آنچه مسلم است اینکه باکو و آنکارا در برهه حساس کنونی و با توجه به تعیین تکلیف کلی معادلات مرزی آذربایجان ــ ارمنستان، باید از هرگونه اقدام سلبی و تحریکآمیز در این حوزه جغرافیایی پرهیز کنند.
خطای بزرگ
بدون شک نمیتوان میان تحرکات اخیر در مرزهای ارمنستان و آذربایجان و نزدیکی دولتهای باکو و آنکارا به رژیم اشغالگر قدس ارتباطی مستقیم برقرار نکرد! بدیهی است که تغییر مرزهای جغرافیایی و ژئوپلتیک منطقه یکی از مهمترین اهداف رژیمصهیونیستی و آمریکا محسوب میشود. در این معادله، تلآویو با حمایت مطلق شرکای غربی خود میکوشد تا معادلات جغرافیایی و سیاسی منطقه را براساس متدها و مولفههای جدیدی ترسیم کند. مولفههایی که در بطن آنها بتواند گفتمان سازش را ترویج و در مقابل، گفتمان مقاومت را تضعیف کرد.
بدون شک در چنین شرایطی رصد هوشمندانه بازی تلآویو و مهرهها و متحدان منطقهای آن فراتر از یک الزام محسوب میشود. متاسفانه طی سالهای گذشته، میان اهداف منطقهای ترکیه و رژیم صهیونیستی پیوستگیهایی بهوجود آمده که خروجی آن را میتوان در رفتار باکو نیز مشاهده کرد! حتی در این معادله، استناد به مولفههای قومیتی نیز جایگاه ویژهای دارد. فراموش نکنیم که رئیسجمهور کنونی آمریکا (جو بایدن) خود از اصلیترین طرفداران تجزیه منطقه براساس رویکردهای مذهبی و قومیتی است.
اردوغان و علیاف نباید فراموش کنند که حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل به مانند یک «ماتریس» است! ماتریس در یک تعریف کلی، به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد در قالب سطر و ستون شکلیافته گفته میشود. هر اندازه تعداد سطرها و ستونها بیشتر باشد، ماتریس ابعاد گستردهتری را به خود میگیرد. در تحلیل احتمالات و رفتارها و بهخصوص در حوزه آیندهپژوهی، تحلیل ساختارهای ماتریسی اهمیت فوقالعادهای دارد و مولفههای رفتاری بازیگران، تبدیل به بردارهای آن ماتریس میشوند! در یک سیاست خارجی موثر و موفق، هرگز این سطرها و ستونها (در ساختار ماتریسی) نباید نادیده انگاشته شده و در یکدیگر ادغام یا خلط شوند.
شاید بتوان در یک نگاه عمیقتر، سطرهای این ماتریس را بهمثابه تاکتیکها و ستونهای آن را به مثابه راهبردهای کلان در نظر گرفت. سؤال اصلی اینجاست که آیا باکو و آنکارا پیوستگی این استراتژیها و تاکتیکها را به صورت دقیق درک کردهاند؟ بازی این دو در زمین اهداف رژیم صهیونیستی نشان میدهد که متاسفانه پاسخ این سؤال مثبت نیست!
اردوغان، هشدار رهبر انقلاب را فراموش نکند!
در ۲۸ تیرماه امسال، حضرت آیتا... خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و هیأت همراه با تاکید بر لزوم افزایش همکاریهای دو کشور بهویژه همکاریهای تجاری، رژیم صهیونیستی را از عوامل اصلی ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی برشمردند. ایشان صراحتا برخی سیاستهای دولت ترکیه در منطقه را ناقض امنیت در غرب آسیا و حوزه قفقاز دانسته و عملا حرکت آنکارا بهسوی پذیرش تلآویو بهعنوان یک شریک منطقهای و بینالمللی را به مثابه خطایی بزرگ مورد شناسایی و تحلیل قرار دادند.
در کنار این موارد، معظمله تاکید کردند که حفظ تمامیت ارضی کشورها از جمله سوریه بسیار مهم است و هرگونه حمله نظامی در شمال سوریه قطعا به ضرر ترکیه، سوریه و همه منطقه و در مقابل بهنفع تروریستها خواهد بود. باید توجه داشت که سیاستهای مداخلهگرایانه در آسیای مرکزی، قفقاز و حوزه شامات نتیجهای جز تقویت تروریستهای تکفیری وابسته به غرب و رژیم اشغالگر قدس نخواهد داشت. بیدلیل نیست که در پشتپرده برخی تحرکات ضدامنیتی دولت آذربایجان و ترکیه، افسران و تحلیلگران ارشد موساد قرار دارند.
تناقضاتی که معنادار است!
آنکارا و باکو باید تکلیف خود را با مواضع متناقض خود که بعضا منبعث از سردرگمی راهبردی و منطقهای آنهاست مشخص کنند. نگاه شبکهای، جامع و علی معلولی نسبت به پدیدههای جاری در جهان سبب میشود تا یک کشور هیچگاه خطوط قرمز خود را در تعامل با همسایگان فراموش نکند. تاکنون بارها عنوان شدهاست که ترکیه در حوزه سیاست خارجی خود نیاز به یک دوربرگردان دارد. سیاستهای ۱۰ساله اخیر آنکارا در سوریه منجر به ایجاد حاشیهای امن برای گروههای تروریستی در حوزه شامات شده و فراتر از آن، آنکارا با حرکتی نامتوازن در قبال پرونده فلسطین، سیگنالهای چندگانه و متناقضی را در مورد ظلم تاریخی و جاری صهیونیستها به ساکنان غزه و کرانه باختری مخابره میکند؛ یک روز ترک اجلاس داووس در اعتراض به حضور مقامات صهیونیستی و روزی دیگر سرودن پیام دوستی با رژیمی قاتل و کودککش! در جریان مجادله اخیر میان آذربایجان و ارمنستان نیز این خطاها و تناقضات نمود ویژهای دارد. واقعیت امر این است که هرگونه بازی سیاستمداران منطقهای در زمین تلآویو و واشنگتن، ثمرهای جز تضعیف آنها نخواهد داشت.
این قاعده طی دهههای گذشته به عناوین مختلف به اثبات رسیده است. هرچند برخی نزدیکان اردوغان در حزب عدالت و توسعه به وی توصیه کردهاند که با بهرهگیری از فضای تقابل و جدال میان ارمنستان و آذربایجان، فضای سیاسی از دسترفته داخلی در ترکیه را به سود خود بازگرداند، اما حتی اگر رئیسجمهور ترکیه به این واسطه در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده پیروز شود، حلاوت آن بهزودی در کام وی زهر خواهد شد، زیرا عواقب و آثار این مداخلهگرایی آشکار گریبانگیر دولت اردوغان میشود. در چنین شرایطی علیاف و اردوغان باید هرچه سریعتر در نگاه کنونی خود نسبت به تحولات جاری در منطقه و نظام بینالملل تجدیدنظر کرده و بهجای تبدیل شدن به عوامل برهم زننده ثبات، به بانیان حفظ ژئوپلتیک منطقه و مواجهه با سیاستهای خطرناک رژیمصهیونیستی تبدیل شوند.
روزنامه جام جم