم. من به اصول پایبند هستم.»
بخشی از سخنان دکتر غنی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری پی بی اس چهار «مارشال دوستم» لویی درستیز [رئیس ستاد مشترک ارتش] و سالها معاون اول رییس جمهور افغانستان (دکتر اشرف غنی) بوده است. او فعلا بالاترین رتبه نظامی را در افغانستان دارد. این رتبه هم با امضای رییسجمهور رسمیت یافت و به دوستم داده شد. با این همه او چند روز پیشتر در جمع هوادارانش علیه شخص آقای غنی و از سر نفرت، شعار بیسابقهای داد. حضار نیز همراهش علیه رییسجمهور و دولت شعارهایی غیرقابل درج سردادند! آیا مارشال در مصاحبه دکتر غنی معنای جمله «من مردم خود را رها نخواهم کرد» درک کرده است؟ آیا آسمان ابری کابل صاف خواهد شد؟
محمدحسین جعفریان - کارشناس ارشد مسائل افغانستان / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد