«عقل مردم به چشمشان است» بله ما این جمله را بارها و بارها شنیده و تکرار کردهایم و اساس این جمله بخشی از باورهای فرهنگی ماست. این جمله میخواهد به شنوندگان تاکید کند که ظاهرتان را حفظ کنید، چون این ظاهر ملاک قضاوت درباره شماست. «صورت را با سیلی سرخ نگه داشتن» نیز باید از همین فرهنگ ناشی شده باشد، چون به هر حال باورهای ما اجازه نمیدهد که همه واقعیتمان در ظاهرمان دیده شود.
اما منظور هیچکدام از این ضربالمثلها قطعا شکل و شمایلهایی که چند سالی است بهواسطه جراحیهای زیبایی یا استفاده از تکنیکهای خاص در صورت و بدن افراد ایجاد شده، نیست. ما ایرانیها که به روایت آمار یکی از کشورهای پیشتاز در جراحیهای زیبایی و یکی از مصرفکنندگان اصلی محصولات آرایشی هستیم هرچه زمان میگذرد، بیشتر شبیه هم میشویم. انگار که همگی در یک اتاق فکر واحد طراحی شدهایم.
این وضع یکی از مصادیق بارز تغییر سبک زندگی و ایجاد وحدت رویه در انتخابهاست که از منظر علم روانشناسی نیز قابل تحلیل است. روانشناسان برخلاف جامعهشناسان که از نقش عوامل بیرونی در ایجاد شباهتهای ظاهری سخن میگویند به کند و کاو درون انسانها میپردازند و به این نتیجه میرسند که میل به زیبا شدن آن هم به سبکی واحد و براساس مد روز از یک خلأ به نام «حس ارزشمند بودن» ناشی میشود.
روانشناسان معتقدند ما انسانها ۱۲ نوع هویت داریم که یکی از آنها هویت جسمانی است به این معنی که خودمان را با همین ظاهری که داریم، بپذیریم و دوست داشته باشیم، اما وقتی این هویت بهدرستی شکل نمیگیرد، افراد مدام با ظاهرشان درگیر میشوند و گرفتار اختلال «بدریختانگاری بدنی» میشوند که در ذهن گرفتاران این اختلال چارهای جز توسل به اعمال زیبایی ندارد؛ بنابراین گمشده ما یک هویت سالم است، اما به اشتباه آن را در چیزهای دیگری جستوجومیکنیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد