به گزارش جام جم آنلاین، روزنامه جام جم نوشت: آن خط سرخ آتشین که مثل ماری در بستر مرطوب تالاب پیش میرود و مثل علفخواری گرسنه، نیهای خشک تالاب را میسوزاند و خاکستر میکند، نه فقط آتش که سند بیدفاعی تالابی است که هر کسی با هر قد و قوارهای به خود جرات تعرض به آن را میدهد. آماری که از استانداری و اداره محیطزیست گیلان و انزلی مخابره میشود، از نابودی ۱۲هکتار نیزار حکایت دارد که وقتی از آسمان به آن نگاه میشود مثل تکه زغالی است که پارچه سبز تمیزی را چرک کردهباشد. این هنرنمایی، کار چند زمینخوار است، افرادی بهظاهر کشاورز که از شانس بد تالاب، زمینهایشان نزدیک نیزارهاست و آنها را به آتش کشیدهاند تا بعد از سوختن و خاکستر شدن، بشوند ضمیمه زمینهای کشاورزی.
یکی از این متخلفان دستگیر شده و چهار نفر دیگر هم تحت تعقیب هستند، ولی چه فایده. نمایشی که از دوشنبه تا امروز در تالاب انزلی روی صحنه است، روایتی تلخ از یکی از دهها شگردی است که برای تصرف اراضی ملی و سرمایههای طبیعی در کشورمان به کار میرود؛ نمایشی که از قضا سالهاست روی صحنه است، ولی نه متوقف میشود و نه کسانی که قصد اجرایش را دارند دچار ترس میشوند.
تلاشها برای مهار آتش
شعله کشیدن زبانههای آتش در تالابی مثل انزلی که بخشهای بزرگی از آن چند سالی است گرفتار خشکی و کم آبی است، آن هم در فصلی خشک مثل تابستان به راحتی سر کشیدن یک لیوان آب است. بستر تالاب گرچه باتلاقی و مرطوب است، ولی نیزارها که فصل خرمیشان سپری شده خشک اند و زود آتش میگیرند، بهخصوص که مدتی است در گیلان بادهای گرم نیز میوزد.
پس طبیعی بود عدهای زمینخوار در دقیقهای از دقایق روز دوشنبه توانستند جرقهشان را تبدیل به شعله و شعله کوچکشان را تبدیل به آتشی بزرگ کنند. بهروایت بابک شکوهی، معاون عمرانی فرمانداری انزلی برای این که این آتش مهار شود ابتدا دورتا دور آن موانع خاکی ایجاد شد تا آتش بین خاکریزها اسیر شود و به جاهای دیگر سرایت نکند و پس از آن نیروهای آتشنشانی، محیطزیست، هلالاحمر، منطقه آزاد، بنادر و دریانوردی، راهداری، راه و شهرسازی، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی به منطقه آمدند تا آتش را خاموش کنند.
این آتش در نیزارهای منطقه چراغپشتان انزلی به پا شدهبود که خیلی زود ۱۲هکتار، چیزی معادل ۱۵زمین فوتبال را نیست و نابود کرد. تا لحظه نگارش این گزارش، آتش هنوز شعله میکشید، ولی این خبر خوب هم به دستمان رسید که یک فروند هواپیمای ایلوشین با مخزن ۴۰ تن آب -از همان ایلوشینهایی که ایران برای مهار آتشسوزی اخیر جنگلی به ترکیه اعزام کرد- به کمک تالاب انزلی هم آمدهاست.
سرنوشت این آتش نیز مثل بقیه حریقها، خاموشی است. اما آتشی که سرد نمیشود، دستاندازی زمینخواران کوچک و بزرگ به عرصههای ملی و طبیعی کشور است که یک روز به جنگل، روزی دیگر به مرتع و روز دیگر به تالاب دست درازی میکنند.
نیت آتش افروزان چیست؟
درباره این که سالانه به طور میانگین چه میزان از وسعت تالابهای کشور درگیر آتشسوزی میشود، یک آمار ملی وجود ندارد. حتی مشخص نیست چند درصد از این آتشسوزیها بهعمد و چند درصدشان توسط انسانها، ولی به صورت غیرعمد اتفاق میافتد.
این آمار البته در مورد عرصههای منابع طبیعی شامل جنگلها و مراتع کشور وجود دارد، به طوری که محمدرضا همتی، مدیرکل بازرسی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، آتشسوزیهای عمدی در این عرصهها را ۵درصد اعلام کردهاست. او به ایرنا میگوید: «براساس تحقیقات انجام شده ۵درصد از آتشسوزیهای اراضی ملی بهصورت عمدی رخ میدهد بهطوری که علت ۸۵ تا ۹۰ درصد آتشسوزیها در عرصههای منابعطبیعی، سهلانگاری انسانهاست. منظور از این سهلانگاریها نیز رها کردن ته سیگارهای روشن یا بطریهای شفاف و شیشهای در طبیعت یا رها کردن آتشی است که برای پخت و پز در طبیعت روشن شدهاست.»
اگر این درصدها را به تالابها نیز تعمیم بدهیم و اگر قبول کنیم که فقط ۵درصد آتشسوزیها عمدی است یا اگر بپذیریم ۹۰درصد حریقها از روی سهلانگاری اتفاق میافتد به هر تقدیر مسجل است عدهای در این کشور برای نابودی طبیعت ازجمله تالابها آستین بالا زدهاند.
در این میان کسانی که برنامهریزی شده و به عمد اقدام به آتشافروزی میکنند با این که تعدادشان کمتر از سهلانگارهاست، اما خطرات بزرگتری را رقم میزنند، چون با چشم باز و هدفمند کار میکنند.
ساسان اکبریپور، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست گیلان معتقد است هدف از ایجاد حریق اخیر در نیزارهای تالاب انزلی، تغییر کاربری اراضی است. او به برنا میگوید: «چون وجود زمین برای کشاورزی، پرورش ماهی و سایر اقدامات عمرانی اهمیت دارد عدهای با از بین بردن بخشهایی از تالاب، زمینه را برای تغییر کاربری اراضی مهیا میکنند.»
البته بیژن دارایی، مدرس حقوق در دانشگاه، دلایل دستاندازی به عرصههای طبیعی را بیش از این میداند. او به ایسنا میگوید: «بعضی از افراد، چون اغراض سیاسی دارند در عرصههای ملی حریق ایجاد میکنند تا مثلا عملکرد مدیر یا مسؤولی را زیر سؤال ببرند. درعوض عدهای نیز به این دلیل آتشافروزی میکنند تا با تسطیح اراضی، آنها را تصاحب کرده یا تغییر کاربری بدهند به این نحو که برای اراضی ملی سوخته، در دادگاه دادخواست ارائه میدهند و با جلب نظر کارشناسان اعلام کنند که این زمینها قابلیت ملی ندارند و باید برای کشاورزی تغییر کاربری شوند.»
جرم درجه ۶!
اگر به آتشسوزیهایی که در سالهای اخیر بهخصوص همین امسال در تالابهای مهم و شناختهشده کشور توجه کنیم، آنها را بزرگ و مهیب خواهیم یافت.
به غیر از آتشسوزی اخیر تالاب انزلی در منطقه چراغ پشتان، سوم شهریوری که گذشت نیزارهای روستای شانگهای پرده انزلی نیز در آتش سوخت که آن هم عمدی بود. سال ۹۸ نیز اعلام شد که ۱۰ هکتار از نیزارهای این تالاب طعمه حریق شد که آن سال هم دست سودجویان و زمینخواران در کار بود.
امسال، اما در گرماگرم ماه مرداد بود که خبر آتشسوزی در ۷۶۰ هکتار از نیزارهای فصلی تالاب گروس توسط رئیس اداره حفاظت محیطزیست مهاباد تایید شد. تالاب فصلی گروس در نزدیکی تالاب کانی برازان و از تالابهای اقماری جنوب دریاچهارومیه است.
امسال همچنین در خرداد ماه ۳۰۰۰ هکتار از تالاب هورالعظیم طی دو فقره آتشسوزی از بین رفت که هر دو نیز در قسمت آبدار تالاب اتفاق افتادهبود. آتشسوزیهای متوالی امسال در تالاب میانکاله نیز که هنوز باید در ذهن خیلیها زندهباشد، حریقهایی که گفته شد ۱۲۸ هکتار از این تالاب بینالمللی را نابود کرد.
این که چند درصد از این آتشسوزیها به عمد و چه مقدار از آن برحسب اتفاقات طبیعی رخ داد البته مشخص نشد، ولی با توجه به روالی که در کشورمان وجود دارد باید درصدی از این آتشسوزیها در باارزشترین مناطق طبیعی کشور را عمدی محسوب کنیم.
اما این که چرا عدهای دست از ایجاد آتش در اراضی ملی برنمیدارند گرچه زیر عنوان زمینخواری توجیه میشود، ولی در اصل باید ریشه آن را در مشکلات قانونی و مجازاتهای درنظر گرفته شده برای خاطیان جستوجو کرد.
اکبر سبحانی، دادستان انزلی که روز سهشنبه در جلسه ستاد مدیریت بحران، این گفته خاطیان را که سوزاندن خار و خاشاک موجب گسترش آتش به تالاب انزلی شده، بسیار کودکانه توصیف میکرد، معتقد است نه فقط عمدی در کار است بلکه تا مجازاتها تشدید نشود، متوقف نیز نخواهد شد.
او میگوید: «در نظر گرفتن جزای نقدی و جرم درجه ۶ برای حریقافروزانی که این چنین سرمایههای ملی را به آتش میکشند، ضمانت اجرایی قوی نیست؛ بنابراین مشکل باید ریشهای حل شود، چون تالاب بینالمللی انزلی چهره بینالمللی دارد و باید مانند فرزند خود از آن مراقبت کنیم.» در قانون مجازات اسلامی، جرایمی که مشمول حد، قصاص و دیه نیستند عنوان تعزیر دارند که به هشت درجه تقسیم میشوند. طبق این قانون، جرم درجه ۶ از شش ماه تا دو سال حبس و جزای نقدی از دو میلیون تا هشتمیلیون تومان دارد؛ مجازاتهایی که تجربه نشان داده به هیچ وجه مانع آتشافروزی در اراضی ملی و توقف نیات سودجویانه در زمینخواران نمیشود.
چرا تالاب انزلی مهم است
در کشور خشک و نیمهخشکی مثل ایران شکلگیری تالابها دور از ذهن به نظر میرسد، اما چون کشورمان عمدتا کوهستانی و سرزمینی پرشیب است و هزاران کیلومترساحل دریایی آبگرم در جنوب و معتدل در شمال دارد و از عرض جغرافیایی مستعدی نیز بهرهمند است، جزو کشورهای دارای بیشترین تنوع تالاب در جهان محسوب میشود. به این ترتیب از ۴۲ نوع تالاب شناختهشده، ۴۱تالاب در کشورمان وجود دارد و فقط تالاب سردسیری توندرا در کشورمان وجود ندارد.
در این میان تالابانزلی اهمیتی ویژه دارد و کارکردهای متعددی از جمله حفظ تنوع زیستی، تامین معاش مردم محلی، تلطیف هوا و جلوگیری از خیزش گرد و غبار برای آن متصور است. این درحالی است که به گفته کارشناسان، ناهماهنگی بین واحدها و دستگاههای دولتی، مدیریت تالابها را دچار چالش کرده و، چون قانونی موثر برای مدیریت فاضلاب، پسماند و آتشسوزی وجود ندارد، تالاب بینالمللی انزلی در مشکلات غرق است.
بعضی مدیران در زمینخواریها دخیل هستند
هادی کیادلیری / رئیس پیشین انجمن علمی جنگلبانی
تخریب محیطزیست برای تغییر کاربری اراضی به روندی معمولی برای متخلفان تبدیل شده است. برای نمونه در شمال کشور، درختان را از ریشه بیرون میآورند تا زمینها را تصاحب کنند، در زاگرس و غرب کشور نیز درختان را آتش میزنند تا زمینهای کشاورزی را گسترش دهند.
دلیل این که متخلفان به این قانونشکنی ادامه میدهند، نبود نظارت و فسادی است که در برخی مناطق وجود دارد. علاوهبر این نحوه عمل برخی مدیران و تصمیمگیران نیز در این میان تاثیرگذار است. مثلا میتوان به بنچمارکهایی اشاره کرد که برای مشخص شدن مرز منابع طبیعی کار گذاشته میشود. دیده میشود که هنگام کار گذاشتن این نشانهها اگر تجاوزی از قبل انجام شده بنچمارکها را خارج از مناطق تصرف شده کار میگذارند که به این ترتیب شخص متجاوز به منابع طبیعی امیدوار میشود به تصرفش شکل و صورت قانونی بدهد.
علاوهبر این برخی بومیان منطقه که از تجاوزهای صورت گرفته به منابع طبیعی آگاه هستند وقتی چنین رویکردی را از جانب مدیران میبینند، تصور میکنند سرشان کلاه رفته و آنها نیز تشویق میشوند به اراضی منابع طبیعی تجاوز کنند. این درحالی است که فساد برخی مدیران و کارمندان به این شرایط دامن میزند، مثل این که اکنون برخی افراد در بعضی ارتفاعات و جنگلها سند گرفتهاند که با هیچ شاخصی نمیتوان این تخلفات را توجیه کرد.
البته عدهای میگویند اگر تعرضات به اراضیملی اتفاق میافتد به علت کمبود محیطبان و جنگلبان است در حالی که کمبود نیرو در این تخلفات چندان تاثیر گذار نبوده چراکه زمینخواری مانند قاچاق چوب نیست که بگوییم اگر مامور نباشد قاچاقچی از هر لحظه نبود او بهره میبرد. فراموش نکنیم روند زمینخواری و تجاوز به اراضی منابعطبیعی رفته رفته صورت میگیرد و اگر بازرس و مدیران دلسوزی وجود داشتهباشند حتما میتوانند مانع زمینخواری شوند.