در عین حال دسته دیگر محققان تا این حد از مضر بودن گوشت قرمز مطمئن نیستند. همین موضوع موجب شده در بسیاری از کشورها مقامات نهادهای بهداشت و سلامت نتوانند توصیه دقیقی درخصوص مقدار مجاز مصرف گوشت قرمز داشتهباشند. این سردرگمی میان محققان موجب شده که درست یا غلط بودن گوشت قرمز برای سلامت عمومی بهدرستی مشخص نشود و آن را بسیار چالشبرانگیز کردهاست. این موضوع فقط به مصرف کردن یا نکردن گوشت قرمز محدود نمیشود؛ شواهد مربوط به توصیههای مصرف مواد مغذی مختلف و مسائل بهداشت و سلامت کلانتر نیز به همین میزان پرمناقشه هستند. هر روز یکی از این خبرها به عنوان نتایج پژوهشی جدید به گوشمان میرسد، اما بیشتر از این که نتایج این پژوهشها بتوانند کمکی به حفظ بهتر سلامتیمان کنند، فقط هر روز گیجمان میکنند که چه بخوریم یا چه نخوریم؟ چه عادتی را به زندگی روزمرهمان اضافه کنیم یا از آن پرهیز کنیم! به همین دلیل به نظر میرسد این روزها به رویکرد جدیدی برای سیاستگذاران حوزه سلامت برای سنجش کیفیت مطالعاتی که خطرات بالقوه سلامت را ارزیابی میکنند مورد نیاز است.
گروهی از محققان مؤسسه سنجش و ارزیابی سلامت (IHME) دانشگاه واشنگتن در سیاتل، معیاری مبتنی بر ستاره ایجاد کردهاند که کیفیت شواهد ارتباط میان رفتاری معین مانند خوردن گوشت قرمز یا سیگار کشیدن و پیامد خاصی برای سلامت را ارزیابی میکند.
تحقیقات پنج ستاره
بر مبنای این سیستم جدید ارزیابی تحقیقات، یک ستاره به این معنی است یا هیچ ارتباطی بین این دو عامل وجود ندارد یا اینکه شواهد برای نتیجهگیری قطعی بسیار ضعیف هستند. این روش که محققان آن را تحلیل «باراثبات» (Burden of proof) مینامند، بهخودیخود نمیتواند قسمتهای چالشبرانگیز موضوعاتی مانند خطرات مصرف گوشتقرمز یا فواید سبزیجات را روشن کند، اما بهعنوان ابزاری برای قضاوت در مورد کیفیت تحقیقات موجود، میتواند پرچم داوری را برای محققانی بالا ببرد که مطالعاتشان به پژوهشهای بیشتری برای رسیدن به نتایج قطعیتر و محکمتر نیاز دارد. اما رتبهبندی ستارهای بر چه اساسی تنظیم میشود؟ متغیرهای تأثیرگذار بر آن چیست؟ آیا میتوان از همان بخش روششناسی (متودولوژی) پژوهشها، میزان دقت و کیفیت نتایج آنها را ارزیابی کرد؟
کنارگذاشتن عوامل سوگیری در تحقیقات
محققان مؤسسه سنجش و ارزیابی سلامت چند روش را برای تعیین میزان اثرات سوگیریهای مختلف در نتایج مطالعات مورد ارزیابی به کار گرفتند. برای مثال، مطالعه همهگیرشناسی ممکن است به روشهای مختلف نسبت به مطالعهای که نتایج مداخلات سلامت را آزمایش میکند، سوگیری داشتهباشد، زیرا معمولا جامعه آماری درخصوص این آزمایشها به مراتبط محدودتر و کوچکتر از مطالعات همهگیرشناسی است. به گفته محققان، یکی از مهمترین مواردی را که میتواند عامل رایجی برای سوگیری در تحقیقات باشد، باید هنگام پژوهش در نظر گرفت: این فرض که بیماریها و آسیبها با وجود متغیر مورد مطالعه به طور تصاعدی افزایش مییابد. برای مثال فشار خون یا مصرف گوشت قرمز فرآوری نشده ممکن است تأثیر تصاعدی بر کاهش طول عمر نداشتهباشد. آنها همچنین سعی کردند سوگیریهایی را که به دلیل کوچک بودن اندازه نمونه یا جامعه آماری مورد مطالعه به وجود میآیند نیز در نظر بگیرند.
مطالعات پر مناقشه در مورد رژیمغذایی
محققان در نهایت از این چارچوب برای ارزیابی مطالعاتی که مجموعا ۱۸۰سؤال را بررسی میکنند استفاده کردند. نتایجی که بهدست آمد عمدتا خیلی متفاوت از آنچه انتظار میرفت، نبود. برای مثال مطالعاتی که رابطه بین سیگار کشیدن و ابتلا به انواع سرطانها را ارزیابی کردهبود، رتبه پنج ستاره را کسب کرد. به طور مشابه، مطالعه در مورد فشارخون سیستولیک بالا - نیرویی که قلب برای پمپاژ خون اعمال میکند- یا همان پرفشاری خون با تنگ شدن رگهای خونی که به آن بیماری ایسکمیک قلب گفته میشود، رتبه پنج ستاره را دریافت کرد. مطالعاتی که رژیمغذایی و پیامدهای سلامت آن را ارزیابی میکنند، بهطور قابلتوجهی رتبهبندی ستارهای پایینتری دارند. برای مثال، تجزیه و تحلیل این گروه تحقیقاتی تنها شواهد ضعیفی از ارتباط بین مصرف گوشت قرمز فرآوری نشده و نتایجی مانند سرطان روده بزرگ، دیابت نوع ۲ و بیماری ایسکمیک قلب پیدا کردند. آنها همچنین در نتایج تحقیقاتی بررسی کردهبودند که آیا خوردن گوشت قرمز فرآوری نشده منجر به دو نوع سکته مغزی میشود، هیچ ارتباطی مشاهده نکردند. در مورد این موضوع که آیا خوردن سبزیجات خطر سکته مغزی و بیماری ایسکمیک قلبی را کاهش میدهد نیز شواهد کمی قویتر بودند، اما باز هم خیلی مطلق و قطعی نبودند.
پژوهش کمکیفیت ممنوع!
مقالات متعددی در زمینه تحقیق و نوآوری مسئولانه منتشر شدهاست که نشان میدهد چگونه معیارهای علمی باید همیشه برای استحکام و دقت مورد بررسی قرار گیرند. گاهی اوقات این شرایط با همکاری چندمجموعه تحقیقاتی در کنار یکدیگر فراهم میشود. برخی شواهد نشان میدهد مطالعات بالینی ضعیف و فاقد کنترلهای لازم برای درک دادهها، کارآمد نخواهندبود. به همین خاطر اگر به ویژه در خصوص مطالعاتی که نتایج آنها قرار است به توصیهای برای عادات روزمره مردم مانند این که چه بخورند یا نخورند یا چه ورزشی بکنند تبدیل شود، ساز و کارهای روز علمی استفاده نشود، عاقبتش همین میشود که اکنون با آن روبهرو هستیم! یک روز خبر میآید مصرف گوشت قرمز قاتل جان انسان است و روز بعدی از مشکلات ناشی از رژیمهای گیاهی میشنویم.
ابعاد پژوهش مهم است
در برخی موارد، رتبهبندی ستارههای پایینتر میتواند به دلیل اندازه اثر باشد: برای مثال خطرات سلامت ناشی از مصرف گوشت قرمز نسبت به عوارض زیادی که سیگار بر بدن وارد میکند، احتمالا ناچیز است. مهمتر از همه، یافتههای با رتبه پایینتر نشان میدهند مطالعات در این زمینهها برای بهدست آوردن نتایج قانعکننده باید قویتر شوند. بررسی اثر فقط یک جزء رژیمغذایی از میان عوامل پیچیدهای که فرد در طول زندگی با آن روبهرو میشود، واقعا کار دشواری است. چنین موضوعاتی به مطالعاتی با مجموعه متنوعی از شرکتکنندگان و کنترل دقیق بر رژیم غذایی روزانه آنها نیاز دارد. چنین پژوهی مستلزم همکاری بین گروههای تحقیقاتی با تخصصهای مختلف، و دسترسی به شرکتکنندگان در محیطهای مختلف محیطی است؛ بنابراین معمولا برای انجام چنین تحقیقاتی با این وسعت نیاز به همراهی نهادهای مالی تحقیقاتی و سرمایهگذاران است. در هر صورت این موضوع دلیل نمیشود به دلیل نبود سرمایهگذار، پژوهش خیلی محدود انجام شود و بعد بر مبنای نتایجش که قاعدتا خیلی قابلاستناد نیست، سلامت جامعه را در معرض خطر قرار داد. تایید کردن حتی یک رفتار کمخطر در صورتی که بسیار رایج باشد، میتواند تأثیر زیادی در سطح جمعیت داشتهباشد.
روزنامه جام جم