به طور عمده این محصول از سه روش جداسازی گاز طبیعی، پالایشگاههای نفت و بیوگاز تولید میشود که البته روش تولید از محل جداسازی گاز طبیعی از دو روش دیگر ارزانتر است.
مطابق نظر «فورچون بیزنس اینسایتز» ارزش بازار فعلی LPG بیش از 128 میلیارد دلار بوده و پیش بینی میشود تا سال ۲۰۲۸ این میزان به حدود ۲۲۸ میلیارد برسد.
این در حالی است که برخی از منابع ارزش بازار LPG را تا سال 2030 حدود 230 میلیارد دلار برآورد کردهاند و حتی برخی این رقم را در حدود 307 میلیارد دلار در سال 2030 تخمین زده اند البته فارغ از اختلاف های موجود در آمارهای نهادهای مختلف -که معمولا ناشی از روشهای متفاوت تحلیل است -، همه این آمارها بر یک نقطه اشتراک دارند و آن پیش بینی رشد فزاینده ارزش بازار این محصول است.
گاز مایع عمدتا در سه بخش مصرف میشود:
- به عنوان گرمایش در بخش نیازمندی های خانگی و صنعتی (معمولا در محل هایی که لوله کشی گاز طبیعی موجود نباشد کاربرد دارد)
- به عنوان یک جایگزین رو به رشد برای بنزین و گازوییل در صنعت حمل و نقل
- به عنوان خوراک در صنعت پتروشیمی به صورت پروپان و بوتان مجزا
می توان با اندکی تقریب محل مصرف اصلی را در دو بخش سوخت و پتروشیمی طبقهبندی کرد.
مطابق گزارش سالیانه نشریه ارگوس، در سال ۲۰۱۸ میزان کلی تولید LPG حدودا ۳۱۷ میلیون تن بوده است این در حالی است که طبق برآورد «آژانس بین المللی انرژی» میزان LPG مورد نیاز جهان در سال ۲۰۳۰ حدود ۳۷۵ میلیون تن خواهد بود.
در حال حاضر مقدار تولید سالیانه در ایران قریب به 10 میلیون تن برآورد می شود. گزارش فوق در ادامه می افزاید، اگرچه به دلیل تولید فزاینده پروپیلن از پروپان بخش عمده ای از توجه تحلیل گران به این سمت است، مصارف خانگی با سهم ۱۳۸ میلیون تن در سال در واقع تسلط اصلی به بازار را در اختیار دارد. این مقدار نشان دهنده ۶ میلیون تن افزایش نسبت به سال ۲۰۱۷ است.
این در حالیست که میزان کل مصرف جهانی نشان دهنده افزایش ۳.۸۱ میلیون تنی در مدت مشابه است. یا به عبارت ساده تر میزان رشد مصرف LPG به عنوان سوخت، رشد قابل تامل تری داشته است. این امر در بسیاری از گزارشهای مشابه نیز دیده میشود به شکلی که این محصول به عنوان یک سوخت پاک و دوستدار محیط زیست معرفی و به عنوان یک جانشین قابل اتکا برای بنزین و گازوییل تعریف شده است.
افزون بر این، در برخی کشورها نظیر بریتانیاLPG در ردیف انرژی های کم کربن و تجدیدپذیر به حساب آمده و این عامل یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار در پیش بینی روند روبه رشد بازار است . درنتیجه با توجه به بازده بالای آن نسبت به سوختهای رایج به نظر می رسد میزان مصرف به عنوان سوخت همچنان از روند رشد قابل اعتنایی برخوردار باشد .
اما در بخش پتروشیمی، با نگاهی به زنجیره ارزش LPG مشاهده می گردد که پروپان و بوتان دارای چرخه مستقل از هم بوده و به طور خاص با ارزش ترین مسیر این زنجیره پلی پروپیلن می باشد لذا مطالعه بازار این محصول به عنوان اصلی ترین مورد در این بخش -مربوط به محل مصرف LPG -اجتناب ناپذیر است.
پلی پروپیلن حدود ۷۰ درصد پروپیلن تولیدی را به خود اختصاص می دهد . در حال حاضر تولید اقتصادی این محصول منحصر به سه روش زیر است:
- تولید از پروپان PDH
- تولید از متانول MTP/MTO
- تولید از ذغال سنگ CTP/CTO
روش هایی مانند MTO و MTP تا ۳۰ درصد از پروپیلن تولیدی را دارا می باشند. به عبارت دیگر حدود 70 درصد پلی پروپیلن تولیدی فعلی در جهان از محل پروپان است .
به دلیل نیاز رو به رشد بازار به پلی پروپیلن، شرکت های پتروشیمی، اقدام به سرمایه گذاری در پروژههای PDH، MTO/MTP و CTO/CTP کرده اند ؛ به نحوی که تولیدکنندگان کشور چین- به عنوان بزرگترین بازار مصرف پلی پروپیلن در حال حاضر- در نظر دارند با اجرای ۴۲ پروژه تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۲۴ میلیون تن پلی پروپیلن تولید کنند. البته به نظر می رسد که از این رقم به صورت اسمی ۱۱ میلیون تن و به صورت واقعی اندکی بیش از ۷ میلیون تن خواهد بود که از این مقدار حدود ۲.۳ میلیون تن مربوط به پروپان است. به عبارت دیگر حتی در صورت تحقق حداقلی این امر، بخش بزرگی از نیاز بازار چین به پلی پروپیلن، از محل تولید داخلی تأمین خواهد شد.
بررسی انجام گرفته بر روی دیگر بازارهای رو به رشد، نظیر هند، حاکی از آن است که میزان پلی پروپیلن مورد نیاز هند در سال ۲۰۲۱ بیش از ۵.۴ میلیون تن بوده و پیش بینی می شود تا سال 2030 این رقم به بیش از ۱۰.۲ میلیون تن برسد. میزان تولید داخلی هند در حال حاضر تقریبا جوابگوی مصرف می باشد . افزون بر این، در این کشور چندین پروژه جهت افزایش ظرفیت تولید پروپیلن در حال اجراست .
مطابق برخی تحقیقات، بازار پروپیلن در سال ۲۰۲۱ بیش از ۹۰ میلیون تن بوده و پیش بینی میشود این رقم تا سال ۲۰۲۸ به ۱۳۲ میلیون تن با نرخ رشد سالیانه حدود بیش از ۶ درصد برسد . با احتساب تخصیص 70 درصد پروپیلن به پلی پروپیلن به نظر میرسد در سال 2028 میزان تقاضای بازار در این بخش بیش از 90 میلیون تن باشد.
ایران به عنوان یکی بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان، می تواند نقش کلیدی در این صنعت بازی کرده و بازار سازی نماید.
در این راستا بنابر اعلام شرکت ملی پتروشیمی، برنامه ریزی برای احداث ۱۲ طرح PDH انجام گرفته و در آینده ای نزدیک علاوه بر تامین نیاز داخلی ایران را به قطب بزرگ تولید پروپیلن تبدیل خواهد کرد.
به عقیده برخی کارشناسان میزان تولید پلی پروپیلن در حال حاضر قریب به ۱ میلیون تن است که پیش بینی می شود با بهره برداری از طرح های در دست احداث، تا سال ۱۴۰۴ میزان تولید کشور به حدود ۲ میلیون تن برسد.
در صورت تحقق این امر حدود ۷۰۰ هزار تن در سال، کمبود عرضه در بازار خواهد بود لذا با وجود آنکه اقدام شرکت ملی پتروشیمی برای افزایش ظرفیت تولید پلی پروپیلن امری ستودنی است، اما توجه به چند نکته در این خصوص حائز اهیمت است:
- طبق اعلام یکی از شرکت های مجری، میزان IRR طرح PDH برابر با ۱۷.۸ است و این در حالیست که میزان lRR طرح GTPP توسط مرکز پژوهش های مجلس در حدود ۲۱ درصد اعلام شده است. البته این عدد با مفروضاتی نظیر تخفیف در قیمت خوراک و .... برآورد شده است .
بر این اساس به نظر می رسد بررسی جامع تر برای طرحهای آینده خالی از فایده نباشد. البته در این خصوص برخی تحلیلگران معتقدند، علت عدم رغبت پتروشیمیهای کشور برای استفاده از LPG به عنوان خوراک تا کنون به دلیل عدم ارایه تخفیف بوده و این در حالیست که در عربستان خوراک پتروشیمی با تخفیف فروخته می شود و برخی نیز در خواست نموده اند که تخفیف خوراک برای واحد های PDH به صورت قانون، مصوب مجلس گردد.
به نظر میرسد IRR نه چندان مطلوب 17 درصد، بدون محاسبه تخفیف خوراک باشد. به هر حال توجیه اقتصادی این قبیل طرح ها با اعمال تخفیف خوراک قابل قضاوت نبوده و بیم آن می رود که خطا در برآورد پروژهها و به تبع آن در تبیین استراتژی روی دهد.
- نیاز به پروپان به عنوان خوراک مجتمع های پتروشیمی بیشتر از بوتان است . از سوی دیگر محدودیت استفاده از بوتان به عنوان سوخت به علت نقطه تبخیر بالاتر نسبت به پروپان، استفاده از آن به عنوان سوخت را دچار چالش میکند لذا در صورت سرمایه گذاری در زنجیره ارزش پلی پروپیلن، زنجیره ارزش بوتان نیز باید به صورت مستقل پیگیری شود. در این حالت علاوه افزایش میزان سرمایه گذاری، بررسی اقتصادی زنجیره ارزش پروپان به صورت مجرد خالی از اشکال نبوده و دید کلی تر لازم است.
- بنا بر مطالب پیش گفته، طرح های آتی تولید پروپیلن در بسیاری نقاط جهان در دست احداث بوده و ممکن است افزایش ظرفیت تولید پلی پروپیلن در داخل، با هدف صادرات، با خطر کمبود مشتری مواجه شود. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اکثر کشورهایی که طرحهای افزایش تولید پروپلین را در دستور کار دارند، نظیر چین و هند، خود جزء مصرف کنندگان بزرگ آن نیز هستند و در صورت عرضه بیش از تقاضا، از مزیت هایی نظیر نزدیکی به بازار مصرف و حمایت های دولتی نسبت به پلی پروپیلن وارداتی برخوردار خواهند بود. لذا نیاز است بررسی و مطالعه دقیق تری از بازار مصرف و تهدیدها و فرصتهای مربوط به آن صورت گیرد.
بررسیهای میدانی بیانگر آن است که در حال حاضر، آسیا پاسیفیک بزرگترین و اروپا دومین بازار مصرف LPG هستند و هر دو بازار، نیز روندی رو به رشد دارند . همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، این محصول به عنوان یک منبع انرژی پاک و با قابلیت بالای حمل و نقل شناخته میشود و پیش بینی می شود میزان درخواست جهانی رو به رشد باشد . اتحادیه اروپا در حال حاضر بیشترین رشد بازار مصرف را به خود اختصاص داده و به علت سیاست های آب و هوایی به نظر می رسد میزان رشد مصرف آن ادامه دار باشد.
این امر بیانگر این است حضور فعال در بازار تأمین LPG با تمرکز ویژه بر بازارهای نوظهور و روبه رشد حداقل در میان مدت، از توجیه اقتصادی کافی برخوردار باشد.
بازار آسیا پاسیفیک به عنوان یکی از بازارهای مهم رو به رشد، میتواند محل توجه باشد، اما فاصله زیاد حمل و نقل از امریکای شمالی تا این مناطق از اصلی ترین چالش های پیش رو است. از سوی دیگر درخواست LPGمعمولا در فصول گرم کاهش یافته و در پاییز و زمستان بالا میرود.
این مسئله نیاز مبرم به تمرکز در زنجیره تأمین و لجستیک محصول را پررنگ تر می کند. به عقیده برخی کارشناسان، لجستیک و حمل و نقل مطمئن جزیی از مدیریت بازار است به قسمی که شرکت های بزرگی نظیر شل شرکتهای وابسته به خود در این حوزه را به عنوان یک امر اطمینان زا به مشتریان خود معرفی میکنند .
با در نظر گرفتن جمیع جهات چه بسا تمرکز کافی به مطالعه زنجیره تأمین LPG و در نتیجه سرمایه گذاری در صنعت حمل و نقل، ذخیره سازی در مبدأ و مقصد و در نهایت نزدیک شدن هرچه بیشتر به مصرف کنندگان نهایی، ارزش افزوده بیشتری را نصیب دارندگان آن کند. برای صاحبان فعلی این محصول در ایران، نزدیکی به بازار مصرف آسیایی موهبت بزرگی است که شاید کفه رقابت با شرکت های آمریکایی شمالی را به سمتشان سنگین کند.
مضاف بر این ایجاد مشارکت پایدار با بازیگران مهم بازار نظیر CHINA GAS HOLDINGS LTD یا RELIANCE INDUSTRIES LIMITED می تواند افق های جدیدی برای تصمیم گیران گشوده و یا شاید باعث تشویق به سرمایه گذاری بر زنجیره تأمین به جای زنجیره ارزش شود.
علاوه بر آن، در صورت سرمایه گذاری در زنجیره تأمین، سوای استفاده از سود سرمایه گذاری در صنایعی نظیر حمل و نقل و ذخیره سازی، می توان از مزایای تعدد مشتریان به جهت عرضه به هر دو بازار سوخت و پتروشیمی، بهره مند شد.
البته این مطلب به هیچ عنوان قصد رد ارزش سرمایه گذاری در زنجیره ارزش را نداشته و قطعا این مسیر، ارزش سرمایه گذاری و تدوین راهبرد دارد.
با این حال به نظر میآید بتوان با تغییر زاویه نگاه به بازار، ذهن مخاطب را به سمت بازارهای مشابه با هدف رشد و شکوفایی بیشتر معطوف کرد.
به هر حال در نظر داشته باشیم که در تلاش قدرتها برای دستیابی به جنگندههای چند میلیون دلاری، گاهی با چرخش نگاه و آینده نگری هوشمندانه، تکلیف جنگها را پهپادهای چند ده هزار دلاری مشخص میکنند.
مهدی نیکنام - تحلیلگر حوزه انرژی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد