ارز، کانال ۳۲هزار تومان را هم رد کرد و دیروز با قیمت بیش از این رقم معامله شد. افزایش نرخ ارز دلایل زیادی دارد، اما این رصد قیمت در شرایط فعلی به تورم ارتباط دارد. ارز را اگر یک کالا در نظر بگیریم، با توجه به تورم ساختاری که در اقتصاد ایران وجود دارد و روند صعودی را طی میکند، باید در مسیر افزایشی قرار بگیرد. البته بهتر است نام افزایش نرخ ارز را کاهش ارزش پول ملی بنامیم و اگر در گذشته برای خرید یک کالا ۱۰واحد پول نیاز بود با کاهش ارزش پول ملی باید ۲۰واحد برای آن پرداخت.
در طول سالهای گذشته و معمولا در چهار سال ابتدایی دولتها بهرغم اینکه تورم در کشور وجود داشت، نرخ ارز سرکوب میشد و در چهار سال دوم این فنر قیمتی رها و نرخ ارز یکباره افزایش چشمگیری داشت. این اتفاق در همه دولتهای گذشته اتفاق افتاد، به طوریکه در سال پایانی دولت دهم، نرخ ارز سه برابر شد و در دولت دوازدهم نرخ ارز با وجود چهار سال ثبات از حدود ۴۰۰۰ تومان به ۳۳هزار تومان رشد کرد. همچنین در دهه ۸۰ نرخ تورم حداقل صددرصد بود، اما بررسیها نشان میدهد افزایش نرخ کالاها ۲۰درصد بود. سرکوب نرخ ارز در دولتهای گذشته با درآمدهای ارزی که اغلب حاصل از نفت بود، پوشش داده میشد، اما دولت سیزدهم از این کار امتناع کرد و ظاهرا قصد دارد نرخ ارز در شرایط تورمی با قیمت عرضه و تقاضایی فروخته شود.
برخی تحلیلگران نیز بر این باورند تغییر نظام یارانهای و حذف ارز ترجیحی باعث افزایش قیمت ارز شده که باید در این زمینه به دو بخش کوتاه مدت و بلند مدت اشاره کرد. حذف ارز ترجیحی و تغییر نظام یارانهای از دو منظر بر بازار ارز تأثیر میگذارد که یکی مدیریت بهتر منابع و تقویت بخش عرضه است و دیگری ثبات بازار در بلند مدت خواهد بود. در کوتاه مدت این پیام داده میشود که قیمت کالاهای اساسی افزایش مییابد و ممکن است بر نرخ تورم بیفزاید، اما باید توجه داشت ادامه پرداخت ارز ترجیحی نتیجهای جز هدررفت منابع ارزی نداشت. به این دلیل که ارز ارزان قیمت انگیزه قاچاق این محصولات را افزایش میداد.