اتاق اندیشهورزی و طراحی دشمن با بازگشایی مدارس و مراکز آموزشی بعد از دو سال تعطیلی، سیاست رسانهای و میدانی خود را بر جنگ شناختی و ادراکی در مدارس و مراکز آموزشی متمرکز کرده است و جنگ شناختی نظاممندی را در فضای مدارس و دانشگاهها برنامهریزی و به اجرا گذاشته است. هدف دشمن نه حمایت از مرحومه «مهسا امینی» بلکه براندازی اصل دین و تجزیه ایران است. دشمن با سوار شدن بر موج احساسات اجتماعی قشر نوجوان و جوان، تلاش دارد با استفاده از زنان، جوانان و دانشجویان، اهداف خود را در کف خیابانها و با ایجاد سپر انسانی از میان دانشآموزان محقق کند.
باید توجه داشت که امروز در مقابل جریان منسوخی قرار داریم که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و تلاش دارد با ایجاد سپر انسانی از میان دانشآموزان حیات سیاسی خودش را تضمین کند. دشمن امروز ظرفیتی را به میدان آورده که نهتنها به دلیل شرایط سنی از قدرت تحلیل حوادث و پیامدهای آن برخوردار نیست، بلکه تحتتأثیر جو تبلیغاتی عظیم دشمن بهراحتی احساساتش تحریک میشود، فریب میخورد و تحتتاثیر جنگ شناختی دشمن، رفتارهایی از خود بروز میدهد که با فطرت پاکش همخوانی ندارد و فراتر از اقتضائات سنی آنهاست. از طرفی نسبت به مقاصد دشمن آگاهی لازم را ندارد و در عین حال از مخاطرات رفتارهای خشن و غیرارادی خود نیز بیخبر است. دشمن با سوءاستفاده از عواطف پاک دانشآموزان کمسن و سال به دنبال جبران ناکامیهای خود در کشاندن اقوام و اقلیتهای قومی و مذهبی و خانوادهها به کف خیابان است. او نیک میداند با قربانی کردن دانشآموزان بهویژه دختربچهها، میتواند به برافروخته شدن آتش احساسات عمومی دست یابد و خانوادهها را به حمایت از فرزندان معصوم به خیابان بکشاند.
امروز دشمن با کمک مزدوران داخلی و وطنفروشان خارجی، جنگ پیچیده شناختی را علیه ایران و اسلام بهراه انداخته است که متأسفانه در بخشهایی هم موفق شده برخی از فرزندان ایران عزیز را نسبت به هویت ملی و فرهنگی دچار شبهه کند و آنها را در مسیر آشوبهای اجتماعی سوق دهد. با نگاهی به جمع افراد دستگیرشده درآشوبهای اخیر، متوجه میشویم که به غیر از عناصر مزدور و معاندی که نقش کارگردانی میدانی را بهعهده دارند، بخش عمده آنها دانشآموزانی فریبخورده هستند که نه از سیاست سررشتهای دارند، نه جنگ شناختی را میفهمند، نه دشمن را میشناسند و نه حتی برخی از مسئولان نظام را؛ وقتی با این سؤال مواجه میشوند که چی شد که وارد آشوب شدید، میگویند تحتتاثیر رسانههای بیگانه احساساتی شدیم و غیرارادی و ناخواسته با موج آشوبها همراه شدیم. این نشان میدهد که دشمنان به دنبال شکست در پروژه فراگیرسازی آشوبها در چند هفته گذشته و پس از ناامید شدن از همراهی بدنه مردم، سعی میکنند با کمک برخی مدیران و معلمان نفوذی در مدارس و آموزشگاهها بر مرکب احساسات نوجوانان و دانشآموزان سوار شوند و با دورکردن ذهن و فکر دانشآموزان از درس و کلاس، جوانان و نوجوانان پاکسرشت را به سمت رفتارها و ناهنجاریهای سیاسی، اجتماعی و بهطور مشخص کشف حجاب، هدایت کنند و از این طرق به مقاصد سیاسی و امنیتی خود دست یابند. در این رابطه ذکر چند نکته ضروری است؛ نخست اینکه آموزش و پرورش به عنوان خط مقدم مبارزه با تهاجم فرهنگی و رسانهای دشمن، بهترین نهاد برای مقابله با دشمن در زمینه کارهای فرهنگی است. دوم اینکه برخی در پی برچسبزنی روی نسل ممتاز انقلابی دهه هشتادی، هستند. اینکه بعضی از اتفاقات و اقدامات غیرانسانی خشن اخیر به این نسل تعمیم داده شود، حرکت غیرمعقول و غیرواقعی است، فزندان دهه ۸۰ انقلابیتر از نسلهای گذشته هستند، دلیل یارگیری دشمن از میان این نسل هم به این ویژگی آنها برمیگردد. در این ارتباط باید بین آسیبشناسی رفتار با اتهامزنی و برچسبزنی به نسل جدید تمایز قائل شد؛ باید دقت داشت که مدل مواجهه دهه هشتادیها در فضای مجازی، کاملا متفاوت از نسلهای دیگر است. این نسل مجهز به فضای مجازی است و طبیعی است که هجمه و مانور دشمن بر موضوع خانم امینی، روی دانشآموزان این نسل کارسازتر باشد. راه چاره برنامهریزی بلندمدت برای این پتانسیل بیبدیل است. سوم اینکه دشمن متاسفانه درچند دهه اخیر در حوزه جنگ نرم بهویژه جنگ شناختی در برخی موارد به موفقیتهایی رسیده که اکنون اثرات آن را در جامعه و بهویژه روی نسل جوان و نوجوان مشاهده میکنیم که باید برای مقابله با آن، برنامهریزی بلندمدت انجام داد.
چهارم اینکه خانوادهها، جوانان و نوجوانان عزیز باید هوشیار باشند، فریب شبکههای دشمن ایران و اسلام و ترفندهای پیچیده آنها را نخورند. همچنین مراقبت کنند که در زمین «مینگذاری»شده دشمن، ناخواسته قدم نگذارند و بدانند که دشمن به دنبال استفاده ابزاری از عواطف پاک جوانان و نوجوانان با مقاصد سیاسی و امنیتی است.
نکته پنجم اینکه دشمن در یک راهبرد بلندمدت، تلاش دارد با دادن الگوی اشتباه به جوانان و نوجوانان، بهویژه دختران ایران عزیز، هویت جامعه و نظام ارزشی ایرانی - اسلامی را با چالش روبهرو کند و به نابودی بکشاند. نابودی نظام هویت جامعه و نظام ارزشی ایرانی - اسلامی اتفاق نمیافتد، مگر از طریق نابودی نظام آموزشی، نابودی کانون خانواده و جامعهپذیرکردن الگوی اشتباه زندگی در میان نسل جوان و نوجوان به عنوان مدیران آینده خانواده و کشور.
نکته پایانی اینکه باید توجه داشت که دشمنی با ایران و نظام ارزشی و هویت ایرانی - اسلامی محدود به دوران انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، بلکه در زمان قبل ازانقلاب نیز آمریکاییها یک مرکز ویژه با عنوان مرکز پرورش افکار در ایران ایجاد کرده بودند که ماموریت آن تغییر نظام فکر و ارزشی جامعه ایران بود. این مرکز که متاسفانه از حمایت رژیم پهلوی نیز برخوردار بود و برنامهریزی بلندمدتی برای تغییر نظام هویتی ایرانیان داشت که پروژه کشف حجاب رضاخان مصداق روشن آن بود.
روزنامه جام جم