هنوز چند روزی از حادثه دلخراش و تروریستی شاهچراغ (ع) علیه مردم شهیدپرور شیراز نگذشته است که هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت در بخش رادیوتئاتر کار خود را در استان فارس و شهر علم و هنر و فرهنگ شیراز آغاز کرده است.
این همزمانی درحالیاست که پیشتر و مطابق با برنامهریزیهای صورتگرفته از ابتدا قرار بود این بخش در شیراز بهعنوان قطب مهم تئاتر کشور برگزار شود و دستاندرکاران جشنواره با حضور صد هنرمند تئاتری به شیراز رفتند تا گام مهمی از مؤثرترین جشنواره ادوار تئاتر مقاومت را در شهر شیراز بهعنوان مقصد سوم پس از عراق در بخش بینالملل و یزد در بخش خیابانی به سرانجام برسانند. در این بخش براساس اخبار منتشرشده از سوی ستاد خبری جشنواره بیش از صد اثر به دبیرخانه ارسال شد که پس از بازخوانی و بازبینی و طی دو مرحله فیلتر ۱۱اثر رادیویی درنهایت به بخش رادیوتئاتر جشنواره انتخاب شد که طی سه روز از ۱۷ تا ۲۰ آبان در شیراز در حال برگزاری است.
اما آنچه مشخص و مبرهن است اینکه دوره هجدهم یکی از منحصربهفردترین ادوار در تاریخ برپایی جشنواره تئاتر مقاومت است. فارغ از بینالمللیشدن، استانیبودن و توجه به عدالت فرهنگی با رویکرد استانی و عدم تمرکز در پایتخت، انتخاب و حضور در استانهای یزد، فارس و خراسانرضوی بهعنوان استانهای تئاتری کشور برای هر هنرمند تئاتری و پژوهشگر حوزه هنرهای نمایشی کشور نشان از اشراف و رصد کامل این حوزه توسط سیاستگذاران، دبیر و گروه اجرایی دارد؛ رویکردی که متأسفانه در سالهای گذشته انتظار آن میرفت که از سوی دولتنشینان نسبت به آن با اهتمام ویژه صورت پذیرد، اما بهنوعی باید اعتراف کرد که حداقل در دولت گذشته اساسا تئاتر در استانها را رها کرده و تمامی توجهات خود را معطوف به تهران آنهم بخشی محدود و تنی چند از چهرههای سرشناس کرده بودند. از طرفی تأکید بر حضور در استانهایی که با یک تحقیق ساده و گذرا بهعنوان مهمترین شهرهای تئاتری که در کنار علاقهمندان و مخاطبان فراوانش بهنوعی حکم سکوهای پرتاب برای نسل آینده تئاتر کشور را دارند یک اقدام ویژه و کمنظیر است. بهعنوان نمونه استان فارس، یکی از پررنگترین استانها در میزبانی از نمایشهای پرمخاطب در تهران بوده است و اغلب هنرمندان مطرح و سرشناس تئاتری پس از اجرا در سالنهای حرفهای و صدالبته استقبال مخاطبان مقصد بعدیشان شیراز و استان فارس بوده.
از طرفی این استان که بیشترین فعال تئاتری را در خود دارد و بالطبع با دارا بودن بیشترین جامعه مخاطب تئاتری طبعا بستر و ظرفیت فوقالعاده را داراست، بهرغم رهاشدگی در دولت قبل به حیاطخلوتی برای نفوذ و تربیت نسل آینده تئاتری توسط دشمنان بدل شده بود. صدالبته که این وضع در استان یزد و خراسان نیز در اولویت قرار گرفته است و از همین رو سیاستگذاران و بانیان جشنواره و مشخصا بنیاد فرهنگی «روایتفتح» مصمم شدند که جشنواره تئاتر مقاومت را بهجای برپایی ساده و بعضا تشریفاتی و بیاثر در یک هفته در تهران به استان برده و ایستگاه به ایستگاه جریان تئاتر مقاومت با آثار درخشان را به هنرمندان و مخاطبان آن استان یادآور شوند و نشان دهند که تئاتر تنها منحصر به متون غربی با یک مشت سلبریتی نیست، بلکه میتوان یک نمایش درخشان و فاخر آنهم با محتوای فرهنگ انقلاب اسلامی و مقاومت نیز تولید کرد که هم جنبه مخاطبپسند را دارا باشد و هم قواعد و قوانین هنری را به بهترین حالت ممکن رعایت کرده باشد. صدالبته حضور در استانها سختیها و مشکلات خود را دارد، اما گروه اجرایی جشنواره هجدهم نشان داد که عزم خود را برای یگانه شدن و اعتلا و ارتقا دادن به این جشنواره بااصالت جزم کرده و متعهدانه و خالصانه پای کار آمدند و امیدواریم دوره نوزدهم نیز بهمراتب بهتر و مرتفعتر از این دوره برپا شود.