این اقدام از جمله زمینه پخش سریال «شهرک کلیله و دمنه» ساخته مرضیه برومند که پیشتر بدون مجوز پخش شده بود را فراهم کرد تا در ساختاری قانونمند و تحت نظارت این سازمان به پخش خود ادامه دهد.
در گفتوگوی علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، منتقد و پژوهشگر با سعید مقیسه رئیس «ساترا» هویت، ماموریت، عملکرد، مسوولیتها، اختیارات، ضرورتها، انتظارات و موانع موجود در مسیر فعالیت سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی برای نخستین بار مورد بررسی قرار گرفته است. این گفتوگو پیش روی شماست.
زمانی که ساترا پایهگذاری شد تا همین چند وقت پیش، شاید تعداد زیادی از مردم درباره جایگاه و شیوه عملکرد سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی اطلاعات درستی نداشتند. پس ابتدای بحث را با پرسش درباره شرح وظایف این سازمان شروع میکنیم که این روزها بیش از گذشته نامش در اخبار رسانه شنیده میشود.
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی که به صورت مخفف ساترا نامیده میشود، برای تنظیمگری و نظارت بر رسانههای تولیدکننده محتوا در فضای مجازی تشکیل شد که این رسالت از اسم سازمان هم مشخص است. تعداد زیادی از تولیدکنندگان محتوا هماکنون از سازمان مجوز دارند. تعدادی هم منتظر هستند که به زودی مجوزهای لازم برای فعالیتشان صادر شود.
ساترا چه نوع مجوزهایی را صادر میکند؟
سه نوع مجوز در فرآیند تنظیمگری رسانهها صادر میشود؛ یکی مجوز ایجاد پلتفرم ( سکوی انتشار محتوا ) است. رسانهها با داشتن شرایط اولیه حق دارند در فضای مجازی با رویکرد فراگیر، تولید و انتشار محتوا داشته باشند. لذا یکی از مجوزهای لازمه فعالیتشان، مجوز تاسیس پلتفرم است که مدتی به صورت آزمایشی و بعد از آن به صورت دائمی داده میشود. برای گرفتن این مجوز به درگاه ملی مشترک برای همه مجوزهای کشور میتوانند مراجعه کنند. لینکش در سایت ساترا هم وجود دارد. مجوز دومی که لازم است برای محتوای تولیدی گرفته شود، مجوز تولید است که در این خصوص یک شورا در صداوسیما به نام شورای الماس وجود دارد. کسانی که میخواهند اقدام به تولید محتوای حرفهای در فضای مجازی کنند، طرح اولیه و سپس فیلمنامه را ارائه میکنند. آنجا کارگردانها، خبرگان فرهنگی و کارشناسان متبحر و باسابقهای حضور دارند که بررسی میکنند و نکاتی که بعدا در تولید ممکن است گروه را دچار مشکل کند یا بعدا هنگام انتشار اشکالاتی را به وجود بیاورد، در مرحله فیلمنامه تذکر میدهند. سومین مجوز، پروانه انتشار است. این مجوز برای سریالها، برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که قرار است از رسانههای صوت و تصویر فراگیر پخش شود توسط ساترا صادر میشود. فرآیندش هم به این ترتیب است که بعد از گرفتن مجوز تولید، اثر نهایی به ساترا ارائه، بازبینی و ملاحظات محتوایی اعلام میشود. احیانا اگر مشکلی وجود داشته باشد، برطرف و پروانه انتشار برایش صادر میشود. این مجوزهایی است که فعلا ساترا صادر میکند.
بخش تولید قاعدتا روند قابل مدیریت دارد. پرسش درباره آثاری است که میخواهند مجوز پخش بگیرند. در حوزه نظارت، کارشناسانی دارید که علاوه بر تسلط بر وجوه ظاهری و نظارت، به حوزه فرهنگ و تاریخ تسلط داشته باشند تا مباحث حساسیتبرانگیز و ضد نظام فرهنگی کشور را در حوزه فرامتنی هم تشخیص دهند؟
قبلا این گونه بود که ممیزی ساترا به شرکتهای برونسازمانی سپرده شده بود. از ابتدای سال جاری توسط ارزیابهای سازمان صداوسیما بررسی میشود. لذا درجه بالاتری از اعتبار و کارشناسی را شاهد خواهیم بود. مثلا برای تولیدات تاریخی لازم است کارشناس متخصص تاریخ هم اعلام نظر کند یا در مورد موضوعات پزشکی هم به همین صورت.
یعنی قرار است تغییراتی از نظر ظاهری و محتوا در آثار شاهد باشیم؟ چون تا امروز تفاوتهایی میان آثار پخششده از تلویزیون و آثاری که در دیگر پلتفرمها پخش میشود، وجود دارد.
ملاحظات محتوایی دارای یک طیف است. همان طور که در سازمان صداوسیما، شبکه قرآن را داریم که بایستههای متفاوتی نسبت به دیگر شبکهها دارد و شبکه نسیم، نمایش و دیگر شبکهها را داریم که به دلایل اقتضای محتوای شبکه و مخاطبانشان ممکن است نوع الزامات تولید در آنها متفاوت باشد. کلا انتشار محتوا و فرامتن دریافت شده توسط مخاطب به شرایط زمان، پلتفرم یا درگاه اینترنتی انتشار اثر، محیط و رویدادهای همزمان با پخش بستگی دارد.طرف قرارداد یا متعلق به سازمان هم امکان دارد در صداوسیما به خاطر اینکه مخاطب عام دارد و رده سنی در آن دشوارتر از پلتفرمها است، با یکسری موضوعات، مخصوصا موضوعات مرتبط با خشونت و جلوههایی از این جنس که دارای رده سنی هستند، سختگیرانهتر رفتار شود و در بیرون صداوسیما در پلتفرمهایی که امکان کنترل والدین بر آنها وجود دارد، آسانتر گرفته شود. به طور کلی ممیزی، فهم اجتماعی - رسانهای لازم دارد که این مهارت در ارزیابهای سازمان بیشتر نهادینه شده است. الان به جای اینکه پلتفرمها هزینه بپردازند تا توسط شرکتهای بیرونی کار ممیزیشان انجام شود، به صورت رایگان توسط ارزیابهای سازمان صداوسیما انجام میشود.
پس شرکتهای واسط حذف شدند؟
بله. تسلط ارزیابهای سازمان بیشتر است و به اقتضای نوع آثار ممکن است ملاحظات متفاوتی داشته باشد.
تاثیرگذاری نوع فعالیت پلتفرم در نوع صدور مجوز دقیقا به چه صورت است؟
سه نوع پلتفرم یا سکوی انتشار محتوا داریم. یکسری رسانهها متعلق به سازمان صداوسیما هستند. مثل تلوبیون، سپهر، ایرانصدا و امثالهم که صددرصد مالکیت و مدیریتشان برای رسانه ملی است. اینها واحد سازمانی محسوب میشوند. سازمان در شبکههای خودش محتواهایی را منتشر میکند، این پتلفرمها هم بازنشر تولیدات سازمان را دارند و هم تولیدات اختصاصی خودشان را. نوع دوم سکوهای انتشار محتوا که ما به آنها «آیپیتیوی«های طرف قرارداد میگوییم، فعلا پنج تا هستند؛ لنز، تیوا، آیو، فام و تیوینت. این پنج تا با سازمان قرارداد دارند. مبتنی بر آن قرارداد، ضمانتهایی نزد سازمان در زمینه فنی و حقوقی وجود دارد. به اینها اختیارات بیشتری داده شده است؛ ازجمله اینکه محتوای سازمان را میتوانند بازپخش کنند، پخش زنده و شبکه خطی داشته باشند. مجموعه فضای مجازی سازمان بیش از 30 شبکه توسط این دو بخش دارد. به غیر از شبکههای برودکست که از این پلتفرمها پخش میشوند.
نوع سوم پلتفرمها یا سکوهای انتشار محتوا، به «ویاودی»ها مشهور هستند. که تعدادشان فعلا بیش از 300 رسانه است محتوای بعضی، توسط عوامل رسانه بارگذاری میشود و توسط کاربران به اشتراک گذاشته میشود. که به آنها رسانههای کاربرمحور اطلاق میشود. اینها مجوز پخش زنده و شبکه خطی ندارند. به ازای هرکدام از این مدلهای مختلف سکوهای انتشار محتوا، نوع ارزیابی، حمایت و ممیزی تغییر میکند. حتی در هرکدام از این بخشها به اقتضای نظام رتبهبندی که بینشان برقرار است، حمایتهایی که سازمان برایشان در نظر میگیرد، تغییر میکند.
چه حمایتهایی را شامل میشود؟
حدود 40 – 50 نوع حمایت لیست کردیم که به مرور باید شرایطش را فراهم کنیم. همه آنها آماده ارائه نیست، اما تعدادی عرضه شده و تعدادی دیگر در حال فراهم شدن شرایط است. مثلا اینکه ممیزی رسانههای قبلا پولی بود و باید vodها هزینه مربوطه را میپرداختند. الان رایگان شده است. و پرداخت هزینه توسط سازمان انجام میشود. حمایت دیگری که ایجاد شده در مورد محتوای سازمانی است مثلا در ابتدای امسال 98 قسمت فیلم و سریال در اختیار متقاضیان «ویاودی»ها قرار دادیم که تعدادی از آنها استقبال و پخش کردند. تا آخر خرداد هم وقت داشتند پخش کنند. بستههای حمایتی دیگری هم در راه است.
این موارد هم رایگان است؟
بله. حتی بعضی آثار تولید صداوسیما نبوده و حقوق انتشار در فضای مجازی را از تولید کنندگان مربوطه خریدیم. و به صورت رایگان برای انتشار در اختیار پلتفرمها قرار دادیم. حتی الزام نکردیم آنها هم باید به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهند. که میتوانند در این زمینه با همدیگر رقابت کنید. حمایت دیگر این است که به پلتفرمها اجازه داده شده به اقتضای مناسبت یا درخواستشان، و مبتنی بر نظام رتبه بندی آیفریم شبکههای صداوسیما را پخش کنند تا سبد محصولشان کامل شود. مثلا یک «ویاودی» که محتوای قرآنی دارند میتواند شبکه قرآن را هم به صورت زنده پخش کند. اصطلاحا به آن «آیفریم» یا قاب اختصاصی میدهیم. پلتفرمی که موضوعش ورزشی است میتواند شبکههای ورزشی صداوسیما را پخش کند. آنکه موضوعش نمایش است میتواند شبکههای مربوط به این محتوا را پخش کند.
امکان ویژهای است. به خصوص در پخش زنده فوتبال که مخاطبان زیادی دارد و همزمان از شبکههای صداوسیما هم پخش میشود.
این امکانی است که تا الان مقدور نبوده. البته هنوز هم اگر پلتفرمی متخلف باشد و از ضوابط صداوسیما تبعیت نکند، ممکن است از حمایتها محروم شود. ولی به هر میزان که عملکرد خوبی داشته باشند، حمایت بیشتری دریافت میکنند.
اشارهای به بحث زمان در اجازه پخش آثار داشتید. یعنی به اثری در دامنه زمانی مشخص اجازه پخش میدهید و ممکن است همین اثر اگر قبلاً مراجعه میکرد همان مجوز را نگیرد. این فرآیند به چه شکل اتفاق میافتد؟
البته این اتفاق رایج نیست ولی ممکن هست.
مجوزهایی که الان داده میشود، عام یا مشمول زمان است؟
بطور کلی مجوزها عام است و استثنا اعلام میشود. ممکن است همزمانی یک اتفاق بیرونی در جامعه با یک محتوا، چالشی را در جامعه ایجاد کند، لذا گفته میشود این محتوا الان قابل پخش نیست. صبر کنید وقت دیگری دیگری پخشش کنید.
نکته دیگری که بیان کردید درباره حضور کارشناس یا ناظر تاریخی برای نظارت بر آثاری مرتبط با این فضا بود؛ اما دنیا به سمتی رفته است که بهترین راهبردهای فرهنگی – سیاسیاش را در آثاری برای مخاطب عام مستتر میکند. یعنی در لایههای زیرین یک کار اکشن، پیامهای سیاسی میدهد. با وجود گستره وسیعی از آثار و مراجعهکنندگان به شما، آیا تعداد مورد نیاز ناظران باکفایت در این خصوص تامین شده است؟
ناظران و تحلیل گران محتوای صداوسیما جزو متبحرترین کارشناسان کشور هستند. ساترا هم از حضور همین افراد استفاده میکند. ناظران ما اکثراً همان ارزیابهای صداوسیما هستند.
اشاره داشتید برخی تفاوتهایی که در آثار صداوسیما با پلتفرمهای زیر نظر ساترا میبینیم، به دلیل اقتضای مخاطب گسترده صداوسیما یا مواردی از این دست است. ولی به جز محتوا، در پوشش بازیگران و مجریان هم در این رسانهها تفاوت دیده میشود. چرا؟
ما قائل به آثاری که بدون مجوز از ساترا پخش شدند، نیستیم. حدود ارزیابیها لزوماً با رده سنی درست نمیشود که بگوییم همه چیز وقتی وارد پلتفرم شود، قابل پخش است. شاید شرایط فرهنگی برخی از کشورها به شکلی باشد که بسیاری از موضوعات، فقط با ردهبندی سنی قابل پخش باشد. ولی شرایط فرهنگی ما اینگونه نیست. برخی از موضوعات اصولا و با هر ردهبندی سنی غیرقابل پخش است.
برای روشنتر شدن موضوع، مصداق بیان کنید.
مثلا مشروبخواری و ترویج آن اشکال دارد چه در شبکههای صداوسیما، چه در «آیپیتیوی»های صداوسیما، چه در «آیپیتیوی»های طرف قرارداد و چه در «ویاودیها و.... با تغییر پلتفرم امکان نمایش ندارد. موضوع کلا اشکال دارد. خط اصلی ممیزی ما برای VODها و فضای مجازی فراگیر، رویه شبکههای سراسری سیماست. آنچه عموماً در شبکهها دیده میشود، میتواند به فضای مجازی تعمیم پیدا کند. پس خطوط قرمز به ویژه خطوط اخلاقی و دینی و فرهنگی در فضای مجازی از خطوط قرمز در شبکههای صداوسیما بازتر نیست. اگر چه در صداوسیما هم شبکههای مختلف به اقتضای جامعه هدف و مخاطب تعیین شده میتواند ارزیابیهای متفاوتی داشته باشد. اما بالاخره یک چارچوب کلیبر آن حاکم است.
به کیفیت نظارت اشاره کردیم، اما باید در مورد کمیت آن هم صحبت شود. بعضی پلتفرمها ادعا میکنند دلیل پخش بدون مجوز برخی آثار تاخیر در پاسخگویی است. مثلا میگویند هفت ماه است از سوی ساترا جوابی دریافت نکردند. آیا این ادعا واقعیت دارد؟ اگر دارد، برای تسریع روند چه کردید؟
باور نداریم پلتفرمی محتوایش را برای بازبینی ارائه داده و چندین ماه در نوبت مانده باشد. لااقل در دوره اخیر نداشتیم. شاید آنچه شما شنیدید مربوط به مجوز تولید است. مجوز تولید اصولاً، زمانبرتر است. چون بحث فیلمنامه است و آدمهای حرفهای باید مدتها وقت بگذارند تا بفهمند نتیجه این فیلمنامه چه اثری خواهد بود. این یک فرآیند مدت دار، گران و تخصصی است. زمانبر بودن آن هم نزد اهل فن قابل قبول است.
بعضی آثار که این روزها نامشان را به عنوان اثرهای بدون مجوز میشنویم. از اساس اجازه دریافت نکردند یا فقط مجوز پخش ندارند؟
برخی از این آثار هیچ گونه مجوزی ندارند! برخی مجوز نمایش خانگی روی حاملهایی مثل دی وی دی و سی دی دارند. برخی برای فیلم سینمایی مجوز گرفته اند ولی سریال ساخته اند و ازا این قبیل. مجوز بعضی آثار اعم از فیلم سینمایی یا سریال برای نماش خانگی و توزیع روی دیویدی، سیدی و مثل آن تا مدتی توسط وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر میشد. بعدا که بستر انتقال محتوا از سالنهای نمایش و بسترهای محدودبه بسترهای فراگیر تغییر کرد این وظیفه که طبق قانون اساسی در حدود اختیارات صداوسیما بود، در این سازمان پیگیری شد. این وسط اختلافاتی ایجاد شد. کسی که انتشار محتوا روی دیویدی مجوز گرفته بود، تصور میکرد لابد میتواند در بسترهای صوت و تصویر فراگیر هم آثار تولیدی را منتشر کند.
الحمدلله الان سازمان صداوسیما و وزارت ارشاد نسبت به حدود وظایف، مسوولیتها و اختیارات خودشان اختلاف ندارند و تفکیک وظایف معلوم است. البته عدهای این وسط سوء استفادههایی کردند و شاید باز هم بکنند که نهادهای تنظیم گر برای همین تشکیل شده اند اگر با ذکر تاریخ صحبت کنیم، مشخصتر میشود. به نظر میرسد در بودجه 1400 دیگر این وظایف مطلقا به ساترا منتقل شد؟
ذکر نام در بودجه ربطی به ماموریت فوق موضوع فوق ندارد. بودجه یک امر علیحدهای است. یک سال نام ساترا در سند بودجه تصریح شده بود و در سال بعد نام ساترا حذف شد و نام صداوسیما باقی ماند. خوب ساترا یکی از معاونتهای صداوسیماست و با ماموریتهای ابلاغی از طرف آن عمل میکند. موضوع پخش زنده و پخش صوت و تصویر فراگیر، طبق قانون اساسی از اول در اختیار صداوسیما بوده، الان هم هست. امر جدیدی نیست. دستور رهبر معظم انقلاب برای انجام این وظیفه توسط صداوسیما هم مبتنی بر قانون اساسی کشور و تاکیدی بر جامعیت و دربرگیرندگی کلی قانون اساسی در این زمینه است.
تعدادی از این آثار که شما هم به عنوان آثار بدون مجوز از آنها نام بردید، مربوط به روزهای اخیر است؛ پس مشمول مجوزهای ارشاد نمیشود. این آثار چه اتفاقی برایشان افتاده است که بدون مجوز پخش شدند؟ و قرار است چه اتفاقی برایشان بیفتد؟
اتفاق مهم این است که فارغ از اینکه اینها مجوز تولید دارند یا ندارند؛ فارغ از اینکه مجوز را ارشاد صادر کرده است یا صداسیما؛ برای پخشش مجوز انتشار لازم دارند. پروانه نمایش در سینما هم، مجوزی متفاوت از پروانه تولید به حساب میآید. مجوز تولید در زمان طرح و فیلمنامه و پروانه نمایش در زمان پخش گرفته میشود. بعضی از پلتفرمها و بعضی از آثار آنها، اصلا مجوز انتشار از هیج جا نگرفتند. اینکه در کشور هرکسی بدون مجوز داشتن اقدام به پخش محتوا کند، امری ناپسند و غیرقابل ادامه است. حتما فرهنگ کشور را تحت شعاع قرار میدهد و همین میشود که الان با آن مواجه هستیم. البته ما اقدام قانونی کردیم و انشاا... نهادهای ناظر اعمال قانون خواهد کرد. انتشار آثار صوت و تصویر فراگیر نیاز به دو مجوز دارند، مجوز تولید و نمایش. این مسیر همیشه همین بوده و ادامه خواهد داشت.
مجوز تولید در دامنه وظایف ساترا نیست؟
مجوز تولید برای سریالها و آنچه که قرار است از پلتفرمهای صوت و تصویر فراگیر پخش شود، توسط سازمان صداوسیما صادر میشود. حالا به صورت مستقیم در ساترا یا توسط شورای صدور پروانه انتشار محتوای حرفهای در فضای مجازی که سامانهای به نام الماس و سازوکار جدا دارد. مهم این است که این فرآیند توسط سازمان صداوسیما انجام میشود.
برخی از هنرمندان هستند که امکان کار در صداوسیما به دلایلی از آنها سلب و اصطلاحا ممنوعالکار میشوند. باتوجه به اینکه ساترا قرار است طبق ضوابط سازمان صداوسیما پیش رود، آیا این هنرمندان امکان فعالیت در پلتفرمها را هم ندارند؟
در خود صداوسیما هم اینطور است که گاهی اوقات کار کردن یک نفر در یک شبکه خاص یا حتی در یک نوع برنامه خاص به صلاح نیست. اما همان آدم در همان شبکه در برنامه دیگری میتواند حضور داشته باشد. مثلاً ممکن است یک نفر برای حضور در برنامه زنده مناسب نباشد ولی حضور او در برنامه ضبط شده بلا مانع باشد. ممنوعیتها لزوما مربوط به پوشش و روابط خارج از سازمان نیست. گاهی به خاطر احراز صلاحیت حرفهای است. مثلا یک کارشناس ورزشی نمیتواند در برنامههای قرآنی به عنوان کارشناس حضور داشته باشد، مگر در موارد خاص که تخصص دارد. در ساترا هم همینطور است. در طیف بررسی نهادهای نظارتی، ممکن است گفته شود این بازیگر، تهیهکننده، نویسنده یا هر یک از عوامل فنی تولید به اقتضائات حرفهای در کدام برنامه میتوانند شرکت کنند. تعمیم قوانین صداوسیما در فضای مجازی میشود رویه کاری ساترا. ساترا ادامه همین طیف است. در خود صداوسیما هم ما فقط قوانین غیراقبل انعطاف و غیرقابل تغییر نداریم. ممکن است در بخش خبری محتوایی تولید شود که در برنامه تلویزیونی امکان پخش ندارد. اما کلیت این قوانین در چارچوب نظام و در چارچوب ارزشهای فرهنگی و اسلامی کشور است.
در برخی آثار کارگردانی باسابقه فرهنگی پشت این مجموعه قرار دارد که برای چند نسل خاطرهسازی کرده، یا تهیهکننده مجموعه نامی شناخته شده و محبوب است که برای تلویزیون و سینما کارهایی را ساخته. اما منتقدان آثار اخیر باور دارند مخاطبان در این اثر اطلاعات غیراخلاقی و مخالف سبک زندگی ایرانی دریافت میکنند. واکنش این گونه گروهها نسبت به ممیزیهای ساترا چیست؟
در خود صداوسیما هم اگر بخش ارزیابی و ممیزی نداشته باشیم، شاهد وضعیت نابهنجاری خواهیم بود. تولیدات توسط افراد مختلفی انجام میشود و خیلیها به ضوابط انتشار محتوا در جامعه احاطه ندارند. فرامتن منتشرشده از یک اثر رسانهای نیازمند شناختهای گوناگونی ازجمله شناخت حرفهای، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رویدادهای روز است. هر هنرمندی لزوماً نمیتواند ناظر و ارزیاب خوبی هم باشد. هرکسی خوب فوتبال بازی میکند، لزوماً داور خوبی نیست. کسی هم که داور خوبی است، امکان دارد نتواند در زمین بدرخشد. یا گزارشگر فوتبال، شاید نتواند بازیگر خوبی باشد. هرکس در جایگاه خود، باید بررسی شود که چه عملکردی دارد. در سازمان صداوسیما کنار حرفهای بودن تیم تولید و محتوا، یک عامل قابل توجه برای سالم بودن محتوا، وجود ممیزان و ضمانت اجرایی داشتن نظرات آنهاست. ممکن است یک کارگردان در صداوسیما محتوای مناسبی تولید کند، اما همان شخص در رسانه دیگر، محتوای نامناسب خلق کند. این الزاما به خاطر آن کارگردان نیست، بلکه میتواند به دلیل وجود ناظران یا ضمانت اجرایی داشتن نظرات آنها اتفاق بیافتد. نکته دوم، ملاک ما برای اعتبار افراد در هر حوزهای عملکرد فعلی آنهاست. فردی که زمانی نویسنده یا شاعر خیلی خوبی بوده، دلیل ندارد الان هر شعری بسراید، ما بگوییم بهبه! سابقه خوب در تولیدات، دلیلی برای پایبندی دائمی آن شخص به اصول فرهنگی مورد نظر نیست. برخی فکر میکنند خطوط قرمز فضای مجازی کلاً باز است؛ بعضی تصور کردند با یک نظام رسانهای بیدروپیکر روبهرو هستند و هرطور که بخواهند میتوانند تولید کنند. بعد از انجام کار و صرف سرمایه و تخطی از محورهای محتوایی مواجه میشوند با یک نظام تنظیمگری و میفهمند اینجا هم حساب و کتاب دارد.آن وقت تبعیت از قانون برایشان سخت میشود و سعی میکنند افکارعمومی را تحت شعاع قرار دهند بلکه سود بیشتری عایدشان شود. ما حق نداریم در یک کشتی بنشینیم و بخش مربوط به خود را سوراخ کنیم. کسی حق ندارد فضای خانوادهها را به بهانه تفاوت دیدگاهش در خطوط قرمز و سود آوری شخصی بیشترمسموم کند. خطوط قرمز این است که یک خانواده اخلاق مدار ایرانی وقتی میخواهد از فیلمهای این کشور استفاده کند، بدون دغدغه و در حضور فرزندانش بتواند آنها را ببیند. فضای امن فرهنگی باید وجود داشته باشد. اینکه همه دغدغه داشته باشیم مبادا الان چیزی پخش شود که متناسب با ارزشها و فرهنگمان نباشد، خلاف حقوق کاربر است. یکی از وظایف ساترا، دفاع از حقوق کاربران است. خیلی وقتها نکات غیرقابل پخش را تذکر دادیم که اگر عوامل تهیه و پلتفرمها همراهی کنند، گاهی با یک تغییر کوچک فیلمی که غیرقابل پخش بوده، قابل استفاده میشود. نمونههایی از این دست داشتیم. همه فیلمها صفر و یک نیستند که بشود پخش کرد یا اصلا نشود. بسیاری از فیلمها با یکسری تغییرات میتواند پخش شود. به شرطی که افراد همراه باشند و به نفع سلامت فضای مجازی از این تغییرات حمایت کنند.
از منظر شما «شهرک کلیله و دمنه» جز مواردی هست که با تغییراتی قابل پخش باشد؟
اگر گروه تولیدی و پلت فرم مربوطه همراهی کنند میتواند قابل پخش بشود. اگر با پلتفرمها و عوامل تولیدی که پایبند به اصول فرهنگی کشور باشند و حریم خانوادهها را پاس بدارند، مواجه باشیم، میتوانیم سطح تعاملات را افزایش داده و مخاطبان و مردم عزیز و خانوادهها نیز بهره مند باشند کما اینکه در قسمت اخیر این سریال تعاملات خوبی انجام شد و مجوز انتشار دریافت کردند.
به جز مواردی که بعنوان حمایت نام بردید و دارای جنبه تشویقی است. ساترا بازوی اجرایی دیگری هم دارد؟
خود نظام حمایتی یک بازوی تنظیمگری محسوب میشود چون امتیازهای منفی که به یک پلتفرم اختصاص مییابد، ممکن است به کم شدن یا سلب حمایتها بیانجامد. همچنین امکان دارد به محرومیتها مقطعی یا دائمی از فعالیتهای رسانهای منجر شود.
البته یکی از نهادهایی که به ماموریت ساترا کمک میکنند، کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه و همچنین دادسرای فرهنگ و رسانه و دیگر نهادهای قضایی است که در صورت لزوم از حمایت ایشان بهرهمند خواهیم بود. برای موارد تخلف آثار نامناسب اقدام قضایی کردهایم که انشاا... مراحلش پیش خواهد رفت.
منظورتان امکان لغو مجوز است؟
ممکن است این روند به لغو مجوز هم بیانجامد.
کار دشوار و پرهزینهای به نظر میرسد. چون با شناحته شدن این پلتفرمها و بیننده پیدا کردن آثاری که پخش میکنند، از سوی مخاطبان هم مطالبه ایجاد میشود. مخاطبان تا حالا اثری را دنبال کردند و با قطع آن یا ادامه پیدا نکردن فعالیت یک پلتفرم، تعدادی معترض خواهند شد.
مثل این است که بگوییم محصولی در کارخانه خودروسازی کشور تولید شده و بعد از مدتی که پر مشتری و فراگیر شده است، متوجه نقصی میشوند که برای جلوگیری از آن لازم است خط تولید کارخانه بهبود یابد و تولید محصول مطمئن تری در دستور کار قرار بگیرد و تولید محصول قبلی باید متوقف شود. اما عدهای بگویند نمیشود جمعش کرد، چون تعداد زیادی از مردم مشتری آن هستند و اگر جمع شود تکلیف محبوبیتش چه میشود؟
بهتر است گفته شود کارخانه تا مدتی مکلف است خدمات پس از فروش ارائه دهد و تکلیف پیش خرید را هم منصفانه و به نفع مشتری مشخص کند.
اما این پلتفرمها فقط همین محصول را ندارند. تکلیف آثار دیگری که با مجوز در این پلتفرمها پخش میشود، چه خواهد شد؟ آیا امکان انتقالشان به پلتفرم دیگری وجود دارد؟ اساساً چنین امکانی تعریف شده؟
این امکان وجود دارد. علی رغم رویکرد حمایتی صداوسیما به توسعه این مدل از کسب و کار، باید توجه کنیم هر پلتفرمی که کسب و کاری راه میاندازد، باید متوجه ریسکهای آن هم باشد. یکی از ریسکها این است که اگر قوانین حاکم بر کسب و کار را رعایت نکند، اگر فرهنگ فروشی بشود، جاهایی ضرر کرده و باید خسارت کاربر را بپردازد. وقتی اثری را بدون کسب مجوز تبلیغ میکنند یا پیش فروش میکنند، ممکن است به یک عده از کاربران بدهکار شوند و باید در برابر آنها پاسخگو باشند.
در برخورد قانونی که اشاره کردید، فقط با پلتفرم طرف هستید یا گروه سازنده اثر هم طرف حساب شما هستند؟
برای پلتفرمها، نظام رتبهبندی داریم. برای تولیدکنندگان هم نظام رتبهبندی داریم و کسی که محتوای نامناسبی را تولید یا محتوای بدی را منتشر میکند، روی سابقه فعالیتش و همکاریهای آتیاش تاثیر میگذارد. طبییعتا فرهنگ کشور باید دست کسانی باشد که به قانون و اصول و ارزشهای اخلاقی مردم آن کشور احترام بگذارند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد