امسال هم مانند سالهای گذشته جلسات تعرفه گذاری خدمات پزشکی متشکل از نمایندگان وزارتبهداشت و درمان، شورایعالی بیمه و سازمان نظامپزشکی شروع شد و در جلسهاول شورای عالی بیمه با درصد پیشنهادی سازمان نظامپزشکی یعنی 60درصد مخالفت کرد.
افزایش 60درصدی تعرفههای خدماتپزشکی در بودجه1401 در حالی پیشنهاد شد که حقوق یک کارگر فقط 3میلیون تومان است و در خوشبینانهترین حالت، حقوق او سال آینده حدود 30درصد افزایش پیدا میکند؛ بنابراین میتوان گفت در روزگاری که بیمهها نیز برای شهروندان کم میگذارند پرداخت حق ویزیت حدود 120هزار تومانی میتواند عدد زیادی برای بسیاری از شهروندان باشد.
با این وجود محمد رئیس زاده، رئیس سازمان پزشکی کشور این عدد را منطقی میداند و معتقد است که هزینههای درمان را نه مردم که بیمهها باید پرداخت کنند. هرچند که این سخن همیشه روسای پیشین نظامپزشکی هم بوده اما در سالهای گذشته این مردم بودند که هزینههای درمان را پرداخت کردند و در مقابل هم برخی از پزشکان در مطبها کیفیت خدمات را پایین آوردند، به زمان استاندارد ویزیت بیتوجه بودند و برخلاف قانون در مطبها عملهای جراحی انجام دادند.
رئیسزاده اما میگوید تا زمانی که هزینه تعرفه گذاری پزشکان واقعی نشود این مشکلات حل نخواهد شد و تخلف پزشکان ادامه خواهد داشت.
آخرین بار کی به پزشک مراجعه کردید؟
شهریور سالگذشته به دلیل ابتلا به کرونا بستری شدم.
هزینه درمان تان چقدر شد ؟
هزینه درمانم رایگان بود. در بیمارستان بقیها... بستری بودم.
اما کم نیستند شهروندانی که به دلیل کرونا فقیر شدند؛ چراکه این روزها از پس هزینههای درمان برنمیآیند.
در زمینههای مختلف مانند ویزیت و عملجراحی هزینهها متفاوت است. خودم هم بیمار ویزیت میکنم و هم عمل جراحی انجام میدهم؛ هرچند که بیشتر بیماران ما با بیمه درمان میشوند و زیاد هم درگیر پرداخت هزینهها نیستند.
این روزها یک شهروند برای مراجعه به پزشک و انجام کارهای پاراکلینیک و بدون هزینههای دارو حداقل باید 500هزار تومان پرداخت کند.
بله. برای مراجعه به متخصص قلب و انجام اکوکاردیوگرافی و موارد دیگر حتی تا 2میلیون تومان هم باید هزینه کند.
با این وجود اما سازمان پیشنهاد افزایش 60درصدی تعرفه برای سال1401 را مطرح کردهاست.
بله ما پیشنهاد دادیم که 60 درصد تعرفههای پزشکی افزایش داشته باشد.
اما افزایش 60 درصدی تعرفههای پزشکی در شرایط اقتصادی امروز با شرایط بسیاری از شهروندان همخوانی ندارد.
ما نمیگوییم که این هزینه را مردم پرداخت کنندبلکه بیمهها باید هزینههای درمان را پرداخت کنند. اگر هزینهها به صورت رومیزی و قانونی افزایش پیدا نکند قیمتها بهصورت غیرمنطقی و پنهان افزایش پیدا میکند. برای نمونه اگر قیمت یک خدمتی مشخص است شما نمیتوانید آن خدمت را با هزینهای نصفقیمت واقعی ارائه کنید.
اما با توجه به متعهدنبودن بیمهها این مردم هستند که باید برای سلامت بیشتر هزینه کنند یا قید درمان را بزنند.
این مشکل برای این بهوجود آمده که ترکیب بیمه سلامت غیرقانونی است. من میدانم که معیشت در همه حوزهها دچار مشکل است اما در حوزه سلامت و جان مردم که نمیتوان شوخی کرد. اگر عزیزی جانش در خطر باشد نمیتوانیم بگوییم که صبر کند. به همین دلیل است که حل چالشهای حوزه سلامت اهمیت دارد.
اما امروز با افزایش هزینههای سلامت بسیاری از مردم تمایلی به مراجعه به پزشک و درمان ندارند و این سلامت جامعه را دچار خدشه میکند.
بله هزینههای سلامت بالارفته اما شما فکر میکنید که چقدر از تعرفههای پزشکی به یک پزشک میرسد؟ کوچکترین بخش تعرفهگذاری پزشکان حقالزحمه است. حداکثر 35تا40درصد از تعرفههای پزشکی حقالزحمه پزشک است و بقیه برای موارد دیگری هزینه میشود.
شما تعرفهگذاری را چطور محاسبه میکنید؟
هزینههای یک مطب شامل هزینه ملک، آب، برق، منشی، برق، مالیات و جزو حرفهای محاسبه میشود. تعرفه ویزیت به معنای این نیست که تمام هزینه ها به پزشک میرسد بلکه صرف هزینه های سلامت
میشود.
با این فرمول حق ویزیت یک مطب چقدر میشود؟
بهطور میانگین اگر بخواهیم یک مطب سرپا بماند و ضرر ندهد در شرایط امروز حداقل باید 120هزار تومان حق ویزیت باشد و با ویزیت 80هزار تومان امورات یک مطب نمیچرخد؛ بنابراین پرداختیهای پنهان و آشکار هم از جیب مردم بیشتر میشود.
اما این روزها هم در بسیاری از مطبها پزشکان حق ویزیتهای بیشتری از 120هزار تومان نیز طلب میکنند.
وقتی که یک قانون مطابق با واقعیتها تبیین نشود نمیتوان انتظار داشت قانون رعایت شود. زمانی که یک مطب با این شرایط نمیتواند کار کند بیقانونی را در دستور کار خود قرار میدهد. در این شرایط من چه کار کنم؟ به او بگویم مطبت را ببند؟ در حال حاضر شورای عالی بیمه، سازمانهای بیمهگر و دولت منابع را در اختیار دارند و سازمانهای بیمهگر و دولت نمیخواهند قیمت تمام شده را پرداخت کنند. مدیریت منابع در بیمهها درست انجام نمیگیرد و با این شرایط، پرداختی از جیب مردم بیشتر میشود. جالب این است که همه انتظار دارند سیستم سلامت درست کار کند درصورتی که هزینهها بالا رفتهاست. برای نمونه همسر من متخصص قلب است و به دلیل افزایش هزینهها دو سال است که مطبش را تعطیل کرده چراکه با این شرایط نمیتواند مطبش را اداره کند. با افزایش هزینههای درمان، این خدمات از دسترس مردم خارج میشود،کیفیت آن پایین میآید یا درمانهای القایی زیاد میشود. مشکل این است که بیمهها منابع خود را مدیریت نمیکنند. بیمهها باید حق خود را پرداخت کنند تا مشکل حل شود.
بیمهها چقدر باید پرداخت کنند؟
آن درصدی که ما پیشنهاد دادیم پرداخت حداقل 50درصد است. زمانی که لوازم مصرفی تورم 120 درصدی داشتهاست، بیمهها هم باید حق خود را پرداخت کنند.
موضوع تورم نه در حرفه شما که در همه حرفهها وجود دارد و مردم بیشترین آسیب را در این بین میبینند.
قرار نیست سلامت را با حرفههای دیگر مقایسه کنیم. جان مردم را نمیتوان با تورم در آب و برق مقایسه کرد.
اما زمانی که هزینه های درمان بالاست کارگری که فقط سهمیلیون تومان حقوق میگیرد چطور برای درمانش هزینه کند؟
بحث من با بیمه هاست و زمانی که بیمه این تعرفه را واقعی نکند خدمتی هم درست ارائه نمیشود. این مشکل باید درست شود. چارهای نیست. من میگویم برای این که یک مطب بچرخد باید ویزیت 120هزار تومان باشد اما شما میگویید مردم نمیتوانند این مبلغ را پرداخت کنند پس هزینه ویزیت را 80 هزار تومان کنید. مطب ضرر ببیند و به مردم خدمات بدهد؟ اکنون پیشنهاد شما این است؟
باید شرایطی ایجاد شود که مردم قادر به درمان بیمارهایشان باشند.
به همین دلیل می گوییم بیمه باید این پول را پرداخت کند.
اما بیمه هزینهها را پرداخت نمیکند و این مردم هستند که هزینه را پرداخت میکنند.
اگر نظامپزشکی بگوید تعرفه ها تغییر نمیکند و تعرفه مانند پارسال است مشکل حل میشود؟ با این روند اقتصاد نظامسلامت به سمت ورشکستگی میرود. ما چند سال دیگر با مشکل جدی مواجه خواهیم بود. چند سال دیگر به 40 سال قبل برمیگردیم و هیچ پزشکی در کشور نخواهیم داشت که یک عمل جراحی ساده انجام دهد. چند سال دیگر ما باید پزشک از کشورهای دیگر وارد کنیم. برای انجام یک جراحی ساده باید تیم کارشناسی تشکیل شود و افراد به بیرون از ایران سفر کنند. امروز کمتر پزشک عمومی تمایل به شرکت در آزمون تخصصی و جراحی قلب دارد.
مساله این است که این روزها هم کم نیستند پزشکانی که حق ویزیتهای بالا میگیرند اما برای بیمارشان به درستی وقت نمیگذارند.
اینها به علت مشکلاتی است که وجود دارد. قیمت تمامشده خدمات باید پرداخت شود. اگر این موضوع حل نشود آسیبش را مردم میبینند. به همین دلیل است که من میگویم مسائل جامعه پزشکی باید حل شود تا مسائل سلامت مردم هم حل شود. ما سعیمان این است که جلوی تخلفات را بگیریم . در کشور بیش از صد هزار مطب و درمانگاه وجود دارد و ما نمیتوانیم جلوی هر مطب یا درمانگاه یک پلیس بگذاریم بنابراین زیرساخت بروز تخلف را باید از بین برد. باید تعرفه واقعی باشد بعد زمانی که تعرفه منطقی و قابل دفاع بود نظارتها را تشدید کنیم اما حالا نمیتوانیم جلوی این بیقانونی را بگیریم. پزشکان میگویند با تعرفه 80 هزار تومان نمیتوانیم کار کنیم. یا باید به آنها بگوییم که مطبتان را تعطیل کنید و یا این که بگوییم کارتان را ادامه دهید. ادامه فعالیت مطب هم با 80 هزار تومان امکان ندارد.
به همین دلیل است که بسیاری از پزشکان کیفیت خدمات سلامت را با کاهش زمان ویزیت، انجام کارهای پاراکلینیکی و عملهای جراحی در مطبها پایین میآورند.
من نمیگویم تخلفی وجود ندارد. حرف ما این است که درصورتی که تعرفه ها واقعی باشد مشکلات هم حل میشود.
اما امروز انجام عملهای تخصصی برخلاف قانون در مطب های خصوصی انجام میشود.
ببیندید ما حدود 325هزار عضو در جامعه پزشکی کشور داریم. از این تعداد عضو نزدیک به 150هزار نفر پزشک داریم و از این تعداد شاید 6000 نفر از پزشکان تخلف کنند. این یعنی که 98 درصد جامعه پزشکی درستکارهستند و حدود 2 درصد آنها تخلف میکنند. مشکل این است که رسانه استثنا را قاعده قرار میدهد.
اما 2 درصد پزشک متخلف هم زیاد است.
این آمار پزشکانی نیست که متخلف هستند این آمار را من حدودی مطرح کردم؛ اما شما چرا به 98درصد پزشک درستکار نمیپردازید؟ در همین شرایط سخت هم بالای 98 تا 99 درصد جامعهپزشکی کار میکنند و خدمت ارائه میدهند. مگر در اصناف دیگر جامعه تخلف وجود ندارد؟ اما چرا رسانه به پزشک متخلف بیشتر از همه میپردازد؟
چون سلامت مردم مهم است.
بله مهم است اما آیا رواست که با کل جامعهپزشکی به علت تعداد اندکی پزشک متخلف بد رفتاری شود؟ درصد بالایی از پزشکان مانند مردم عادی با مشکل معیشتی روبهرو هستند. من پزشک متخصص با درآمد ماهانه شش میلیون تومان زندگی میکنم. پزشک عمومی با 10شیفت شب در ماه و استخدام دانشگاه 12میلیون تومان حقوق دریافت میکند.
اما کارگر حقوق سه میلیون تومان میگیرد و باید هزینه های سلامت را هم از جیب پرداخت کند.
مشکل شما همین است. اصلا نباید یک کارگر را با یک پزشک مقایسه کنید. پدر من هم کارگر بود اما پزشک را نمیتوان با کارگر مقایسه کرد. پزشک هفت سال درس میخواند، بهترین رتبه را در کنکور سراسری میگیرد، صد آزمون و امتحان را پشت سر میگذارد و بعد شما این دو را با هم مقایسه میکنید؟ باید شان یک پزشک در جامعه حفظ شود چون پزشک با جان مردم سروکار دارد. کدام وزارتخانه است که 11هزار نفر با مدرک پزشکی دارد و حقوق کارگری به آنها میدهد؟ 11هزار نفری که 24ساعته در حال کار کردن هستند. دستیاران پزشکان این طور کار میکنند. کدام وزارتخانهای است که 14هزار پزشک عمومی دارد و ماهی چهار میلیون تومان به آنها میدهد. من میخواهم تفکر عمومی را که معتقد است پزشکان همه درآمد میلیاردی دارند و همه برجساز هستند، از بین ببرم. آنها تنها یک درصد جامعه پزشکی است و بالای 99 درصد پزشکان با وجود مشکلات معیشتی کار میکنند.
به همین دلیل است که ما میگوییم تخلف و ارائه خدمات بیکیفیت به شهروندان در حوزه پزشکان نباید اتفاق بیفتد.
بله آن هم اشکال دارد. ببینید ماهی 80 میلیون نفر خدمت در حوزه پزشکی ارائه میشود. از این 80 میلیون نفر خدمتی که ارائه میشود تخلفات پزشکان از نظر آماری نزدیک به صفر است. حجم مراجعات بالاست و از نظر آماری تخلفات و نارضایتیها زیر 005/ درصد است. نه این که تخلفی نیست. یک تکنیسین چند روز پیش در کلینیکی در اهواز مشکلی را به وجود آورد. فکر میکنید من به خاطر آن یک نفر ناراحت نیستم؟ یک مورد تخلف هم برای ما مهم است. حرف من این است که تعرفه برای سرپا نگهداشتن نظامسلامت است و اگر اصلاح نشود سلامت مردم به خطر میافتد. آن کسی که پول دارد به خارج از ایران میرود و آن کسی که پول ندارد خدمات بیکیفیت میگیرد هرچند وقوع یک تخلف هم برای من مهم است و ما دوست نداریم خدمات بیکیفیت ارائه شود. ما دوست داریم تعرفهها واقعی شود تا مشکلات حوزه سلامت حل شود.
توزیع نامناسب پزشک
حرف از تعداد پزشکان که میشود همه ذهنها میرود به سمت کمبود پزشک در کشور. با این وجود رئیسزاده عدد پزشکان را مناسب میداند و معتقد است سرانه پزشک در کشور نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه خوب است اما توزیع پزشکان نامناسب بوده و همین نکته هم مشکلاتی را ایجاد کردهاست. او توضیح میدهد چون طرح ماندگاری پزشک در مناطق محروم وجود ندارد بنابراین بسیاری از پزشکان پس از پایان دوره خدمت خود به شهرهای بزرگ مراجعه میکنند. توزیع نامناسب باعث شدهاست که کمبود پزشک به چشم بیاید. او آمار میدهد سرانه پزشک در ایران به ازای هر 10هزار نفر حدود 16 نفر است و در حال حاضر هم تعداد قابل توجهی دانشجوی پزشکی در کشور درس میخوانند و به زودی حدود 3000پزشک به سیستم سلامت وارد میشود. رئیس سازمان نظامپزشکی معتقد است افزایش دانشجو در کشور با شیب مناسب 50 درصد صورت گرفته. برای افزایش دانشجو افزایش مکان آموزشی، آزمایشگاهها و شرایط آموزشی مناسب باید فراهم شود که به نظر او این مهم در سالهای اخیر به خوبی انجام گرفتهاست.
3 مطالبه دستیاران
مدتی است مشکلات دستیاران پزشک رسانهای شدهاست و چند هفته پیش هم وزیر بهداشت و درمان، بهرام عیناللهی تاکید ویژه کرد مشکلات دستیاران پزشک حل شود. سازمان نظامپزشکی اما به طور ویژه حل معضلات دستیاران را در دستور کار خود قرار دادهاست. آن طور که رئیسزاده توضیح میدهد رسیدن به سه مطالبه مهم دستیاری، یعنی افزایش دستمزد دو تا سه برابری، بیمه درمان دستیاران و خانوادههایشان و نیز برقراری عدالت آموزشی در دستور کار این سازمان قرار گرفتهاست و سازمان نظامپزشکی هم به صورت جدی برای رسیدن به این مطالبات تلاش میکند. درست است که موضوع معیشت مهم است اما رئیس سازمان نظامپزشکی به شرایط روحی بد دستیاران اشاره میکند و میگوید: «در دو سال گذشته 10دستیار پزشک اقدام به خودکشی کردهاند. در صورتی که شرایط روحی آنها خوب باشد، هیچگاه به خودکشی فکر نمیکنند.»
لیلا شوقی - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد