همانقدر که تکرار در آرایههای ادبی بر موسیقی درونی شعر میافزاید و تاثیر سخن را بیشتر میکند، در نقاشی و تصویرسازی هم تکنیک تکرار ضمن جنبههای زیباییشناسانه، بار مفهومی هم دارد.
این تکرار در خوشنویسی هم حضور همواره و دلپذیری دارد و همه آن تمرینات و سیاهمشقها و آثار ماندگار بزرگان و اساتید این هنر، تکرار مکررات اصول و قواعد است، اما تکراری نامکرر از جنس هنر و عشق و آنطور که حافظ میگوید: «یک قصه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب/ کز هر زبان که میشنوم نامکرر است»
با وجود سایه گسترده تکرار در هنرها و از جمله در خوشنویسی، از آنجایی که هنرمند باید فرزند زمانه خود باشد و طرحی نو در اندازد، تازگی و نوآوری و خلاقیت را نمیشود در گنجه گذاشت؛ بلکه میشود با احترام به تکرار هنرمندانه و اصول و ساختارها، به شیوهای نو آشناییزدایی کرد.
مثل کاری که نیلوفر ذوالفقاری، هنرمند جوان انجام داده و با شناخت اصول و قواعد زیباییشناسی خوشنویسی سنتی و شیوه نستعلیق، با رویکردی معاصر و همگام با زمانه و سازوکارهای هنر مدرن، قدم به فضای تازهای گذاشته و برای اولین بار در هنر خوشنویسی آثاری در ابعاد بزرگ و با اندازه قلمهای 12 تا 16 سانتیمتری و تابلوهایی با ابعاد دو و نیم متر تا شش متر خلق کرده است.
ذوالفقاری که داور بینالمللی شطرنج هم است، همان چالش و هیجان و جنون آن ورزش هنرمندانه را در آثار خوشنویسیاش تجربه و با استعداد، شور و انگیزه، سعی میکند «نشدها» را به «شد» تبدیل کند.
اسم دقیق نمایشگاهی که در کاخ سعدآباد برگزار کردید، گفتمان اندازه بود یا فراکتیبه؟
اسم نمایشگاه فراکتیبه بود. گفتمان یا Discourse یک مبحث جهانی در هنرها است و این مساله را عنوان میکند که چه چیزی باعث شده این هنر به اینجا برسد و چه گزارهها و جزییاتی درباره یک موضوع مطرح است. در نمایشگاه فراکتیبه من به شکل تخصصی روی مبحث و گفتمان اندازه تمرکز کردم.
خوشنویسی در این ابعاد بسیار بزرگ، فقط زورآزمایی فنی است یا اهداف دیگری را دنبال میکند؟
واقعیت این است که همیشه دوست داشتم کار متفاوتی انجام دهم. خوشنویسی در ابعاد خیلی بزرگ با اندیشه و هدفی صورت گرفته که البته بحث تکنیک هم در آن اهمیت دارد. به جز اینها هیجان این کار هم انگیزههای لازم را بهوجود میآورد. درمجموع تلاش کردم با این کار، نشدهای خوشنویسی را تبدیل به «شد» کنم.
شما کار خوشنویسی را با غبارنویسی و خط غبار (حروف خیلی ریز با ساختاری مدور) شروع کردید و این کار اخیر یکسره ابعاد و اندازهای متفاوت با آن دارد. خط غبار که ظاهرا سابقهاش به قرن سوم هجری برمیگردد، مناسب آن دوره بود و سرعت در نوشتن و استفاده کمتر از کاغذ را مدنظر داشت، اما نوشتن با ابعاد خیلی بزرگ و در نقطه مقابل غبارنویسی، چه ضرورتی دارد؟
یکی از اهداف من در نمایشگاه فراکتیبه این بود که شکوه و جلال وطن، چگونه میتواند با کلمات به چشم بیاید و به مخاطب منتقل شود. اما از لحاظ فنی هم میتوان ضرورتهایی برای آن درنظر گرفت. در گذشته چیزی به اسم تابلو نداشتیم و بیشتر خطوط و نوشتهها برای ثبت متون بود، مثل کتابت قرآن. اما به مرور و با تغییر خط و تنوع دانگ قلم و پیشرفت صنعت کاغذ، سازوکار و امکانات خوشنویسی هم دچار تحول شد. از تاریخی به بعد نوشتهها دیگر صرفا محدود و منحصر به گنجهها نبودند و تابلوها رواج پیدا کردند. تحولات معماری و ساخت بناهای بزرگ و اقتضائات دنیای مدرن هم تاثیر مهمی بر تابلوهای هنری گذاشت. ایده و ضرورت خوشنویسی با ابعاد خیلی بزرگ هم بسته به همین شرایط شکل گرفت و عملی شد.
شیوههای دیگر را در این ابعاد امتحان کردهاید؟
در این ابعاد نه، اما در ابعاد مرسوم خط شکستهنستعلیق هم مینویسم. خط کوفی را هم تجربه کردهام. ممکن است در آینده شیوههای دیگر خوشنویسی را هم در ابعاد خیلی بزرگ امتحان کنم.
واکنش اساتید و بزرگان خوشنویسی و همکاران به این کار شما چه بود؟
معمولا در خوشنویسی به دلیل نگاه سنتی، نسبت به مسائل و شیوهها و نوآوریهای جدید جبهه میگیرند. البته این نگاه تقریبا در همه هنرهای سنتی همچون موسیقی سنتی و مینیاتور هم وجود دارد. با این حال اساتید، همکاران و افرادی هم در این راه حامی من بودند و مرا به انجام این کار تشویق کردند و همچنین درمقابل افرادی بودند که کارشکنی و سنگاندازی کردند. اما بیشترین بازخوردهای مثبت را از مخاطبان نسل جوان گرفتم و بهویژه دیدن ویدئوی پرفورمنس من موقع نوشتن برایشان جذاب بود.
در خوشنویسی که ریشههای سنتی محکمی دارد، چقدر میشود خلاقیت و نوآوری داشت و ساختارشکنی کرد؟
اعتقاد دارم باوجوداینکه انسان ادامه گذشته است اما حرف جدید خودش را هم دارد. باید اصول و ساختار را بدانیم و بشناسیم و به آن احترام بگذاریم، اما آن را به زبان خودمان و متناسب دنیای معاصر و فضای روز جامعه بیان کنیم. اینکه چقدر این زبان جدید میتواند طرفدار داشته باشد یا نه، بحث دیگری است. بهنظرم تکرار شیوههای خوشنویسی که در گذشته بوده، لطف چندانی ندارد و قدما، بزرگان و اساتید قبلا این کار را به بهترین شکل انجام دادهاند.
قبلا بزرگترین قلم خوشنویسی چه دانگی داشت؟
معمولا قلمهایی با دانگ دو تا پنج سانتیمتر را برای کتیبهنویسی بهکار میبرند، اما من این آثار را با دانگ قلم 12 تا 16 سانتیمتر مینویسم.
این اندازه قلم که در بازار موجود نیست. خودتان ساختید؟
بله. قلمهای با دانگ بالا هم عینا به شیوه همان قلمهای مرسوم تراشیده میشوند، منتهی با سایز بزرگتر.
ظاهرا درباره تهیه کاغذهایی با این ابعاد خیلی بزرگ هم سختیهایی داشتید؟
بله، این ابعاد چندان و به راحتی در بازار کاغذ در دسترس نیست. آخرین سایز کاغذی که معمولا در بازار برای تهیه وجود دارد، اندازه صد در هفتاد سانتیمتر است. اما من کاغذی میخواستم که رول باشد و عرض زیادی داشته باشد. در کارهای اولیه ناچار شدم دو کاغذ عرض 90 سانتیمتر را به هم بچسبانم و روی آن بنویسم، بنابراین به دلیل دشواری این کار و نداشتن جذابیت بصری، پیگیر کاغذی شدم که عرض موردنظر را داشته باشد. درنهایت توانستم به واردکننده کاغذهایی با مشخصات موردنظر برسم و با لطف ایشان، کارهای بعدی را بنویسم.
ابعاد تابلوها چقدر است؟
میانگین تابلوها سه متر در 180 سانتیمتر است. اما در میان آثار، تابلویی با ابعاد شش متر در دو متر هم وجود دارد.
معمولا نوشتن یک اثر در این ابعاد چقدر طول میکشد؟
پنج تا شش ساعت، اما قبل از این مرحله یکبارهنویسی، ساعتها صرف تمرین آن میشود.
همه آثار مضمون مشترک ایران و وطن را دارند.
باتوجه به علاقهای که به ایران و مام میهن دارم، مضمون نوشتهها را هم اشعاری با کلیدواژه ایران انتخاب کردم. تقریبا همه اشعار شاعران با موضوع ایران را مطالعه کردم و بعد از بین آنها به این قطعاتی رسیدم که در کارها میبینید.
کار بعدیتان چیست؟
کارهایی متفاوت از این کارها که منحصرا خوشنویسی نخواهد بود.
شما داور فیده (فدراسیون بینالمللی شطرنج) هم هستید و مدیریت آموزشگاهی در این زمینه را هم بهعهده دارید. ربط شطرنج و خوشنویسی چیست؟
(میخندد) مساله ارتباط هنر و شطرنج یکی از مسائل روز دنیاست که درباره آن مقالاتی هم نوشته شده. سرآمد این پیوند و ارتباط مارسل دوشان نقاش معروف است که شطرنجباز هم بود. شما ترکیبهایی در شطرنج میبینید که واقعا شگفتزده میشوید و نمیتوانید غیر از هنر، اسمی روی آن بگذارید. تشابه دیگر هنر و شطرنج برای من، تصویرسازی است، یعنی تجسم ذهنی چیزی که نمیبینید. این چیزی است که به وفور در شطرنج هست و شطرنجباز قبل از اینکه حرکت کند، چندین حرکت را در ذهنش تصویرسازی میکند. بهنظرم شطرنج میتواند به هنرمند کمک کند که ذهن قویتری داشته باشد.
خوشنویس محبوب؟
سیاهمشقهای عمادالکتّاب را خیلی دوست دارم. بطور کلی خوشنویسی را فارغ از جزییات حروف و کلمات، فرم میبینم. ایشان سیاهمشقهای منحصربفردی دارد که به جز زمان خودش، هنوز هم خیلی جذاب است.
شطرنجباز محبوب؟
میخاییل تال، شطرنجباز اهل روسیه. او بااینکه فقط یک سال قهرمان جهان شد، جنونآمیز بازی میکرد و ترکیبهای خیرهکنندهای میزد که گاهی غلط بود اما جسارت انجام کارش خیلی زیاد بود و ارادهاش، آن غلطها را پوشش میداد و اجازه فکر کردن به حریف نمیداد. او حتی زمانی که در بستر بیماری بود هم سراغ شطرنج میرفت. جنون تال برایم هیجانانگیز است.
با این حساب حتما سریال گامبی وزیر را دیدهاید؟
بله.
بهعنوان شطرنجباز حرفهای آن را دوست داشتید؟
قطعا سریال جذاب و تاثیرگذاری است. بااینکه قصه چندان واقعیت نداشت، اما همان جسارت و جنون بث هارمون برایم لذتبخش بود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد