هر چه از زمان وقوع انقلاب اسلامی دورتر میشویم، روند مقاومت و شکلگیری کشورهای پیرامونی آن شکل و شمایل جدیتری به خود میگیرد. اگر روزگاری، روز قدس بهعنوان یک نماد برای ایجاد مقاومت و اعلام انزجار از مجموعه رژیمصهیونیستی و حامیان آن پایهگذاری شد امروز این روز به نماد مقاومت ملتها تبدیل شده و این روند در حال شدت گرفتن است. آنچه با عنوان اقدامات نرم در این خصوص طی سالیان گذشته بروز و ظهور یافته، اکنون به یک مرام و منش و یک ماهیت در حال توسعه و رشد بدل شده است. اکنون کشورهایی نظیر ایران در کانون این مسیر قرار گرفتند و ملتهایی در خاورمیانه، آسیا، آفریقا و بسیاری از نقاط دیگر جهان عملا به چنین روندی پیوستهاند. محور مقاومت کانون توجهش نه صرفا موضوع خاص جغرافیایی در یک منطقه بلکه نشانه گرفتن ساختارهای نظام سلطه و خاتمه دادن به ظلم و ستم را دنبال میکند؛ بنابراین آمریکاییها از یکسو پایشان در خاورمیانه سست و دمشان از بخشهایی از منطقه بریده شده و از از باب این تفکر که بخشی از دولتهای حاکم بر ملتهای مسلمان هستند، در عمل از پشتوانه ملی تهی شدهاند و به عبارت دیگر، راه ملتها از دولتهای سازشکار جدا شده است. این روند نشان میدهد قدرت نرم انقلاب اسلامی در مبارزه با نظام سلطه و ایجاد اهتمام میان ملتها برای کسب استقلال و رها شدن از زنجیر سلطه خارجی کارکردی ویژه داشته است. انواع انتفاضههایی که این سالها شاهد بودیم و مقابلههای دولتی و ملی از سوی ایران، عراق، یمن، لبنان، سوریه، افغانستان و... مشاهده کردهایم، نشان میدهد قدرت نرم انقلاب اسلامی، کارکرد خاص خود را دارد و حرکتی رو به رشد است و راهپیمایی روز قدس عملا تاکیدی بر این نکته بود که موضوع فلسطین در کانون توجه ملتها قرار دارد، اما فراتر از این محور مقاومتی پدید آمده است که هر روز رشد فزایندهتری دارد. در مجموع میتوان گفت اضمحلال و فروپاشی مبنایی نظام سلطه بهویژه آنچه در آمریکا و اروپای استعماری متبلور بوده کاملا مشهور است و این از نتایج سحر است و صبح چنین دولتی در راه است.
عباس مقتدایی - نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی / روزنامه جام جم