داستان «دیوار به دیوار» درباره خانوادههای مالباختهای بود که مجبورند مدتی در یک خانه و زیر یک سقف با هم زندگی کنند، اما در نهایت با اتفاقات و ماجراهایی که با همدلی و همفکری هم پشت سر میگذارند، تبدیل به یک خانواده میشوند. اولین نکتهای که باعث شد مخاطب با این مجموعه ارتباط برقرار کند، این بود که اجارهنشینی و بعد کلاهبرداری به بهانه صاحب خانهشدن برای مخاطب امروز امری ملموس و باورپذیر است و ما هرازچندگاهی میشنویم یا میبینیم عدهای با همین شیوه قربانی طمعکاران و کلاهبرداران میشوند.
پس مضمون و محتوای این سریال اولین چیزی بود که مخاطب را پای سریال مینشاند. نکته بعد انتخاب بازیگر برای شخصیتهای این داستان بود و ویژگیای که هرکدام از شخصیتهای این مجموعه داشتند. از پژمان جمشیدی که نقش بهرام، راننده تاکسی را در این سریال بازی میکرد و شوخیها و تکیهکلامهای خودش را داشت گرفته تا ویشکا آسایش در نقش خاور که اصرار داشت او را پارمیدا خطاب کنند، هرکدام جزو انتخاب هوشمندانه کارگردان برای این نقشها بودند.
اما با وجود بازیها و شخصیتهای کمدی که در این مجموعه وجود داشت، برخی داستانها و قسمتها از جذابیت لازم برخوردار نبودند و به همین دلیل سریال، از ریتم میافتاد و حتی شوخیهای پژمان جمشیدی هم نمیتوانست آن قسمت را جذاب کند. البته میتوان برخی نقاط ضعف را به گردن تعجیلی انداخت که تیم نویسنده و تیم تولید و اجرا داشتند تا بتوانند کار را بهموقع به آنتن برسانند. بااینحال هرکدام از شخصیتهای این سریال طرفدارانی پیدا کرده بودند که حتی اگر داستان و موقعیتها هم کمدی و خندهدار نبود، اما به خاطر آن شخصیت بیننده سریال بودند. مثل شخصیت سرهنگ اردشیر با بازی فرهاد آییش یا شاهرخ با بازی حسن زارعی و پوران با بازی رویا تیموریان و ... مقدم در این مجموعه بازیهای متفاوتی از بازیگرانش گرفته بود و آنها نیز با توجه به توانایی و تجربهای که داشتند توانستند از پس این کار هم بربیایند.
البته دابسمش بازیگران در فصل نخست با قطعه «بیستهزار آرزو» محسن چاوشی هم در این میان بیتاثیر نبود و کاراکترها را بیش از پیش محبوب مخاطبان این مجموعه کرد. درنهایت اینکه مجموعه «دیوار به دیوار۲» که این روزها از شبکه آیفیلم پخش میشود، همچنان مخاطبان خودش را دارد که از تماشای آن لذت میبرند.
روزنامه جام جم