تقیه قبل از آنکه یک برنامه اسلامى باشد، تاکتیک، روش عقلانی و منطقی حسابشده براى صیانت از دین و اصول اسلام در مرتبه اول و حفظ جان و مال مومنان در مرتبه دوم است. از اینرو، برحسب موارد و موقعیتهای مختلف، تقیه زمانى مباح، گاهى واجب و گاهى حرام است. تقیه واجب، در صورتى است که برای موضوعی کماهمیت و بدون فایده، جان انسان مومن بهخطر بیفتد. در جایى که تقیه، موجب ترویج باطل و گمراه کردن مردم و تقویت ظلم و ستم شود، حرام و ممنوع است.
تقیه، نقطه مقابل نفاق و دورویی است. تقیهکننده، انسانی عاقل، هوشمند، زمانشناس و شجاع است. تقیه یک اصل برای تضمین حیات دین است نه ابزاری بهمنظور توجیه حیات سیاسی دنیوی. تقیه با محافظهکاری، نفاق و دورویی متفاوت است. تقیه، مصداق روشن سیاست و کیاست دینی است؛ بنابراین تقیه به معناى ضعف، ترس و محافظهکارى نیست، بلکه یک وسیله مؤثر براى مبارزه مدبرانه، معقول و منطقی علیه باطل است. دفاع از اصول، یک ارزش بوده که برپایه سه اصل عزت، حکمت و رعایت تقیه استوار است.
معنای مستتر در اصلها این است که تقیه به معنای ترس نیست؛ ترس از جان و مال، یکی از معانی فرعی تقیه است، اما در زمان دفاع از دین و اصول، مومنان جان و مال را فدای دین و ارزشها میکنند. بر همین اساس طبق روایت «اَلتَّقِیةُ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ۱»، «وَ «إِنَّ التَّقِیةَ جُنَّةُ الْمُؤمِن۲» «التَّقِیةُ حِرْزُ الْمُؤْمِن»؛ تقیه (تُرس) به معنای سپر است. کسى سپر را زیر لحاف به کار نمیبرد؛ سپر در میدان جنگ معنا مییابد و مخصوص زماندرگیرى است.
برحسب موارد و موقعیتهای مختلف، تقیه گاهى واجب، گاهى حرام و زمانى مباح است. در جایى که موجب ترویج باطل و گمراه کردن مردم و تقویت ظلم و ستم شود، حرام و ممنوع است. بر همین اساس، حضرت امام خمینى وقتی خفقان همه ایران را فرا گرفته بود، متذکر مىشوند که الان جاى تقیه نیست. آن وقتى که انسان دید دین خدا در خطر است، نمىتواند تقیه کند.
آنوقت باید هر چه بشود، بشود. تقیه در فروع است، در اصول نیست. تقیه براى حفظ دین است، جایى که دین در خطر بود، جاى تقیه نیست، جاى سکوت نیست.۳ هرگاه به خاطر تقیه و کتمان واقع، مصلحتهاى مهمتر از دست برود یا مفسدههاى بزرگتر بهوجود آید، به حکم عقل و شرع جاى تقیه نیست. تظلم و خواری زمانی پدید میآید که شخص از سر ترس و بزدلی دست به کتمان حق بزند و عقاید خود را آشکار نکند؛ در حالیکه تقیه به معناى ضعف، ترس و محافظهکارى نیست؛ بلکه بهعنوان یک وسیله مؤثر براى مبارزه با زورمندان، جباران و ظالمان مورد استفاده قرار مىگیرد؛ بنابراین عمل حرام یا ترک واجبی که موجب سستشدن اصول و از میان رفتن اساس دین یا زائل شدن حرمت آن میان مردم شود؛ مانند خراب کردن خانه خدا و مشاهد مشرفه، رد کردن اسلام و قرآن و احکام منبعث از آنها و دیگر محرمات بزرگ، تقیه بر آنها جاری و ساری نیست و در چنین شرایطی طبق نظر علما تقیه ممنوع است و حرام.
از همین رو، همچنانکه در قاعده اهم و مهم گفته میشود که در انتخاب میان اهم و مهم، مهم باید فدا شود. در جایی که اصل دین در خطر است، یعنی در دوران میان حفظ اصل دین و حفظ جان بهوسیله تقیه کردن، تقیه حرام و حفظ دین واجب است. به فرموده حضرت امام: «گاهیوقتها تقیه حرام است. تقیه در فروع است. در اصول نیست. تقیه برای حفظ دین است، جایی که دین در خطر بود، جای تقیه نیست جای سکوت نیست.» (صحیفه امام، ج ۸، ص ۱۱)
«وقتی اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است یا یکی از ضروریات دین در معرض زوال و نابودی یا در معرض تغییر و دگرگونی قرار دارد، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب. ولو بلغ ما بلغ.» (صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۷۸)
اگر تقیه یک روش و شگرد مبارزاتی به منظور صیانت از توان عناصر مؤمن برای شرایط حساس و سرنوشتساز است، امروز همان شرایط حساس و سرنوشتساز است، دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا برخی مدعیان دین، اسلام و ولایت حساسیت را لمس کنند و شرایط را سرنوشتساز بدانند. امروز شیپور جنگ نواخته شده و حساب مرد و نامرد است. تقیه و سکوت عین خیانت است.
امروز که دشمن با راهانداختن جنگ احزاب در فضای واقعی و مجازی، کل موجودیت دین و ارزشهای دینی و ملی را مورد هجمه بیسابقه قرار داده است و میکوشد با ایجاد فضای رعب و وحشت، نخبگان و مدافعان اسلام و ایران را در مارپیچ سکوت قرار دهد تا در سایه سکوت مدافعان نظام اسلامی، مدیریت افکار عمومی را به تمامه در اختیار بگیرد.
تاکید میکنم تقیه در شرایطی که دشمن با تمام وجود، تمامیت دین و نظام ارزشی را هدف قرارداده، ممنوع است. الان نهتنها نباید از ترس «جان و مال» تقیه کرد، بلکه باید برای صیانت از دین، وطن و هویت ملی، جان و مال را فدا کرد. بدانید و بدانیم درصورت به خطر افتادن کیان نظام اسلامی، جان و مال و ناموس ساکتان نیز در امان نخواهد ماند. این عمار این عمار این عمار.
۱- وسائل الشیعه، ابواب امر به معروف، باب ۲۸، حدیث ۳،
۲- همان مدرک، باب ۲۶، حدیث ۲۴،
۳- صحیفه امام، ج ۸، ص ۱۱، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد