ضرورت بازتعریف حکمرانی منابع

در سال‌های اخیر، مسأله‌ کم‌آبی به یکی از مناقشه‌برانگیزترین محورهای مدیریت ملی بدل شده است. دولت‌ها از بحران قریب‌الوقوع سخن می‌گویند و افکار‌عمومی را به صرفه‌جویی در مصرف خانگی فرا‌می‌خوانند اما بررسی دقیق‌تر داده‌ها، نشان می‌دهد تصویر ارائه‌شده، تمام واقعیت نیست.
کد خبر: ۱۵۲۸۳۵۴
نویسنده دکتر محمودرضا امینی | کارشناس ارشد راهبردی و حکمرانی اسلامی
 
در حالی که متوسط بارش سالانه‌ ایران در سه دهه‌ گذشته کاهش یافته، میزان بهره‌وری از همین منابع محدود نیز به‌صورت نگران‌کننده‌ای پایین مانده است. سهم تلف‌شده آب در شبکه‌های فرسوده‌ شهری و کشاورزی در برخی مناطق ۳۰ تا ۴۰ درصد گزارش می‌شود و همین مقدار، تقریبا برابر با مصرف سالانه‌ خانوارهای کلانشهرهاست. واقعیت آن است که کم‌آبی بیش از آن‌که صرفا کمبود طبیعی آب باشد، برآیند ناهماهنگی ساختاری در حکمرانی آب است. ده‌ها سد بدون تحلیل سرزمینی ساخته شده، صنایع پرمصرف در حوضه‌های خشک مستقر گشته‌ و الگوی کشت چند استان همچنان بر پایه آب فراوان طراحی شده است. در چنین وضعیتی، محدودکردن مصرف خانوارها به‌عنوان نخستین راهکار، بیش از آن‌که سیاستی هوشمندانه باشد، نوعی ساده‌سازی و فرافکنی است. کشورهای موفق در مدیریت منابع آب، چه کم‌آب مانند سرزمین اشغالی و استرالیا و چه پرآب همچون هلند و فرانسه، بر دو اصل تکیه دارند: یکپارچگی حوضه‌ای و حکمرانی داده‌محور. آنان ابتدا نقشه ملی آب خود را بر مبنای واقعیت بارش، تبخیر، نیاز کشاورزی، صنعتی و شهری طراحی کرده‌اند و سپس با سازوکارهای آبیاری هوشمند، بازیافت پساب و انتقال شبکه‌ای بین‌منطقه‌ای، تعادل ایجاد کرده‌اند. ما نیز نیازمند چنین مدیریت هوشمند تجمیعی و سرزمینی هستیم؛ مدیریتی که منابع آبی کشور را براساس واقعیت جغرافیایی و جمعیتی بازتوزیع کند. انتقال شبکه‌ای میان حوضه‌ها، نوسازی شبکه‌های فرسوده و اصلاح الگوی کشت متناسب با مزیت اقلیمی هر منطقه، مسیر حقیقی تعادل پایدار است اما گام نخست، بازتعریف سهم واقعی هر بخش مصرف‌کننده است: خانوار، صنعت، کشاورزی و محیط‌زیست. اکنون بیش از ۸۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، آن‌ هم با بهره‌وری پایین. تا زمانی‌که این عدم توازن پذیرفته و اصلاح نشود فشار بر خانوارها تنها پاک‌کردن صورت‌مسأله است. درنهایت، هرگونه اصلاح پایدار بدون فرهنگ‌سازی گسترده و منطقی دست‌یافتنی نیست. این درحالی است که آموزه‌های اسلامی بر اهمیت آب و نوع مصرف آن، تاکیدات جدی دارد و جامعه باید بداند که مصرف مسئولانه‌ آب، نه از سر اجبار بلکه از درک ضرورت بقا و عدالت سرزمینی است. به‌جای شعارهای مقطعی، باید الگویی ماندگار از آموزش، رسانه، مدارس و رفتار اجتماعی شکل گیرد تا صرفه‌جویی از یک «دستور اداری» به یک «فرهنگ ملی، اسلامی» بدل شود. تنها همین فهم عمیق و جمعی است که می‌تواند ایران را از بحران مصنوعی کم‌آبی به سمت حکمرانی پایدار منابع حیاتی سوق دهد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها