تحولات و سیاستگذاریهای دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم در چند ماهه اخیر، تفاوتهای اساسی با دولتهای پیش دارد.
در دوره گذشته، نگاه دولت قبل عمدتا معطوف به اروپا و غرب بود و متاسفانه نتیجهای هم برای کشور در بر نداشت، اما با تغییر نگاه و توازن ایجاد شده در تعاملات با شرق، استفاده از ظرفیتهای جدید بینالمللی در منطقه، غرب آسیا، آسیای میانه و همچنین استفاده از ظرفیتهای برخی پیمانهای منطقهای مثل شانگهای، ایران دست برتر را در فضای بینالمللی بهویژه در حوزه مذاکرات هستهای پیدا کرده است. مهمترین نشانههای این تغییر و تحول را میتوان در رفتوآمدهای سران کشورهای مختلف منطقه از روسیه و چین گرفته تا ترکیه، قزاقستان و ترکمنستان ملاحظه کرد. از سویی دیگر، شاهد بودیم رئیسجمهور و مقامات دولت سیزدهم هم سفرهای مختلفی به کشورهای پیرامونی و همجوار داشتند و بهواسطه این دیدارها، باب تعاملات مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی با کشورهای مختلف گشوده شد. این فعل و انفعلات سیاسی باعث یک تغییر آرایش و توازن قوا به نفع جمهوری اسلامی ایران و منافع سیاست خارجی ما شکل بگیرد و اتفاقا از چنین ظرفیتی میتوان به نفع مطلوب در بحث مذاکرات هستهای با طرفهای مقابل بهره برد.
در شرایط کنونی، جمهوری اسلامی از این امکان برخوردار شده است که مقتدرانه این موضع را به طرفهای مقابل در حوزه هستهای اعلام کند و در صورتی که در مدت مشخصی به توافقی که تضمینکننده منافع اقتصادی ما باشد نرسیم، ایران به هیچوجه معطل غرب نخواهد بود و با استفاده از جایگزینی کشورهای دیگری که طرف روابط تجاری و بازرگانی و اقتصادی با ما هستند سعی میکنیم زیان خلاهای ناشی از تحریمها را با بازارهای جدید در حوزههای مختلف برطرف کنیم. طبعا یکی از مهمترین مباحثی که در بحث ادامه گفتگوهای هستهای موردنظر ایران است، رسیدن به منافع اقتصادی و فراهم آوردن شرایط برای تعاملات مالی و پولی با دیگر کشورهاست. در بحث صدور نفت و فروش فرآوردههای نفتی و گازی، آنچه برای ایران مهم است دستیابی به منابع حاصل از فروش این فرآوردههاست. طبعا اگر با کشورهای غربی در این خصوص به تفاهمی نرسیم این امکان فراهم است با تعاملات جدیدی که با برخی از کشورهای دیگر برقرار کردیم به منافع حاصل از فروش این محصولات دسترسی پیدا کنیم. این مسأله به اروپا هم برمیگردد که آیا میخواهد از همکاری با ایران و بهرهگیری از ظرفیتهای مشترک استفاده کند یا میخواهد ظرفیت بزرگ ایران را نادیده بگیرد. معتقدم اگر انتخاب دوم گزینه غرب باشد از هر جهت ضرر کرده است.